طرح جدید “ساماندهی دستفروشان مترو” یک ایده ی کارشناسی است
استفاده از طرح های جامعه شناسانه و علمی برای مدیریت شهری بهترین کاریست که می تواند به حل مشکلات اجتماعی کلان شهری مثل تهران کمک کند؛ و البته رعایت امانت در به کارکیری این طرح ها هم یک اصل اخلاقی مهم است
سال 89 در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران پایاننامهای در خصوص دستفروشی در مترو با عنوان «بررسی جامعهشناختی علل گرایش زنان به دستفروشی» توسط سمیه آجرلو و با راهنمایی دکتر سهیلا صادقیفسایی به نگارش درآمد که در آنجا به راهکارهای اساسی برای حل این معضل اشاره شد. این پژوهش در ژورنال علمی پژوهشی به چاپ رسید و در محافل مختلف درخصوص نحوه ساماندهی فروشندگان مترو صحبت شد. اکنون طبق اظهارات دکتر صادقی، ایده اصلی طرح شهرداری میتواند از این پژوهش گرفته شده باشد؛ بدون اینکه ارجاعی به این پژوهش داده شود.
سالهاست که متروی تهران و سایر شهرهای بزرگ شاهد پدیده دستفروشان است که این پدیده روز به روز گسترش بیشتری پیدا میکند؛ بهطوری که برخی به طنز مطرح میکنند این روزها تعداد دستفروشان مترو بیشتر از مسافران مترو شده یا به ازای هر یک مسافر مترو، دو دستفروش وجود دارد. این طنزهای اغراقآمیز در فرهنگ عامه نشان از واقعیت انکارناپذیر افزایش تعداد دستفروشان مترو در سالهای اخیر دارد.
در طی این سالها اقدامی مقطعی که شهرداری در برخی ایام سال انجام میداد، جمعآوری بساط این دستفروشان بود. در مقاطعی هم صحبت از طرح ساماندهی فروشندگان مترو بود که هیچیک از این طرحها و اقدامات، مؤثر واقع نشد و روز به روز شاهد افزایش دستفروشان مترو هستیم.
ساماندهی دستفروشان مترو در شببازارها و روزبازارها
آخرین خبری که از ساماندهی دستفروشان متروی تهران رسانهای شد مربوط به چند روز گذشته است که احمدیبافنده؛ مدیر عامل شرکت مترو تهران گفت: با توجه به اینکه معضل دستفروشی مشکلاتی را برای مسافران و شرکت مترو ایجاد کرده، اقدامات لازم در اینباره انجام شده است. نامنویسی دستفروشان بهزودی در ایستگاههای مترو آغاز میشود و دستفروشان در شببازارها، روزبازارها و حتی غرفههای ایستگاههای مترو، فعالیت خواهند کرد.
او افزود: قصد داریم در هر ایستگاه دو تا سه غرفه برای بانوان دست فروش اختصاص دهیم و برای آقایان در شببازارها و روزبازارها کار فراهم کنیم. شرکت مترو تهران اعلام کرده پس از ساماندهی دستفروشان، چنانچه افرادی در داخل مترو دستفروشی کنند، با آنها برخورد خواهد شد.
پژوهش جامعهشناختی علل گرایش زنان به دستفروشی
این در حالی است که سال 89 در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران پایاننامهای در خصوص دستفروشی در مترو با عنوان «بررسی جامعهشناختی علل گرایش زنان به دستفروشی» توسط سمیه آجرلو و با راهنمایی دکتر سهیلا صادقیفسایی به نگارش درآمد که در آنجا به راهکارهای اساسی برای حل این معضل اشاره شد. این پژوهش در ژورنال علمی پژوهشی به چاپ رسید و در محافل مختلف درخصوص نحوه ساماندهی فروشندگان مترو صحبت شد. اکنون طبق اظهارات دکتر صادقی، ایده اصلی طرح شهرداری میتواند از این پژوهش گرفته شده باشد؛ بدون اینکه ارجاعی به این پژوهش داده شود.
در ادامه این گزارش به خلاصهای از این پژوهش اشاره میشود.
شغل دستفروشی امروزه به عنوان یکی از مشاغل آسیبرسان حوزه شهری و شغلی کاذب مطرح است و در این میان پیوستن تعداد کثیری از زنان به این شغل، بالاخص دستفروشی در مترو، در سالهای اخیر و تلاشهای نهادهای مختلف برای جلوگیری از حضور آنان، این پدیده را به مسألهای اجتماعی مبدل کرده که نیازمند بررسی و تحقیق است.
مسایلی که زنان را به فروشندگی در مترو سوق میدهد
بنابر نتایج یک پژوهش کیفی و مصاحبههاي عميق انجامشده با 30 زن دستفروش مترو، ویژگیهایی چون زنانهبودن محيط مترو، انعطافپذيري، درآمدزایی، عدم نیاز به مهارت و سرمایه اولیه و از همه مهمتر نیاز مالی و تنگناهای اقتصادی، زنان را به سوی این مشاغل فرا میخواند. محيط زنانه در واگنهاي بانوان به گفته آنان فضاي امني را فراهم ميکند که بدور از استيلاي مردانه در فضاهاي عمومي به دستفروشي بپردازند. براي بعضي از زنان تجربه تلخ آزار جنسي در مشاغلي که پيش از پيوستن به مترو با آن مواجه بودند و القائات خانواده و جامعه در انتخاب دستفروشی تاثیر گذار بوده است.
از طرفی ويژگي انعطافپذيري دستفروشی این امکان را برای زنان فراهم میسازد که به صورت خودسامان عمل کنند و درآمد مکفی چنين شغلي که بنا بر اظهارات پاسخگویان وسوسهآمیز است، ادامه راه را برای آنان میسر میسازد؛ کما اینکه یکی از دستفروشان میگوید: “من روزي 4-3 ساعت به مترو ميام و ميتونم با درآمدش کرايه خونه و خرج خونه رو در بيارم”. از ديگر ويژگيهاي شغل دستفروشي که در اين پژوهش شناسايي شده و به نظر ميرسد در شکلگيري چنين پديدهاي مؤثر است، خودگرداني، پارهوقتبودن، روزمزدبودن، پتانسيل وجود خريدار در شغل دستفروشي، عدم تغييرات جوي، سرمايه اوليه محدود، پتانسيل انجام کار گروهي، عدم نياز به تخصص، سابقه کار و آزادي ورود و خروج به اين شغل است.
تیپولوژی دستفروشان
در بخش دیگری از پژوهش، براي شناخت اشکال مختلف دستفروشان، تيپولوژي دستفروشان ارائه شده است. دستفروشان سرپرست خانوار اولين گروه برشمرده در اين تيپولوژي هستند، اين زنان نياز مالي و اجبار را مهمترين دليل خود براي روي آوردن به اين شغل ميدانند. گروه دوم همياران خانواده هستند که از لحاظ طبقه اقتصادي شباهت بسياري با گروه پيشين دارند و تنها در اين مشخصه که درآمد آنان در جهت تکميل درآمد سرپرست خانوار است، متفاوت هستند.
اغلب زنان متأهل دستفروش از نظر ميزان تحصيلات و آموزش مهارت در سطح بسيار نازلي قرار دارند. در کنار آموزش حرفهاي پايين، ناتواني زنان در بازار کار به دليل مسئوليتهاي خانگي، همچون نگهداري از فرزندان و انجام امور خانه است؛ به طوري که بسياري از زنان سرپرست و همياران خانواده به دنبال مشاغلي هستند که به وظيفه مادري آنان صدمه نزده و همزمان قادر به ارائه نقش مادري باشند.
علاوه بر گروههاي فوق ميتوان به شکلگيري گروههاي جديدي اشاره کرد که از دل طبقه متوسط شهري برخاسته است. اين اقليتها را میتوان در دو گروه با نام «دستفروشي: عادت و کسب درآمد» و «دستفروشي: استقلال مالي و تفنن» جاي داد. دستفروشان دسته سوم کساني را شامل ميشوند که علاوه بر ياريرساندن به سرپرست خانواده در تأمين مخارج، به نيازهاي نه چندان ضروري خود پاسخ ميدهند. دستفروشي براي استقلال مالي و تفنن نيز به کساني اطلاق میشود که پاسخ به نيازهاي درجه دوم و يا تفنن، دليل آنها براي دستفروشي است. در اين گروه ميتوان نيازهاي غيرضروري را با مصارف تجملاتي برابر دانست. بدين ترتيب شاهد نمود «مصرفگرايي» در ميان زنان، بالاخص گروه چهارم، هستيم که براي پاسخگويي به سطح رفاه مادي خود و خانواده حاضرند ريسک بالاي چنين کاري را بپذيرند.
گروه آخري که توسط زنان دستفروش به عنوان «ديگري» تعريف ميشوند، دستفروشنماهايي هستند که در زير ماسک دستفروشي به اعمال غيرقانوني مبادرت ميورزند که اين گروه ميتوانند براي زنان دستفروش آسيبساز باشند.
در يک جمعبندي کلي ميتوان گفت؛ دستفروشان با خوانش فضاي مترو به عنوان بازارچههاي سيار، همگني فضاي مترو را زير سؤال برده و از طريق جلبنظر موافق مردم (مسافران) به تداوم دستفروشي و معناسازي هر روزه آن ميپردازند. همچنين برخي از آنان از طريق بازتعريف مکان مترو آن را به مکانی برای باهمبودن، لذت و تفریح مبدل میسازند. بدين ترتيب، «نياز، عادت و لذت» سه مفهوم مهمي است که به واسطه تعاريف آنان از مکان مترو در اين مطالعه توليد شده است.
پيشنهادات و راهکارها
ارائه راهکار مناسب در راستای کاهش تعداد دستفروشان و تعديل اثرات نامطلوب دستفروشي، در وهله نخست نيازمند شناخت درست این مسأله اجتماعی است. طبق تيپولوژي ارائهشده در اين تحقيق، زنان دستفروش مترو شامل گروههاي مختلف با ويژگيهاي متفاوتي هستند که ارائه راهکاري کلي براي تمامي آنان غيرممکن است. هر يک از گروهها با ويژگيهاي جمعيتي مختلف (سن، تأهل، تحصيلات و …) و انگيزه و توان مهارتي متفاوت، نيازمند اقدامات مناسبي هستند که در زير به طور اجمالي به هر يک از آنها اشاره ميشود.
– حمايت از مشاغل خانگي: برخي از دستفروشان مترو زناني هستند که توليدات خود را در مترو عرضه ميکنند که حمايت از آنان از جمله درارائه وام کارآفريني، بيمه و ساير حمايتها ميتواند حضور آنها در مترو را کمرنگ کند. با حمايت از مشاغل خانگي، توانمندي زنان در کوتاهمدت و کارفريني در درازمدت اتفاق خواهد افتاد.
– افزايش توان مهارتي و فني: در تمامي تيپولوژيهاي دستفروشان، زناني هستند که فرصت، توان و انگيزه کافي براي يادگيري مهارتهاي فني و حرفهاي را دارند. ايجاد طرحهاي حمايتي براي اين دسته از زنان نيز ميتواند در کاهش گروندگان به اين شغل مؤثر باشد.
– تشکيل بازارچههاي دائمي: تشکيل چنين بازارچههايي فرصتي مناسب است جهت حمايت از توليدات خانگي، کارآفريني و بالا رفتن توان مهارتي زنان.
– تشکيل روزبازارها: اين بازارچهها غالباً به ارائه کالاهاي ضروري خانوارها ميپردازند و امروزه تعداد بسيار معدودي از آنها باقي مانده است؛ گسترش این روزبازارها ميتواند در ساماندهي دستفروشان کمک شاياني کند.
– تعیین بازههای زمانی مشخص برای دستفروشی در مترو: تعیین زمانهای مشخص برای حضور دستفروشان در مترو و نامنویسی از کسانی که قصد فروش اجناس در این زمانها را دارند، علاوه بر ایجاد امنیت بیشتر برای دستفروشان، امکان شناسایی و ساماندهی بهتر آنان را فراهم میسازد.
– بهرهمندی از فضاهای تهی و یا فضاهای گیجکننده: این فضاها معمولاً به فضاهايي اطلاق ميشود كه بهخاطر عدم تعريف صحيح، مورد سوءاستفاده و بهرهبرداري بعضي از گروهها از جمله معتادان، ولگردان و جمعكنندگان زباله قرار ميگيرد و حال آنكه با ايجاد غرفههاي جهت فروش اجناس، ميتوان آن فضاها را به قلمروهاي قابل دفاعي تبديل كرد و سطح ايمني و كاربري اين فضاها را ارتقا بخشيد.
– اجاره غرفههاي مترو: با توجه به اجارهبهای بالای غرفههای مترو، ميتوان غرفههاي احداثشده در ايستگاههاي مترو را براي مدت مشخص (بهطور مثال يکساله) به طور رايگان (از سوي شهرداري) در اختيار افراد قرار داد و پس از گذشت مدت زمان مشخص، اجارهبهاي غرفه پرداخت شود. اجاره سال اول نيز از سال دوم به صورت اقساط پرداخت گردد.
– ارائه کارت فروشندگي در مترو: اين راهکار نيز جهت افزايش اعتبار فروشندگان در ميان مردم و همچنين جلوگيري از افزايش تعداد آنهاست. دارابودن کارت فروشندگي در مترو، فروشندگان فاقد اين کارت را قابل شناسايي کرده و از حضور آنان در مترو جلوگيري بهعمل خواهد آمد.
و راهکارهاي ديگري که همگي معطوف به تعديل اثرات نامطلوب پديده دستفروشي است، اما اين نکته را نبايد از نظر دور داشت که دستفروشي زاييده مسائل عديدهاي است که براي کاهش آن ميبايست به دلايل گسترش اين پديده در جوامع شهري نظر افکند و براي از ميانبردن آن برنامهريزيها و اقدامات متناسبي انجام داد.
برای اجرای طرحهایی از این دست که طرحهایی جامعهشناسانه محسوب میشوند مسئولان مدیریت شهری حتماً باید با فضای آکادمیک و علمی همکاری داشته باشند و از ایدهها و نظرات جامعهشناسان و دانشگاهیانی که در این زمینه به تحقیق و بررسی پرداختهاند استفاده کنند تا بتوان شاهد اجرای طرحی جامع و با ملاحظه تمامی ابعاد جامعهشناسانه، اقتصادی و فرهنگی بود تا این طرح نیز به سرنوشت طرحهایی که در مرحله طرح یا اجرا عقیم ماندند دچار نشود. در این زمینه، ضرورت رعایت امانت و توجه به حقوق مؤلف نیز بدیهی به نظر میرسد.
منبع:مهرخانه/انتهای متن/