شادی و طنز هم در نوشته های کافکا هست
گفتیم که فرانتس کافکا نویسنده بزرگ آلمانی که در مدت کوتاه عمر خود آثار مهم زیادی به ادبیات جهان عرضه کرد؛ آثاری که بعضی می گویند بیشترتم بیگانگی و زجر کشیدن را نشان داده و عده ای هم مقتقدند سنجیدهتر و شادتر از چیزی است که به نظر میرسد.
فاطمه قاسم آبادی/
کسی که در سراسر زندگی اش از افسردگی حاد و اضطراب رنج میبردهاست. اما نگاهی هم به فعالیت های ادبی او داشته باشیم.
کافکا در حالیکه برای زندهماندن تلاش میکرد، به نوشتن داستان و رمان نیز میپرداخت. ماکس برود که از دوستان نزدیک کافکا بود هم در طول زندگی و هم پس از مرگ کافکا با قاطعیت از تمام فعالیتهای ادبی او حمایت میکرد. با اینحال کافکا از جمله نویسندگانی بود که پس از مرگ به شهرت رسید.
یکی از محبوبترین و پرفروشترین آثار کافکا داستان کوتاه “مسخ” بود که در سال 1912 پایان یافت و در 1915 منتشر گردید. از دیگر آثار برجسته کافکا میتوان به “جلو قانون” اشاره کرد که در سال 1914 منتشر شد و در ایران نیز نسخه ترجمه شده آن موجود است.
با وجود وخیمتر شدن بیماری، کافکا همچنان به نوشتن ادامه میداد و در سال 1916 داستان “داوری” را به پایان رساند. در این داستان او به طور مستقیم به رابطه خود با پدرش اشاره کرده است. در سال 1919 “گروه محکومین” و ” پزشک دهکده” را همزمان به اتمام رساند.
آثارم را بسوزان!
کافکا به دوست خود ماکس برود وصیت کرده بود که تمام آثار منتشر نشده او را از بین ببرد اما خوشبختانه برود به درخواست دوست خود عمل نکرد و در سال 1925 تعدادی از آثار کافکا از جمله داستان معروف “محاکمه” را منتشر نمود.
در سال 1927 رمان “آمریکا” منتشر شد که درباره پسر بچهای به نام کارل روسمان است که توسط پدر و مادر خود به امریکا فرستاده میشود و اتفاقاتی که در آن کشور برای این پسر میافتد، در رمان شرح داده میشود.
تفسیر نقادانه
بسیاری از منتقدان سعی کردهاند با تفسیر آثار کافکا در چارچوب مکاتب ادبی از جمله مدرنیسم و رئالیسم جادویی مفاهیم عمیقتری از آنها استخراج کنند. ناامیدی و پوچی حاکم بر فضای داستانهای کافکا نمادی از اگزیستانسیالیسم شمرده میشود.
برخی دیگر به سخره گرفتن بوروکراسی در داستانهایی مثل «گروه محکومین»، «محاکمه» و «قصر» را نشانی از تمایل به مارکسیسم میدانند، در حالی که برخی دیگر علت مخالفت کافکا با بوروکراسی را آنارشیسم میدانند. دیگرانی نیز هستند که کارهای او را از دریچهٔ یهودیت (بورخس یادداشتهایی در این زمینه دارد) یا فرویدیسم (به دلیل مشاجرات خانوادگی کافکا) یا تمثیلهایی از جستجوی متافیزیکی به دنبال خدا (یکی از معتقدان این نظریه توماس مان بود) میبینند.
تم بیگانگی و زجر کشیدن بارها و بارها در آثار مختلف ظاهر میشود و با تأکید بر این کیفیت است که محققانی مثل ژیل دولوز و فلیکس گواتاری عقیده دارند کافکا بیش از نویسندهی تنهایی است که از سر رنج مینویسد، و کارهای او سنجیدهتر و «شادتر» از چیزی هستند که به نظر میرسند.
طنز آثار کافکار
با خواندن یکی از کارهای کافکا به صورت مجزا ـ با تمرکز بر بیهودگی تقلای شخصیتها و بدون توجه به زندگی خود نویسنده ـ است که طنز کافکا مشخص میشود. کارهای کافکا از این منظر ربطی به مشکلات خود او در زندگیش ندارد و بیشتر نمایانگر ساختگی بودن مشکلات آدمهاست.
شهرت پس از مرگ
در زمان مرگ، عده کمی از خوانندگان و طرفداران کافکا او را میشناختند و پس از مرگ بود که او به همت دوست قدیمی خود، مارکس برود به جهانیان معرفی شد. در واقع در سال 1960 کافکا در شرق اروپا به شهرت رسید تا جایی که لغت جدید (کافکایی) به خاطر سبک داستاننویسی خاص او وارد فرهنگ لغات زبان انگلیسی شد.
کافکا امروزه به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان در فرهنگ و ادبیات زبان آلمانی شناخته میشود.
/انتهای متن/