عجله نکنید! بچه شما دزد نیست
در این مقاله می فهمیم که چه عواملی باعث می شود یک کودک چیزی را بردارد که مال خودش نیست، اصطلاحا دزدی کند :
فریبا علیزاده/
آن شب از مهمانی که برگشتیم در دست دخترم یک کیسه پلاستیکی بود ! وقتی آن را باز کردم دیدم عروسک بچه صاحبخانه را برداشته است . یک بار هم که از مدرسه برگشت مداد همکلاسی اش را برداشته بود ! یعنی باور کنم که او دزدی کرده است ؟ چطور ممکن است ؟
عجله نکنید ! بچه شما دزد نیست ! با این تصور که او یک دزد است به موضوع نگاه نکنید . اصولا مفهومی به نام « دزدی » برای کودکان تا سنین خاصی شناخته شده نیست ! بنابراین اگر کودک سه ساله ای وسیله ای را بدون اجازه برداشته و نگه داشته است ، نمی توان کار او را « دزدی » نامید . رشد این مفهوم در ذهن کودکان به آهستگی و پس از شکل گیری حس مالکیت در آن ها اتفاق می افتد . در اوایل ، کودک هنوز با مفهوم دزدی آشنایی ندارد و نمی داند حریم خصوصی اشخاص به چه معناست ؟ بنابراین نباید به کودکان خود اتهام بزنیم و آن ها را تنبیه کنیم ، چرا که ممکن است سخت گیری و تنبیه نا به جا ، عاملی برای به انحراف کشاندن آن ها باشد .
تا قبل از پنج سالگی ، گاهی کودک ، چیزی را که مال خودش نیست و از آن خوشش آمده بر می دارد بدون این که بداند این کار درست نیست . البته در بعضی از کودکان برداشتن مخفیانه وسایل مادر امری رایج است و علت عمده آن رابطه نامطلوب مادر با فرزند است . معمولا در این گونه موارد ، کودک واکنش پرخاشگرانه ای نسبت به مادر دارد ، اما دزدی هایی که در مدرسه اتفاق می افتد ، احتمالا به علت تاثیر پذیری از گروه همسالان است .
کودکان دبستانی گاهی اوقات نمی توانند رفتار خود را کنترل کنند و چنین کاری را انجام می دهند با این که می دانند کار درستی نیست ! بزرگتر شدن کودک و آشنا شدن او با مفاهیم عمیق تر همچون : مالکیت ، اجازه گرفتن، رعایت حقوق دیگران ، حفظ حریم خصوصی افراد و … آن ها را آگاه تر می سازد و از این به بعد است که اگر او آگاهانه و مغرضانه اقدام به چنین کاری نماید ، باید آن را جدی گرفت و حتما انگیزه ها و ریشه های آن را پیدا کرد . دزدی عملی است ناپسند که در هر سن ، مقطع ، جنس و موقعیتی اتفاق بیفتد نادرست است و قطعا نباید روی آن سر پوش گذاشت و پنهان کاری کرد ، بلکه باید علل آن بررسی و در حل آن کوشید و مطمئنا دزدی علل و عواملی دارد و اگر کودک مرتکب چنین خلافی شود دلایل متعددی برای انجام آن وجود دارد . پیش از هر گونه برخورد با کودکی که دزدی می کند ، باید دلایل کار او را شناسایی و بررسی کرد .
برخی عوامل که کودک بر اساس آن ها مبادرت به چنین کاری می کند عبارتند از :
- گرسنگی
- نشان دادن خشم
- فقر
- نیاز به ابراز وجود و جلب توجه
- کسب قدرت
- تهیه هدیه و یا مورد تایید قرار گرفتن توسط همسالان و گروه
- اعتراض به وضعیتی که در آن قرار دارد و یا مشکلی که از آن رنج می برد .
- نفرت و کینه از طرف مقابل و البته در کودکان کوچکتر و کم سن و سال تر ممکن است از روی ناآگاهی صورت گیرد .
علائم و نشانه ها :
برداشتن و پنهان ساختن اشیا دیگران ، گاهی ربودن اشیاء که فرد به آنها نیازی ندارد ، انکار خلاف بودن دزدی ، تقلب و ریا ، بی توجهی و نادیده انگاشتن حقوق دیگران ، ناسازگاری اجتماعی ، بی کفایتی و عدم اعتماد به نفس ، فرار از منزل و مدرسه ، دروغگویی ، مخفی ساختن وسایل دزدیده شده ، پرخاشگری و ضرر رساندن به اطرافیان و احساس حقارت .
در خانواده های زیر چنین رفتارهایی در کودکان بیشتر به چشم می خورد :
- خانواده های تک سرپرست .
- خانواده هایی که طلاق در آن ها رخ داده است .
- خانواده هایی با رفتارهای طرد کننده و غیرصمیمی .
- خانواده هایی که از مشکلات اقتصادی رنج می برند .
علل دزدی به طور کلی به سه دسته مادی ، روانی و تربیتی- اجتماعی طبقه بندی می شود :
علل مادی : عده ای از کودکان به علت آنکه زندگی فقیرانه ای دارند و نیازهای اولیه شان در حد مطلوبی ارضا نمی شود ، دست به دزدی می زنند . در این حالت ، عدم ارضای نیازهای مادی از قبیل تغذیه ناکافی ، لباس نامناسب ، نداشتن پول توجیبی و اسباب بازی موجب می شود که کودک این نیازها را از طریق دزدی بر آورده سازد . پدران و مادرانی که دائما از وضع اقتصادی خود شکایت می کنند ، کودکان را به عمل دزدی تشویق می کنند .
علل روانی : ناکامی ها و مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفتن کودک در خانواده موجب می شود که کودک به نوعی واکنش در برابر این کمبود ها دست بزند . در این مورد ، سرقت که با لجبازی و دروغ گویی همراه است ، واکنشی نسبت به ناسازگاری کودک با محیط خانواده و انتقام جویی از والدین محسوب می شود . در زمینه علل روانی دزدی ، عواملی مانند : محرومیت از محبت والدین که موجب اضطراب کودک می شود ، جبران احساس حسادت ، احساس ناامنی حاصل از رفتار خشونت آمیز والدین در منزل ، وجود نامادری یا ناپدری ، انتقام گرفتن از والدین ، صدمه زدن به دیگران به منظور تخلیه عقده های روانی ، محدودیت قائل شدن و سخت گیری های والدین قابل ذکر است .
علل تربیتی- علل اجتماعی : پدر و مادر اولین الگو و سرمشق کودکان هستند . چنانچه والدین مرتکب دزدی شوند و کودک شاهد عمل آنان باشد ، دزدی را می آموزد . همچنین کودک ، دزدی را از دوستان ، همبازی های خود یاد می گیرد . در این زمینه عواملی مانند الگوهای غلط تربیتی ، معاشرت با دوستان ناباب ، ضعف مذهبی و سقوط ارزش های اخلاقی ، عدم کنترل رفتار کودکان ، مهاجرت ، اعتیاد ، فقر و تنگدستی ، میل به خود نمایی و جدایی پدر و مادر ، گرایش کودک را به دزدی تشدید می کند .
/انتهای متن/