کمی به رقص در آ! ای خلیج آبیپوش!
روز ملی خلیجفارس بهانه خوبی است تا مثنوی غزلی لطیف، از سارا سادات باختر را بخوانیم تا بدانیم که فرزندان این سرزمین با قلمهایشان نیز حامی تمام و کمال وطن خویش هستند.
ایرانی که باشی، بهانه زیاد داری که دست، بر روی قلب و چشم پراشک، به احترام نام وطنت به پا خیزی، ایرانی که باشی، هزار و یک دلیل برای سرافرازی و اقتدار داری.
ایرانی که باشی داشتههایت بسیار است و تو پاسدار همه داشتههای خویشی.
ایران و ایرانی نشانههای بسیار دارند تا بر آنها ببالند و داد اصالت خویش سر دهند؛ از پرچم سه رنگ پرافتخار تا آبهای نیلگون خلیجی که همیشه فارس بوده و است.
روز ملی خلیجفارس، بهانهای خوبی است تا مثنوی غزلی لطیف از سارا اختر را بخوانیم تا بدانیم که فرزندان این سرزمین با قلمهایشان نیز حامی تمام و کمال وطن خویش هستند.
پراندهاند ز خوابت، مگر، پریها را؟
که شوق تازه رسیده است بندریها را؟
تو تکستارهی منظومهی زمین هستی!
که جمع کردهای امروز، مشتریها را
که شور شعر شوی در خیال آدمها
و شمس و حافظ و سعدی و انوریها را…
شمال و شرق و جنوب و تمام مغرب را
بلوچ و ترکمن و کرد و آذریها را…
و گیسوان طلایی آسمان شدهای!
که بازکردهای آغوش روسریها را
کمی به رقص در آ! ای خلیج آبی پوش!
تکان بده به تنت، دامن زری ها را
دوباره سر زده طوفان، به شط ساحل تو
تهاجم از همه سو می دود مقابل تو
صدای حادثه، در های وهوی امواج است
جهان به سایه ی آرامش تو، محتاج است
بگیر مادر من! دست کودکانت را
دوباره باز کن آغوش مهربانت را!
که لحظه ها، همه مست از لب شرابی توست
امید مردم دنیا، به چشم آبی توست
پرانده اند زخوابت، مگر، پری ها را؟
که شور تازه رسیده است بندری ها را؟!
به زیر سایه ی عشق تو از رقیب، چه باک!
که دیده ایم ز چشم تو، دلبری ها را
دوباره سر زده طوفان، بیا! ز ریشه بزن
به موج سرکش خود، این سبکسری ها را
خلیج آبی و ناب همیشه فارس تویی!
که خوانده اند ز نامت، دلاوری ها را
غرور مردم خاور میانه، دامن توست!
تمام کرده ای ای عشق! مادری ها را
/انتهای متن/