زهرا(س) و قرآن با همند و مثل هم
میان زهرای اطهر و قرآن مشابهت عجیب و جالبی هست. اگر رمز و راز این مشابهت بر ما معلوم شود، آن وقت در می یابیم چرا بشریت راه هدایت را تنها با در کنار هم قرار دادن این دو می تواند پیدا کند.
عطیه سادات یاسینی/
در قرآن مجید یک سوره کامل در شأن حضرت زهرا(س) نازل شده و آن سوره کوثر است:
“براستی که ما به تو (ای پیامبر) کوثر ( دختری چون حضرت زهرا عطا کردیم. پس پروردگارت را نماز بگزار و قربانی کن. براستی این دشمن توست که بریده نسل است.”
زهرای اطهر (س) تولد، بروز و ماندگاریش برای بشریت تا ابد را می توان با قرآن مجید همانند دانست. قرآن کتابی است که از آسمان نازل شد، بتدریج ،طی بیست و سه سال برای همیشه انسان و انسانیت. زهرا(س) هم همین گونه است.
این نور از آسمان آمد
زمانی که پیامبر(ص)به معراج رفت، به او میوه ای از بهشت داده شد که آن راتناول کرد. چون بازگشت، عصاره آن میوه نطفه زهرا شد که بعد در بطن خدیجه کبری(س) پرورش یافت و قدم یه این دنیا گذارد. یک وجه شباهت او با قرآن همین آسمانی بودن زهراست.
خداوند در شب معراج تولد زهرا(س)را به پیامبر بشارت داد و نام فاطمه را خود تعیین کرد. معنای “فاطمه” را “بریده از آتش” گفته اند چون او مایه انقطاع فرزندان و ذریه اش از آتش دوزخ است. به تعبیری باید گفت که فاطمه مایه هدایت امت و فرزندان خویش به راه راستی است که نهایتش همان بهشت الهی و دوری از جهنم است.
زهرا(س)در شهر مکه و در سال پنج بعثت در محله ای که به آن رفاق العطار (کوچه عطار)می گفتند بدنیا آمد. پیامبر(ص)تا زمان هجرت در آن منزل سکونت داشتندو بارها جبرئیل در آن خانه بر پیامبر نازل شده بود.آن خانه محل رفت و آمد فرشته وحی و نزول قرآن و هم محل تولد فاطمه بود.
در تمام مدت نزول تدریجی آیات وحی زهرا(س) هم حضور داشت و شاهد نزول آیات بود. در واقع ایشان دربستری از جریان تنزیل آیات قرآنی رشد کرد. زهرا و قرآن با یکدیگر گره خورده اند و این دو، تا ابد درکنار یکدیگر باقی خواهند ماند.رمز این که پیامبرفرمود که قرآن و عترت دو ثقلی هستند که تا قیامت با همند تا به ایشان ملحق شوند همین است و زهرا(س) محور و اصل و ریشه عترت است.
تولد نور
بعد از معراج رسول مکرم(ص) خدیجه باردارشد. چون دوران بارداری به آخر رسید، او کم کم درخود درد زایمان را احساس کرد. دراین هنگام به رسم معمول همه زنان، به دنبال زنان قریش می فرستد ولی آنان از یاری خدیجه امتناع می کنند؛ چون خدیجه به دلیل حمایت از محمد(ص) از نظر آنها محکوم و مطرود است.
البته حق داشتند. خدیجه که از ثروتمندترین زنان شبه جزیره عربستان بود، حالا دیگر تمام دارایی خود را در راه اسلام نو پا از دست داده بود. پس این حامی بزرگ اسلام که دیگر ثروت و مکنتی نداشت چرا باید مورد احترام زنان قریش باشد؟
وقتی خدیجه بزرگ از زنان قریش ناامید شد و ددرد زایمان را هم هر لحظه شدیدتردر خیوش یافت، آزرده خاطر و اندوه زده دست به دعا برداشت تا مگر خداوند برای تنهایی اش در این لحظات سخت و خطیر چاره ای کند.
در این هنگام ناگهان خدیجه چهار زن زیبا و با کرامت را در کنار خود مشاهده می کند. ابتدا ترس وجودش را فرا می گیرد. در این وقت یکی از بانوان خطاب به او می گوید: نترس خدیجه، ماخواهران توایم، از بهشت برای کمک به تو و مولودت آمده ایم .
آن گاه یک به یک خود را معرفی می کنند:
من بانو آسیه همسر فرعون هستم.
من ساره همسر ابراهیم خیلیل ام.
من صفورایم دختر شعیب.
و من مریم هستم دخترعمران.
و اضافه کردند:
نترس و هراسناک نباش ما از جانب خدا به سویت آمدیم.
در این هنگام چهار زن در چهار سوی خدیجه قرار گرفتند و خدیجه را یاری کردند تا حمل خود را بر زمین گذاشت.
و آن بانوان بزرگوار دیدند که وقتی فاطمه متولد شد، نوری از او ساطع شد که شرق و غرب عالم را روشن کرد.
وجه تسمیه سوره کوثر
روزی پیامبر(ص)در مسجد الحرام پس از تلاوت قرآن هنگام خروج از مسجد با شخضی از کفار بنام عاص بن وائل برخورد کردند.او طبق معمول همیشه با طعنه با پیامبر گفتگو کرد. وقتی وارد مسجد شد دوستان او پرسیدند: با چه کسی حرف می زدی؟
او با اشره به رسول خدا گفت: با آن ابتر.
دلیل چنین لقبی برای پیامبر این بود که دو پسر محمد(ص) به نام های عبد الله و قاسم در کودکی از دنیا رفته بودند و عرب جاهلی که فقط فرزند ذکور را به فرزندی قبول داشت و فرزند دختر را حتی در شمار فرزندان به حساب نمی آورد. بنابراین از نظرآنها پیامبر ابتر و بدون وارث محسوب می شد و”ابتر” به همین معنا بود وبا چنین لقبی به پیامبر طعنه می زندو و وی را مورد تحقیر و تمسخر قرار می دادند.
با این نگاه عرب جاهلی اصولا زهرا به عنوان فرزند رسول خدا جایگاهی نداشت و مخصوصا باور نداشتند که از نسل زهرا جانشینان پیامبر بدنیا بیایند.
در این موقع بود سوره کوثر نازل شد.مصداق کوثر به نقل از بسیاری از مفسران شیعه و سنی وجود نازنین زهرا(س) است.
کوثر وصفی اخذ شده از کثرت، صیغه مبالغه و به معنای خیر کثیر و یا خیر بی نهایت است.
این سوره در جواب کسانی نازل شد که عدم وجود فرزند پسر را بر پیامبر خرده می گرفتند.
در ابتدای سوره می فرماید: ما به تو عطا کردیم کوثر را.
کاربردفعل اول شخص جمع در اینجا برای بیان عظمت و قدرت خداست که اراده کرده نسل کثیر و ذریه پیامبر از گوهر وجود زهرا(س) به وجود آید و تا ابد درجهان باقی بماند.
اعجاز سوره کوثر
در این سوره سه مهم پیشگویی مطرح شده است:
اول:خیر کثیر که وجود مقدس زهراست و او منشأ خیر بی نهایت برای امت اسلامی می گردد.
دوم پیامبر بدون وارث نخواهد ماند اگرچه عرب جاهلی معتقد بود که فرزند فقط اولاد ذکور است اما آیه تأکید می کند که ذریه طیبه پیامبر ازفاطمه دارد.
سوم این که دشمنان اسلام و پیامبر خدا ابترند.
عاص بن وائل که لقب ابتر را به رسول گرامی داده بود، دارای ده پسر بود ولی هیچکدام برای او باقی نماندند و همگی از دنیا رفتند.
معنای عمیق ابتر
اگر عمیق تر به مفهوم “ابتر” نگاه کنیم، درمی یابیم که آنچه مورد نظر آیه شریفه است در واقع مرگ ظاهری فرزندان عاص نیست. چون همه انسان ها می میرند و هیچکس ابدی نیست. آنچه که باقی می ماند نام نیک و شیوه و روش زیباست. آنها که با حق دشمنی کردند و هدایت پیامبر خدا را نپذیرفتند، بواقع هم خودشان و هم فرزندان شان مرده اند حتی در زمان حیات ظاهری و از همه مهم تر راه و رسم شان است که ماندگار نیست. در حالی که فرزندان رسول خدا و ائمه عصمت و طهارت راه و رسم نیکو و حیات بخش شان تا امروز باقی مانده و مایه هدایت آدمیان می شود تا همیشه و همه وقت.
کوثر نهری بهشتی است
این است که می توان گفت که زهرا که ریشه و مادر همه ائمه طاهرین است همانند قرآن مایه هدایت همیشگی آدمیان بر روی کره زمین است؛ همان گونه که قرآن این نقش را برعهده دارد و این دو باهمند که می توانن ضامن هدایت و سعادت بنی آدم گردند.
رسول خدا هنگام نزول این سوره فرمودند:کوثر نام نهری است در بهشت، آن حوض من است در روز قیامت امتم به آن وارد می شوند و ظرفیت آن به تعداد ستارگان آسمان است.
منابع تفسیرنمونه – تفسیر مجمع البیان – تفسیر شریف صافی
/انتهای متن/