فکری به حال اهواز نفس گرفته کنید
مسئولین و دستاندرکارانی که از دور اهواز خاکستری را نظاره میکنند، چه جوابی برای سینههای خاکآلود و نفسهای به خسخس افتاده دارند؟ چند نفس باید قطع شود تا ارزش رسانهای ایجاد شود و فکری به حال اهواز نفس گرفته کنند ؟
نسیم شهسواری/
درکمی آنسوتر، درست در جنوب غربی سرزمین ایران، شهریست که این روزها نفسهایش گرفته است.
در همین حوالی درست در مرکز استان پهناوری به نام خوزستان، نفسها به شماره افتاده و چشمها تاکمی آنسوتر را بیشتر نمیبیند.
اگر گذری بر کوچهها پسکوچههای اهواز داشته باشی، خواهی دید که اهواز آباد در زیر غبار این روزهایش تیره و خاکستری گردیده است و بر شانه نخلهای استوارش غبار خاکستری از غم لانه کرده است.
اهواز، همان شهریست که هنوز از سالهایی که غبار جنگ بر چهرهاش نشست، چیزی نگذشته است؛ شهری که با تمامی وسعت دل مردمانش در اندازه ای که باید دیده نشد.
اهواز همان شهری است که مردمانش بیشتر از خیلی از ما و شهرهای دیگر، رنج بیشمار هشت سال جنگ را بر دوش کشید والان… حتی حق نفس کشیدن ندارند!
ایکاش این روزها و این هفتهها در میان همه هیاهوهای سیاسی درون کشوری و بینالمللی حرفی هم از شهر غبارگرفته این روزهای ایران زده میشد.
ایکاش مسئولین ما یادشان میماند نفسهای به شماره افتاده هموطنانشان از هزاران گونه گیاهی و جانوری در حال انقراض مهمتر است،
ایکاش مسئولان ما بیاموزند که چاره بحرانها راکمی زودتر از وقوعش پیدا کنند
راستی چرا آقای رئیسجمهور و خانم معاون! در نفسهای پر گردوغبار مردمان کشورشان سهیم نشدند.
و بهراستی همه مسئولین و دستاندرکاران که از دور اهواز خاکستری را نظاره میکنند، چه جوابی برای سینههای خاکآلود و نفسهای به خسخس افتاده دارند؟ چند نفس باید قطع شود تا ارزش رسانهای ایجاد شود و فکری به حال اهواز نفس گرفته کنند ؟
آقای رئیسجمهور! خانم معاون، دقیقا کجایید؟ لطفاً به فکر جانِ بیش از پنج میلیون ایرانی که با چشمان ملتهب به دستان و تصمیمات شما چشم دوختهاند، باشید.
/انتهای متن/