عمده زنان مطلقه از قبول حضانت فرزندان احساس پشیمانی میکنند
به گزارش خبرنگار مهرخانه، نشست علمی «تجربه مادرانه زنان مطلقه از حضانت فرزندان خود؛ مطالعهای پدیدار شناختی» با حضور سمیه عربخراسانی؛ عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده و پژوهشگر این تحقیق برگزار شد.
خراسانی در ابتدای این نشست با تشریح روش تحقیق و تحلیل کیفی در این پژوهش، به بیان تفاوت روشهای کیفی و کمی پرداخت و عنوان کرد: در روش کیفی تفسیر و توجه به معنا مورد نظر است. در این فرآیند و جهت کنترل تأثیر محقق بر فرآیند تفسیر معنا، لازم است پژوهشگر در دو مرحله جمعآوری دادهها و تحلیل آگاهانه، بر پیشفرضهای خود بازاندیشی داشته باشد.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده در ادامه با بیان اینکه در این تحقیق برای انتخاب نمونهها بر دو مؤلفه مطلقهبودن و عهدهدار بودن حضانت فرزند تأکید شده و اینکه حداقل 6 ماه از تجربه مادرانه در غیاب پدر گذشته باشد، اظهار داشت: تفاوت در دلایل طلاق و پایگاههای اقتصادی – اجتماعی زنان در انتخاب نمونهها مورد تأکید بوده است، اما دشواری دسترسی به نمونهها محدودیتها و موانعی بر سر راه تحقیق ایجاد کرد.
تعلیق هویت جنسی مادران مطلقه
او امر مادرانه را به دو سطح متنی و ساختاری تقسیم کرد و گفت: در سطح متنی این پژوهش به اشتراکات مادران مطلقه این پژوهش میپردازد. در توضیح این اشتراکات نخست به تعلیق هویت جنسی این مادران توجه داریم که یکی از مهمترین مسایل مشترک میان نمونههای این پژوهش، تعلیق هویت جنسی زنانه است. طلاق باعث میشود مسیر مشروع و معقول تأمین نیاز جنسی زنان مطلقه از دست برود و در این میان زنانی که دارای فرزند هستند، امکان یافتن مسیر مشروع جایگزین را کمتر در درسترس خواهند داشت. با وجود تمایل به ازدواج، حضور فرزندان گره جدی برای مادران بهوجود میآورد.
نگاه این زنان به ازدواج مجدد و تأمین نیازهای جنسی خود
این پژوهشگر حوزه زنان پاسخ مادران به این مسئله را در سه طیف قابل بررسی دانست و خاطرنشان کرد: این سه طیف عبارتاند از: مادرانی که بسیار جدی در مورد ازدواج مجدد فکر کرده و برای آن راهحلهایی از جمله مشاوره برای فرزندان را دنبال میکنند؛ با این وجود اغلب آنها رضایت فرزندان را در ازدواج مجدد شرط اصلی میدانند. طیف دوم زنانی که به دلیل مشغله زیاد رفع نیازهای جنسی خود را به فراموشی سپردهاند و طیف سوم مادرانی که با وجود تمایل برای ازدواج، وجود فرزندان آنها مانع است که این امر سبب بروز شکایاتی در این زمینه میشود.
عمده زنان مطلقه از قبول حضانت فرزندان احساس پشیمانی میکنند
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده با اشاره به بحث ناکامی در هویتیابی جنسیتی مادرانه در زنان مطلقه دارای فرزند، خاطرنشان کرد: این مادران به دلیل اینکه نمیتوانند امر مادرانه را به درستی انجام دهند، دچار آشفتگی و سردرگمی هستند که در این میان دلایل گوناگونی از جمله اجبار و احساس گناه خودنمایی میکند. بنابراین پس از گذشت مدتی، برخی مادران از قبول حضانت فرزندان خود احساس پشیمانی میکنند.
او با بیان اینکه مسئله مشترک میان زنان مطلقه دارای فرزند، احساس درماندگی و همچنین احساس حسرت و تنهایی است، گفت: در مجموع این مادران در وضعیت مناسبی به لحاظ روحی بهسر نمیبرند؛ گاه احساس بیکفایتی به آنها دست میدهد و با گذشت زمان کمکم حمایتهای اجتماعی خود را نیز از دست میدهند.
زنان مطلقه دارای فرزند به سه دسته خودمحور، تقدیرمحور و فرزندمحور تقسیم میشوند
خراسانی در توضیح ویژگیهای ساختاری امر مادرانه عنوان کرد: با تحلیل دادههای حاصل از مصاحبه با مادران مطلقه، رفتار مادرانه آنان در این شرایط خاص به سه دسته مادری خودمحور، تقدیرمحور و فرزندمحور تقسیم شد. مادری خودمحور در این تقسیمبندی، به نوعی مادری اطلاق میشود که در آن غلبه با هویت جنسی زنانه است و آنها خود را به عنوان یک زن قبول داشته و هویت مادری را پیوست به این هویت زنانه میدانند؛ آنان فرزندان خود را به عنوان دوستان خود دانسته و چندان در قید و بند اجرای نسخههای تجویزی مادری نیستند و حتی موفقیت خود را در گرو موفقیت فرزندان خود نمیدانند.
این پژوهشگر ادامه داد: این مادران هرگز توصیه به حضانت فرزندان خود پس از طلاق نمیکنند، مگر اینکه زن مطلقه از وضعیت مادی و اقتصادی بسیار خوبی برخوردار باشد و از نظر این مادران، حضانت فرزندان مسولیتی است که در ازای آن هیچ اختیار و امتیازی برای آنها ندارد.
خصوصیات مادران تقدیرمحور
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده خصوصیت بارز مادران تقدیرمحور را آشفتگی و تعارض در هویت زنانگی و نقش مادرانه آنها دانست و گفت: این زنان از جمله مادرانی هستند که هیچ هویتی به جز مادربودن ندارند. این مادران برای خود وجهی از هویت زنانه و فردی قایل نیستند و فشارهای ناشی از مادری به عنوان یک زن مطلقه را با ورود به مسایلی چون خودکشی تا ورود به مسایل غیرشرعی مدیریت میکنند. این دسته از مادران هیچ امید و آرزویی به بهترشدن اوضاع خود نداشته و تنها به دنبال راهی هستند که زمانی هر چند کوتاهی، خود را از مسئولیت مادرانه رهایی بخشیده و به کارها و برنامههای شخصی خود رسیدگی کنند.
مادران فرزندمحور چه ویژگیهایی دارند؟
او ادامه داد: دسته سوم یعنی مادران فرزندمحور، مادرانی هستند که در انتهای طیف قرار گرفته و تجربه مادری را به عنوان یک مسئولیت قبول دارند؛ تحمیل شرایط سخت و فشار در خانواده بدون پدر، این مادران را در شرایطی قرار میدهد که نتوانند به درستی تصمیمگیری کنند. این مادران عمدتاً فاقد حمایتهای خانوادگی و اجتماعی بوده و اکنون از اینکه بهخاطر فرزندان خود یا بهدلیل مخالفت آنان، از ازدواج صرفنظر کردهاند، پشیمان هستند.
خراسانی با بیان اینکه رفتارهای مادرانه در زنان مطلقه دارای فرزند فقط مرتبط به عاطفه آنها نبوده و تحتتأثیر عوامل فردی، اقتصای و اجتماعی قرار دارد، گفت: پذیرش فرزندان از سوی این مادران با همه سختی و رنجی که همراه دارد، تاوانی است که آنان برای جبران اتهامات منتسب از سوی جامعه میپردازند. به این دلیل است که امر مادرانه برای آنان کمتر دلپذیر بوده و اختیار کمتری در پذیرش آن احساس میکنند.
فرزندان طلاق عمدتاً شکستخورده هستند
این محقق با اشاره به نتیجه تحقیقاتی که نشان میدهد فرزندان طلاق عمدتاً موفق نبوده و شکستخورده هستند و در زندگی آتی خود هم دچار معضل طلاق میشوند، خاطرنشان کرد: اگر مادران به هنگام قبول حضانت فرزندان به مشکلاتی که در آینده به لحاظ اقتصادی و عاطفی به آنها مبتلا میشوند بیشتر بیاندیشند، شاید تصمیم دیگری اتخاذ کنند.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده در پایان افزود: در این پژوهش، در نتیجهگیری بحث توقف عمدی صورتگرفته است تا این پژوهش مقدمهای باشد بر پژوهشهای دیگری که باید تکمیلکننده آن بوده و به نتایجی برای اتخاذ سیاست در این زمینه بینجامد.
/انتهای متن/