در بحث اقتصاد دانش بنیان خانمها می توانند پیشرو باشند
اگر تمام دانش انباشته و کتابهای اقتصادی دنیا را مطالعه کنید، نظریه یا تجربهای مدون و مکتوب دربارهی اقتصاد مقاومتی نخواهید یافت. این نظر دکتر عادل پیغامی استاد اقتصاد و عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق علیهالسلام در مورد اقتصاد مقاومتی است. گزارشگر به دخت اما در مورد نقش زنان در تحقق اقتصاد مقاومتی با ایشان گفت و گو کرده است.
فرشته میرزا/
آقای دکتر به عنوان اقتصاددانی که در حوزه اقتصاد مقاومتی مطالعات وسیعی داشته اید، برای ما بگویید که اصلا «اقتصاد مقاومتی چیست»؟
- اقتصاد مقاومتی، مفهومی سازماندهنده برای تمام ساختارهای اقتصادی است. در حقیقت الگویی از اقتصاد پیشرفته است که با باور به تعالیم حیات بخش و اقتدار آفرین اسلام، اتکاء به روحیه جهادی با خلاقیت، نوآوری همراه است. اقتصاد مقاومتی با استفاده از تمام ظرفیتهای مولد دولتی و مردمی اقتصاد ملی، به دنبال خلق فرصتهای بین المللی و حضور فعال و موثر ایران در تعاملات جهانی است.
به نظرتان اقتصاد مقاومتی فقط برای شرایط فعلی است یا یک حرکت دائمی؟
- اقتصاد مقاومتی در حقیقت یک حرکت مستمر، هوشمند، همه جانبه ، مستقل و مستحکم است که رشد و شتاب خود را از دست نمیدهد و در برابر بحرانها و نوسانات طبیعی اقتصاد و تحریمهای اقتصادی دشمن، آسیب ناپذیر، مقاوم و در آینده بازدارنده است.
به نظر شما زنان در تحقق اقتصاد مقاومتی چه نقشی دارند؟
- زن به مثابه «مادر» که تولید کننده سرمایه انسانی، اجتماعی و عاطفی در خانواده است، نقش بسیار مهمی را در مقاومسازی نظامهای اقتصادی ایفا می کند. حتی تمام جمهوریهای غربی هم بر این مهم صحه میگذارند که زنان در بخشهای خاصی از اقتصاد، مانند بخشهای خدماتی، افرادی تاثیرگذار هستند.
منظور از بخش خدماتی، کارکرد اقتصادی زن در نقش مادری و تربیت نیروی انسانی است. شما حتی در اروپای قرن نوزدهم هم میبینید که مادران خانوادههای انگلیسی فرانسوی و آلمانی با آموزش نیروی انسانی در منزل، جهت به دست گرفتن نقشهای کلیدی در جامعه، نقش اساسی ایفا میکردند.
چه رابطه ای بین نقش تربیتی مادران و تربیت نسل مولد در جامعه وجود دارد؟
- مشخصاً در حوزه اقتصاد ما با مقولهای به نام تعلیم و تربیت اقتصادی روبرو هستیم که در خانواده شکل میگیرد.
در جوامع پیشرفته مادران در آموزش دادن فرزندان برای ورود به حیات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خیلی موثر بوده اند. در قرن نوزدهم انگلستان، مادران حتی در خانوادههای اشراف، برای انتخاب پرستار برای کودکان شان از او سوال میکردند که: «آیا میتوانید به فرزند ما اقتصاد آموزش بدهید یا نه؟».
چرا؟ چون فرض را بر این میگذاشتند که با وقوع انقلاب صنعتی در کشورشان، همین فرزندانند که در آینده وارد جامعه میشوند و نقش خاصی را ایفا میکنند و این نقش خاص از طریق خانواده پرورش مییابد که مربوط به بحث مقاومسازی اقتصادی در خانوار است.
بسیاری از خانمها میگویند «ما چه کالای وطنی را خریداری کنیم، یا نه، بازهم کیفیت محصولات داخلی تغییری نمیکند؛ چرا باید برای اجناسی پول بدهیم که طول عمرشان نصف کالای مشابه خارجی هم نیست و حتی گرانتر هم میباشد.» به نظرتان خانمها در بحث مصرف تولیدات داخلی هم میتوانند موثر باشند؟
- حتما همینطور است. زنان بازار تولیدی و مصرفی خاصی در اقتصاد دارند. اگر در این زمینه نقش متفاوتتری را ایفا کنند، قطعاً تاثیرات خودش را میگذارد. همانطور که اگر در دهه 60 و 70 میلادی زنان کرهای در متمایز شدن اقتصاد خانوار نقشآفرینی نکرده و از محصولات کشور خودشان حمایت نمیکردند، کشورشان هرگز به این رشد و جهشی که اکنون دارد، نمی رسید.
در اقتصاد خانواده، زن کانون تصمیمگیری و تصمیم سازی است و اوست که میتواند اقتصاد خانواده را تقویت، محکم و مقاومتی کرده و در نهایت اقتصاد جامعه را مقاومتی کند.
در تمدن اسلامی ما شاهد هستیم که بخش بزرگی از تمدن اسلامی ناشی از مشارکت زنان در سرمایه گذاری، وقف و زیرساختهای اجتماعی بوده است؛ اتحادیه اروپا چهار سال گذشته ذیل یک پروژه مطرح کرد که زنان در تمدن اسلامی ایران در پیشرفت اقتصادی و حجم سرمایهگذاری حضور پررنگی داشتهاند.
پس در این صورت کارکرد زنان در این باره از مردان هم بیشتر است.
- من فکر میکنم زنان هم به لحاظ مادر بودن و هم از حیث تاثیرگذاری در اقتصاد خانواده و هم به خاطر ویژگی مولد بودنشان نقش مهمی در خدمات، بهخصوص خدمات دانش بنیان که در اقتصاد مقاومتی بسیار مهم است، دارند. اکنون بخش عمده بدنه دانشجویی و پژوهشگری ما از خانم ها تشکیل شده که اگر مدیریت سرمایه انسانی به خوبی صورت گیرد، در بحث اقتصاد دانش بنیان خانمها در مقام رقابت با مردان پیشرو خواهند بود.
ارگان های دولتی و مردم نهاد چه نقشی در تحقق و پیشبرد اقتصاد مقاومتی با تکیه بر نقش زنان دارند؟
- در هر دو حوزه باید بُعد حمایتی و توانمندسازی در بخش زنان تقویت بشود تا آنان هم بتوانند سازندگی متناسب با جنسیت خودشان را انجام دهند. اینکه ما زنان را وارد کشاورزی و صنعت میکنیم، الزاماً استفاده از جنسیت شان نیست، استفاده از نیروی کار است و این بُعد جنسیتی ندارد. البته ممکن است که زنانی باشند که مجبور به کار و یا سرپرست خانوار باشند که بالاجبار دوشادوش مردان وارد عرصه هایی شدهاند که البته جنسیت بردار نبوده است. به نظر من این خیلی مناسب نیست و در بلند مدت ممکن است به خانواده و نقش های منحصر به زنان آسیب بزند.
ضمن اینکه دولت باید توجه کند که زنان کارکردهایی دارند که مردان نمیتوانند جای آن را پر کنند؛ ما اگر یک زن صنعتگر نداشته باشیم، میتوانیم جایش را با یک مرد صنعتگر پر کنیم ولی در اقتصاد خانواده و اقتصاد دانش بنیان زن نقش هایی دارد که شاید به راحتی نتواند جایگزینی برای آن یافت.
آیا عامل قانون گذاری هم در زمینه تقویت نقش زنان در اقتصاد مقاومتی نقشی دارد؟
- نیاز به قانونگذاری دقیق تر و عمیق تر در اقتصاد مقاومتی یکی دیگر از موضوعات مهم است. معمولاً در کشورهای پیشرفته و در کشور خودمان زنان به نوعی دچار تبعیض دستمزدی در اقتصاد زیرزمینی هستند؛ البته در قانون رسمی کار ما این مشکل وجود ندارد اما در اقتصاد زیرزمینیمان اتفاق میافتد خوب این ها را باید با قانونگذاری های بتوانیم حمایت بیشتری بکنیم.
ارگان های مردم نهاد هم مانند قوه مقننه و مجریه و قضاییه می توانند حمایت کنند؛ پس زنان از اطلاع رسانی و شفافسازی گرفته تا مطالبه و پیگیری به عنوان چرخ پنجم، قطعاً میتوانند به دولت کمک کنند.
/انتهای متن/