برای داشتن زندگی خوب باید فداکاری کرد

سوال پنجم: ازش شکایت کنم؟

با سلام،

اقای دکتر، من  پنج سال با یه دختری رابطه داشتم در این مدت مدام می گفت باهم ازدواج کنیم ومنم راضی بودم.

اما الان که می گم می خوام با خانواده به خواستگاری بیام قبول نمی کنه وتلفنش را خاموش کرده.

می خوام ازش شکایت کنم آیا به نتیجه می رسم ؟

منتظر پاسخ شما هستم.(رضا از ملایر

 

سلام

شکایت؟! مگه به زور هم می شه کسی رو وادار به ازدواج کرد؟! باهاش کاری نداشته باشید تا با شما تماس بگیره. اگر تماس نگرفت بنا به دلایل گوناگون پیگیر موضوع نشید.

در پناه خدا باشید.

 

سوال ششم: بدبینیش درمانی داره؟

سلام،

من خانمی 23 ساله هستم.

نامزد من دچار مشکل بدبینی است، همیشه احساس می کند که من دارم بهش دروغ میگم یا ازش چیزی راپنهان میکنم.

همیشه سعی دارد رفت و آمدهای مرا چک کند، بعضی مواقع ازلباس پوشیدنم ایراد می گیرد.

بیشتراوقات سراین موضوع ها بحث داریم و آخر بحث هم شروع میک ند به فحاشی.

ما همدیگر را واقعا دوست داریم.

خودش هم قبول دارد که مشکل از اون هست.

ازم خواسته کمکش کنم.

آقای دکتر بهم بگید آیا این بد بینیش درمانی دارد؟

ممنونم.(مرادی از شیراز)

 

سلام

مطالب شما رو بارها و بارها خوندم.ازتون می خوام فعلا عقد نکنید و قرار ازدواج نگذارید.وحتما با یک مشاور حضوری صحبت کنید.

در پناه خدا باشید.

 

 

سوال هفتم: دکترا یا کنکور؟

با سلام،

 من دختری 24 ساله هستم.

 ارشد فیزیولوژی گیاهی دارم ولیسانس میکروبیولوژی ولی علاقه شدیدی به پزشکی یا دندان پزشکی دارم معدل دیپلمم 17، معدل ارشدم 17 ولی لیسانسم 15 است.

حالا نمی دانم دکترای میکروب را ادامه دهم ویا از اول درکنکور تجربی شرکت کنم ودندان پزشکی بخوانم.

ممنون میشم پاسخ بدید.(توکلی از اصفهان)

 

سلام

منطقی نیست بعد از گذروندن این مراحل دوباره برگردید و درس رو شروع کنید. بهتون پیشنهاد می کنم دکتری خودتون رو ادامه بدید و بعد از اتمام تحصیلات مطالعه در زمینه دندان پزشکی رو پیگیری کنید در این صورت حتی می تونید به صورت تجربی در دندان پزشکی مهارت داشته باشید. نعمت زندگی و فرصت زندگی بهترین نعمت خداست، از اون درست استفاده کنید.

همیشه شاد و سلامت باشید.

 

 

سوال هشتم: منتظرپاشیده شدن زندگی ام باشم؟

با سلام

 من خانمی 24 ساله هستم که 2سال است ازدواج کردم.

همسرم چند مشکل اساسی رفتاری دارد.

اول این که شدیدا دمدمی مزاج است، هیچ تصمیم قاطعی نمی تواند بگیرد و با بروز کوچک ترین مشکلی مسئله طلاق را مطرح می کند یعنی در یک بلاتکلیفی سیر می کند نمی داند زندگی متاهلی را دوست دارد یا مجردی…( ایشان با میل و علاقه خود ازدواج کرده).

 دوم این که هر مسئله و حرفی یا حتی مشاجره را به خانواده ها انتقال می دهد و هر دعوایی که بین مان پیش می آید را با حالت طلب کارانه و دعوا به خانواده من می گوید و کوچکترین مسئله را به بزرگترین دعوا در خانواده ها تبدیل می کند.

سوم این که هیچ کنترلی بر خشم و اعصاب خود ندارد و به خود و من آسیب وارد می کند و با هر مسئله ای عصبی می شود و همیشه به دنبال ریز ترین مسائل برای عصبی شدن و دعوا می گردد.

من با روبه رو شدن با این رفتار های نادرست دچار مشکلات و بلاتکلیفی شدم هر لحظه منتظر از هم پاشیده شدن زندگی ام هستم.

لطفا راهنماییم کنید.(م.ک از تهران)

 

سلام

من احساس می کنم ایشون داره با شما لج بازی می کنه و یک رفتار غلط شما رو با رفتارهای غلطی پاسخ می ده.لطفا کارهای زیر رو انجام بدید بعد از بیست روز دوباره وضعیت زندگی خودتون رو بررسی کنید.

• حاضر جوابی نکنید.
• بابت کارهاتون از قبل از ایشون اجازه بگیرید.
• به موضوع غذا و رابطه جنسی بسیار اهمیت بدید.
• به محض مشخص شدن علامت های دعوا موضوع بحث رو عوض کنید.

زندگی خوب خیلی چیزها نیاز داره برای داشتن یه زندگی خوب حتما باید فدا کاری کرد.

خداوند همیشه مهربان پشت و پناه شما باشه.

/انتهای متن/