قطلب ترکان حاکم مهربان، شجاع وبا تدبیر کرمان

در نشست «امنیت و توسعه: ویژگی ملک‌داری زنان در ایران (دوره میانه) » دکتر پروین ترکمانی‌آذر، عضو هیئت علمی و رییس پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در مورد حاکمیت قطلب ترکان و دلیری و شجاعت و نیز صبوری و مسالمت‌جویی او سخن گفت.

0

رییس پژوهشکده تاریخ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: قطلب ترکان معروف به «خداوند ترکان» و «ترکان خاتون» از بزرگ‌زادگان قبایل ختا است که در لشکرکشی خوارزمشاهیان به ترکستان به اسارت درمی‌آید و یک تاجر اصفهانی به نام حاج‌صالح او را خریداری کرده و به خانه خودش برده و چون هوش و ذکاوت او را دیده، درصدد آموزش او برآمده است.

ترکمانی در خصوص حکومت زنی به نام «قطلب ترکان» در قرن پنجم هجری در کرمان داشت: زمانی که این زن به حکومت رسید، 40 سال از هجوم مغول‌ها به ایران می‌گذشت و ایران گرفتار ویرانی‌ها و مشکلات پس از حمله مغول بود. این زن توانست در قلمرو کرمان یک حکومت محلی را اداره کند و ضمن این‌که تحت حکومت ایلخانان بود، امنیت خاصی در منطقه ایجاد کرد؛ به‌طوری که در اثر این امنیت، پیشرفت‌های زیادی در منطقه به‌وجود آمد.

 

نگاه نظام‌الملک به ورود زنان به عرصه سیاست
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در خصوص جایگاه زن در حکومت‌های ایران اظهار داشت: با نگاهی به اندرزنامه‌ها و سیرالملوک‌ها می‌توانیم به جایگاه زنان در سیاست دست پیدا کنیم. سیرالملوک‌ها جامعه را به عرصه عمومی و خصوصی تقسیم می‌کردند و عرصه عمومی را جایگاه مردان، و عرصه خصوصی را جایگاه زنان می‌دانستند؛ به‌طوری‌که نظام‌الملک در سیاست‌نامه می‌گوید جایگاه زنان در اندرون و شبستان، و جایگاه مردان در ایوان است. او اصرار دارد که زنان فقط در بخش خصوصی باشند و با عنوان «اهل ستر» از زنان نام می‌برد.

او در ادامه گفت: این نوع تفکر نظام‌الملک ناشی از ترس از زنانی است که اگر بیرون بیایند، ممکن است بخش عمومی را بر مردان تنگ کنند. نظام‌الملک با مشکل ترکان خاتون مواجه بود که می‌خواست پسر خودش شاه شود، اما نظام‌الملک با این امر مخالفت بود که در نهایت ترکان خاتون موفق شد و نظام‌الملک از وزارت خلع و کشته شد. در واقع، نظام‌الملک با ترسی که از ترکان خاتون داشته، در سیاست‌نامه نگاهی منفی به زن دارد و می‌گوید زنان نباید در بخش عمومی دخالت کنند؛ چون بینش آن‌ها نسبت به این بخش بسته است.

 

در ایران حکومت زنان به نیابت از جانب فرزندشان بوده است
ترکمانی‌آذر با بیان این‌که در این جامعه مردسالار حکومت از آن مردان است، خاطرنشان کرد: در این جامعه به ندرت به حکومت یک زن برخورد می‌کنیم و اگر هم زنی حکومت کرده، به نیابت و از جانب فرزندش بوده است. در ایران پادشاهی مختص به خاندان‌ها بود و درصورتی‌که مردی در آن خاندان نمانده بود، حکومت زنی از آن خاندان به مردان خارج از آن خاندان ترجیح داده می‌شد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به این‌که کتاب «تاریخ شاهی» آداب ملک‌داری قطلب ترکان را ترسیم کرده است، عنوان داشت: اگر می‌دانستیم چه کسی این کتاب را به رشته تحریر درآورده است، بهتر می‌توانستیم دیدگاه او را بررسی کنیم؛ چون نگاه او نسبت به ملک‌داری یک زن، با نگاه سیرالملوک‌ها متفاوت است.

 

زن اسیری که به حکومت رسید
او در خصوص زندگی قطلب ترکان اظهار داشت: قطلب ترکان معروف به «خداوند ترکان» و «ترکان خاتون» از بزرگ‌زادگان قبایل ختا است که در لشکرکشی خوارزمشاهیان به ترکستان به اسارت در می‌آید و یک تاجر اصفهانی به نام حاج‌صالح او را خریداری کرده و به خانه خودش برده و چون هوش و ذکاوت او را دیده، درصدد آموزش او برآمده است. سرنوشت قطلب ترکان در جریانات سیاسی و نظامی به جایی می‌رسد که به همسری غیاث‌الدین خوارزمشاه در می‌آید. سپس براحاجب، غیاث‌الدین را می‌کشد و به شیوه مغولان و یاسای چنگیزی بر اموال و میراث او دست پیدا می‌کند و قطلب ترکان به ازدواج او درمی‌آید.

ترکمانی افزود: قطلب ترکان بعد از مرگ براحاجب هم بنا به رسم دیگر مغولی که اموال و زنان خان سابق به خان جدید تعلق می‌گیرد، به ازدواج قطب‌الدین محمد که حاکم کرمان بود، درمی‌آید. قطب‌الدین بیشتر از یک سال حکومت نمی‌کند و به خاطر حمله مغولان مجبور می‌شود به خدمت مغولان درآید و حکومت بخش‌‌هایی که مورد حاکمیت او بوده را به قطلب ترکان واگذار و او را ولی‌عهد خود می‌کند. مرگ قطب‌الدین، موجی از ترس را در میان مردم کرمان ایجاد می‌کند، اما قطلب ترکان این اوضاع را تحت مدیریت خود درمی‌آورد.

 

مدیریت چند جانبه قطلب ترکان
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در خصوص مدیریت چندجانبه قطلب ترکان گفت: او در منطقه‌ای زندگی می‌کرد که ایلخانان مسلط بودند و به همین دلیل باید با مغولان کنار می‌آمد تا حکومت این منطقه را در دست خود نگه دارد. از سوی دیگر، او در منطقه‌ای حکومت می‌کرد که مردم آن ایرانی و مسلمان بودند و باید با فرهنگ و آداب و رسوم این مردم آشنایی داشته باشد تا بتواند حکومت کند. در غیر این صورت نمی‌توانست در آن منطقه پیشرفت‌‌هایی ایجاد کند.

 

ویژگی‌های مشترک قطلب ترکان با پادشاهان مرد
او در رابطه با دیدگاه‌های مؤلف کتاب تاریخ شاهی درباره حکومت قطلب ترکان بیان داشت: این کتاب دیدگاه‌های مشترکی با سیرالملوک‌‌هایی که برای حاکمان مرد نوشته شده، دارد و در عین حال، با توجه به زن‌بودن قطلب ترکان، دیدگاه‌های متفاوتی نیز دارد. در مورد دیدگاه‌های مشترک می‌توان به این مسئله اشاره کرد که در این کتاب هم آمده پادشاهان برگزیدگان خدا هستند و شاه‌شدن آن پادشاه جز تأیید ربانی نبوده است. القابی که برای قطلب ترکان در این کتاب مورد استفاده قرار گرفته، «معصومه آخرالزمان»، «برگزیده دوران» و «سایه پروردگار» بوده است. درواقع، در این کتاب همان‌گونه که به پادشاهان مرد نگاه می‌کردند، به او هم نگاه می‌کردند. مسئله دیگری که در این کتاب به آن اشاره شده، هیبت و سیاست است که قطلب ترکان نیز مانند سایر پادشاهان مرد این ویژگی‌ها را داشته است.

 

تفاوتی که قطلب ترکان با پادشاهان مرد داشت
ترکمانی در خصوص ویژگی‌های متفاوت قطلب ترکان گفت: یکی از این ویژگی‌ها رحم و شفقتی است که او نسبت به اسرای جنگی، ضعفا، همه گروه‌ها و اصناف، تجار ورشکسته و… داشته و به همه این گروه‌ها رسیدگی می‌کرده است. به همین دلیل گروه‌های مختلف در سایه امنیت ایجادشده توسط او، به پیشرفت اقتصادی رسیدند. این امنیت در منطقه کرمان در زمانه‌ای بود که سایر نقاط ایران در ناامنی و بحران به سر می‌بردند. ویژگی دیگر قطلب ترکان دلیری و شجاعت او بود که نویسنده تاریخ شاهی تعریف دومی از این ویژگی ارایه می‌دهد و می‌گوید او وقتی مشکلی پیش می‌آید، صبر می‌کند و سعی می‌کند مشکل را مسالمت‌جویانه حل کند و جنگ، گزینه نهایی اوست.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به ویژگی عفاف و صلاح قطلب ترکان که در تاریخ شاهی به آن اشاره شده است، اظهار داشت: پادشاهان ایرانی همیشه به عیش و عشرت و خوش‌گذرانی معروف بودند، اما در مورد یک زن در جامعه اسلامی و ایرانی این امر مسئله‌ای نیست که جای صحبتی برای آن باقی بماند. مورخان با عناوینی مانند بلقیس ایام، مریم روزگار و عصمت آخرالزمان از قطلب ترکان یاد کرده‌اند که این القاب به عفاف و پاکی او اشاره دارد.

 

40 سال حکومت و برقراری امنیت
او خاطرنشان کرد: قطلب ترکان با هوشمندی سیاسی توانست با حکومت ایلخانان کنار آید و 40 سال در کرمان حکومت کند. او در آن جامعه امنیت ایجاد کرد که پیشرفت‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی و رفاه اجتماعی در نتیجه این امنیت ایجاد شد. امنیت نسبی است و تحت‌تأثیر مسایل سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و… قرار دارد. شاخص‌هایی که برای برقراری امنیت در آن زمان وجود داشته، با زمان حاضر متفاوت است و یک حکمران هوشمند باید به تمام این زوایا توجه داشته باشد. قطلب ترکان زمان و مکان را به خوبی می‌شناخته است.

ترکمانی در رابطه با اقدامات قطلب ترکان اظهار داشت: او بنا به رسم مغول‌ها با آن‌ها رابطه خویشاوندی برقرار کرد و دخترش را به ازدواج آن‌ها درآورد و ارتباط مستقیم با آن‌ها داشت تا حکومتش حفظ شود. او با حکومت‌های اطراف خود وارد مذاکره شد و اصلاً در دوران حکومت خود جنگ نداشت. برای پیشرفت اقتصادی نیاز به امنیت راه‌هاست و این پیشرفت در آن زمان وجود داشته و هندی‌ها و سایر اقوام برای تجارت به منطقه کرمان می‌آمدند. او همچنین، بر بنادر و جزایری مانند قشم و کیش تسلط داشت و امکان فعالیت اقتصادی در آن مناطق را فراهم کرده بود.

 

حفظ املاک کرمان با استفاده از سنت وقف
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان این‌که یکی از اقدامات قطلب ترکان حفظ املاک کرمان بود، عنوان داشت: در آن زمان مالکین، زمین‌های خود را در اختیار مغول‌ها قرار می‌دادند که به این کار «اینجو» می‌گفتند، اما قطلب ترکان بسیاری از املاک کرمان را با استفاده از سنت وقف از دستبرد مغول‌ها دور نگه داشت و با حفظ آن‌ها، رفاه اجتماعی ایجاد کرد. او زمین‌های سلطنتی که در اختیار داشت و همچنین مهریه خود را هم در این راه خرج کرد. باید به این نکته هم اشاره کنیم که قطلب ترکان مشاوران و وزرای خوبی داشت.

 

اقدامات فرهنگی قطلب ترکان
او در خصوص اقدامات فرهنگی قطلب ترکان گفت: او از طریق سنت وقف، اماکنی مانند مدرسه، کاروانسرا و قنات ایجاد کرد که منجر به پیشرفت اقتصادی و فرهنگی منطقه شد. یکی از اقدامات او تمام‌کردن قبه سبز بود. قبه سبز را قطب‌الدین برای آرام‌گاه خود در نظر گرفته بود که قبل از ساختن آن فوت کرد، اما قطلب ترکان این کار را انجام داد و قبل از این‌که کار ساخت این بنا به طور کامل تمام شود، دستور داد کلاس‌های درس در آن‌جا تشکیل شود. در همین زمان بسیاری از علما و اندیشمندان از ماوراءالنهر، خراسان و… به کرمان مهاجرت کردند و در قبه سبز مشغول تدریس یا تحصیل شدند.

منبع: مهرخانه/انتهای متن/

درج نظر