کودکان پرخاشگری را می آموزند

چرا در رفتار کودکان پرخاشگری بروز می کند؟ چه عواملی پرخاشگری کودک را تشدید می کند؟ افراد خانواده هم نقشی در این زمینه دارند؟

4

فریبا علیزاده، کارشناس ارشد مشاوره/

 

پرخاشگری یکی از رایج ترین واکنش های کودک نسبت به ناراحتی ها و ناکامی هاست که به منظور صدمه رساندن به دیگران ، کسب پاداش ، ارضای نیازها یا رفع موانع انجام می شود. چون تمام اعمال و رفتارهای افراد دارای هدف است، رفتارپرخاشگرانه نیز هدف دارد . هدف ، مهم ترین عامل در توجیه نوع رفتار است و ممکن است دو عمل یکسان در یک زمان با دو هدف متفاوت انجام گیرد که یکی رفتار سالم و دیگری رفتار پرخاشگرانه  تلقی  شود. برای مثال کودکی را در نظر آورید که در حیاط مدرسه در حال توپ بازی است ، اگر توپش به طور تصادفی و بدون آنکه کودک اراده کند به شیشه پنجره بخورد وآن را بشکند، این عمل رفتار پرخاشگرانه تلقی نمی شود؛ در حالی که اگر توپش را عمدی به قصد شکستن شیشه به سوی پنجره پرتاب کند، رفتارش پرخاشگرانه است.

 

پرخاشگری در سنین مختلف

 کودکان در سال اول تولد ، نمی توانند به طور کامل بدن خود را کنترل کنند. اگر چه ممکن است از خود احساس خشم یا بی قراری نشان دهند ، اما قصد آزار کسی را ندارند .

حدود دو سالگی ، کودکان بدخلق و بهانه گیر می شوند . عصبانیت آنها بر امر خاصی متمرکز نیست . این رفتار در سن چهار سالگی کاهش می یابد . اما رفتار پرخاشگرانه کودکان چهار ساله متمرکزتر است و متوجه فرد یا شیء خاصی است . تعویض بشقاب غذای شان ،  تعویض پوشک آنها ، یا شستن موها و صورت ، مسواک زدن ، رفتن به رختخواب و چیزهایی از این قبیل ، عوامل عمده طغیان بچه هاست . علاوه بر این ، تمایل به مالکیت، یکی دیگر از مسائل برجسته این دوره سنی است . ممکن است وقتی اسباب بازی خاصی از آنها گرفته می شود عصبانی شوند . اما نمی دانند چگونه چیزی را که می خواهند  به دست آورند یا چگونه عصبانیت شان را به شکل مناسبی بیان کنند . بنابراین واکنش معمول آنها ، بدخلقی است.

 

نقش خانواده  خیلی مهم است

بررسی گسترده ای توسط جرالد پترسون در سال 1982 انجام گرفت و نشان دادکه خانواده  نقش بسیار مهمی در این زمینه بازی می کند . اعضای خانواده کودکان پرخاشگر ، همدیگر را تهدید می کنند و در روابط خود از زور و قدرت استفاده می کنند . وی در مطالعات خود واکنش های والدین را به رفتار پرخاشگرانه فرزندانشان مورد مشاهده قرار داد . مثلا برخی از والدین دو خواهر و برادری را که با هم دعوا می کردند از یکدیگر جدا و دور     میکردند . والدین دیگر بر سر آنها فریاد می کشیدند و به سویشان چیزی پرتاب می کردند و برخی دیگر به طور کلی دعوا را نادیده می گرفتند . طبق نظریه پترسون ، نوع واکنش والدین موجب بروز پیامدهای متفاوتی ، از پدیده پرخاشگری می شود .

 

عوامل  بروز پرخاشگری

عوامل مختلفی در  بروز پرخاشگری دخیلند که عبارتند از:

نوع و روش تربیتی خانواده ، خستگی ، زورگویی ، تحمیل عقیده ، ایراد گرفتن و انتقاد بیش از حد ، تبعیض والدین یا معلم و اطرافیان ، شکست و ناکامی ، بی توجهی یا توجه افراطی اعضای خانواده به کودک ، تنبیه های شدید ، نزاع ها و کشمکش های خانوادگی ، عدم استفاده صحیح از اوقات فراغت ، رفتارهای متناقض والدین در تربیت کودک .

 

پرخاشگری در دختران و پسران

پرخاشگری سطوح مختلفی دارد و در میان پسران نیز بیشتر از دختران دیده می شود و نوع رفتار پرخاشگرانه اغلب در پسران و دختران متفاوت است . پرخاشگری به شکل رفتار های زیر دیده می شود :

لگد زدن ، اذیت و آزار، جیغ کشیدن ، گریه کردن ، فحش دادن ، مسخره کردن ، کتک زدن ، جویدن ناخن ، بازی کردن ، کشیدن مو.. می باشد.

در اینجا علل پرخاشگری از دیدگاه های غریزی ، زیستی ، محیطی بررسی می شود :

پرخاشگری ممکن است ناشی از اختلالات و بیماری های جسمی باشد ؛ اگر کودکی اختلال شنوایی یا بینایی داشته باشد احتمال دارد به رفتارهای پرخاشگرانه متوسل شود .

از دیدگاه محیطی ، پرخاشگری رفتاری آموخته شده است . اگر کودک به هدفش نرسد و ناکام شود ، رفتار پرخاشگرانه از خود نشان خواهد داد.

ادامه دارد…

/انتهای متن/

نمایش نظرات (4)