بانویی از جنس انتظار
روزهای نخستین آبان ماه با نام بانویی مزین است که خدمت قرآن و پاسداری از ارزشهای دینی ویژگی بارز و مشخص اوست؛ طاهره صفار زاده، بزرگ بانویی است که بیانش، زبانش، درک و فهم اندیشه و شعورش همه و همه در خدمت ارزشهای والای انسانی بوده است.
شعر زبان گویای فطرت آدمی است.
شعر سخن از بیکرانها دارد و از عمق وجود آدمی خبر میدهد،
شعر پاک از وجود پاک ریشه دارد از ذات تجلییافته از آیه آیههای قرآن
شعر پاک قلم پاک میخواهد، زبانی پاک میخواهد و دلی چون آینه تا پیامآور حق و حقانیت باشد.
روزهای نخستین آبان ماه با نام بانویی مزین است که خدمت قرآن و پاسداری از ارزشهای دینی ویژگی بارز و مشخص اوست
طاهره صفار زاده بزرگ بانو خادم قرآن است که بیانش، زبانش، درک و فهم اندیشه و شعورش همه و همه در خدمت ارزشهای والای انسانی بوده.
هرچند که این روزها غزل غزل سرودههای عاشقانه بازار کتابفروشیها و قفسههای کتابخانهها را پرکرده است اما به جرات میتوان گفت که شعری که زبانش حقیقت و پیامش راستی درستی باشد در میان اهلش غبار تیرگی و گذر زمان نمیگرد.
طاهره صفار زاده زنده است چون واژه از کبریا چیده است و معانیاش از کنه بیکران قرآن وامدار است.
به بهانه سالگرد درگذشتش سروده اش را که از انتظار می گوید، میخوانیم.
همیشه منتظرت هستم
بی آن که در رکود نشستن باشم
همیشه منتظرت هستم
چونان که من
همیشه در راهم
همیشه در حرکت هستم
همیشه در مقابله
تو مثل ماه
ستاره
خورشید
همیشه هستی
و می درخشی از بدر
و می رسی از کعبه
و ذوالفقار را باز می کنی
و ظلم را می بندی
همیشه منتظرت هستم
ای عدل وعده داده شده!
این کوچه
این خیابان
این تاریخ
خطی از انتظار تو را دارد
و خسته است
تو ناظری
تو می دانی
ظهور کن
ظهور کن که منتظرت هستم
ظهور کن که منتظرت هستم
/انتهای متن/