من بچه دار می شوم اگر…
تا حالا شده خانمهای جوان و متأهلی را ببینید که دلشان برای کودکان اقوام و همسایه پر میکشد و رفتارشان فریاد میزند که عاشق بچه هستند؟ ولی خودشان بچه ندارند و وقتی از آنها می پرسید پاسخ های قابل تاملی ارائه می کنند…
سمیه ملاتبار/
شاید شما هم زن و شوهرهایی را دیدهاید که بسیار بچهدوست به نظر می رسند؛ با دیدن یک نوزاد یا کودک، قند در دلشان آب میشود و انواع بازیها را برای درآوردن خندهاش بکار میگیرند و حتی خوب بلدند قصه تعریف کنند و حرف کودکانه بزنند، اما وقتی از خودشان میپرسی که فرزندی دارند یا خیر، میگویند ندارند. آنها دلایل مختلفی در این رابطه دارند، از مشکلات اشتغال و درآمد بگیر تا مسکن و مشکلات فرهنگی. در این میان هزینه های بچه دار شدن جایگاه خاصی در میان دلایل آنها دارد.
بهنظر شما سیاست فرزندآوری در جامعهی ما با هزینههای بارداری تا چه میزان همسنخ هستند؟ چه راههایی پیشنهاد میدهید که چالش فرزندآوری در کشور به بحران تبدیل نشود و درنهایت چه اقداماتی در این سالها برای تشویق خانوادهها و زوجهای جوان به فرزندآوری را شاهد بودهاید؟
در این گزارش میدانی، به سراغ بانوانی رفتیم که در سلامت جسمی به سر میبرند و بیماری خاصی ندارند که بارداری و دوران شیردهی غیرطبیعیای را تجربه کنند؛ اما حتی این مادران هم برحسب تجربه دیگران، از برخی شرایط حمایتی بارداری در کشور ناراضی هستند و درحالیکه دوست دارند طعم شیرین مادری را تجربه کنند، دست روزگار آنها را مجبور به دست و پنجه نرم کردن با هزینههای درمانی متعدد کرده است و باعث تعلل آنان در امر فرزندآوری شده است.
اولین دغدغه من و همسرم، تربیت فرزندمان است
فاطمه که یک پسر شش ساله دارد میگوید: قصد دوبارهی مادرشدن را دارم اما مسئلهی بزرگ من یک چیز است؛ برای من جورکردن هزینه پوشک و اجارهی خانه سخت نیست. اولین دغدغه من و همسرم، تربیت فرزندمان است. لازمهی تربیت صحیح هم، آگاهی به شرایط موجود و اقتضائات روز است. اگر والدین ذهن آرامی داشته باشند و تحمل بحث و گفتوگو با فرزند را داشته باشند، میتوانند درمورد تربیت فرزند تصمیمگیری کنند.
او معتقد است: بیاعصابی ناشی از تلاش برای تهیه کردن اجارهخانه و حتی مهدکودک، مواجههی گرم، صمیمی و عاقلانه با فرزند را خدشهدار میکند. امروزه خانوادهها سعی میکنند جای خالی این مواجههی بیدغدغه را با پول جبران کنند. چون خودشان میدانند که وقتی ناآرام هستند، نمیتوانند به فرزندانشان آرامش دهند.
فاطمه میافزاید: بهنظرم دولت باید در راستای بهبود وضعیت اخلاقی و فرهنگی جامعه که لازمهاش یک نظام قضایی قدرتمند و یک قانون ثابت و لایتغیر است، تلاش کند.
کاش یارانه دارو را گسترش دهند
شیوا که صاحب یک پسر یکساله است میگوید: بهنظرم دو فرزند کافیست. من و همسرم هم تصمیم داریم در اولین فرصت مناسب، فرزند دوم را بیاوریم. مشکلی که زمان بارداری و الان که فرزندم یک ساله است داریم ایناست که به داروهای خارجی، هیچ بیمهای تعلق نمیگیرد. دکترمتخصص به هر دلیلی تشخیص میدهد که در برخی شرایط از دوران بارداری که شرایط طبیعی و نرمالی نداری، داروی وارداتی خارجی مصرف کنی و بااینکه قرص مشابه ایرانیاش هم وجود دارد، تأکید بر مصرف خارجیاش میکنند و جذبش را بهتر میدانند که ما بخاطر هزینه نمیتوانستیم. مطمئناً هستند افرادی که مصرف این قلم از داروها برایشان از نان شب هم واجبتر است. کاش یارانه دارو را گسترش میدادند.
هزینه آزمایش ژنتیک باید رایگان شود
جمیله که با پسرخالهاش ازدواج کرده است و نگران مشکلات ژنتیکیست و هنوز برای فرزندآوری اقدامی نکرده است میگوید: طبیعت امر این است که دوست دارم حس مادری را تجربه کنم. اما بعد از چهارسال که از ازدواجمان میگذرد، آنقدر درگیر شهریه دانشگاه و اجاره و هزینههای زندگی هستیم که هنوز نتوانستیم سمت هزینههای آزمایش ژنتیک برویم. بهمراتب همه این تأخیرات، خسارتی بدتر از خودش بهجای میگذارد. اگر هزینه آزمایش ژنتیک رایگان بود که ماهایی که ازدواج فامیلی داشتهایم، مادر و پدرشدن را تا این حد عقب نمیانداختیم و ای کاش که این هزینهها رایگان میشد. چون با تغییر شرایط زندگی و با گذشت زمان، نه تنها ازدواج فامیلی، بلکه باید برای همه ازدواجها، آزمایش ژنتیک و غربالگری انجام شود.
هستند افرادی که هنگام ازدواج، همزمان با آزمایش خون، آزمایش ژنتیک هم میدهند ولی ما چون در آنزمان هم هر دو دانشجو بودیم، نتوانستیم هزینهی ژنتیک را هم بدهیم.
بچهدار شدن هزینه سرسامآوری دارد
مریم یک پسر 13ماهه دارد و میگوید: علاقه برای مادرشدن دوباره هم دارم. اما بعضیوقتها که برای رفتن به کلاسهای دانشگاه به سختی میافتم، دروغ چرا، به خودم میگویم همین یک فرزند کافیست!
مریم یاد ویزیت دکترها میافتد؛ مخصوصاً دو ماه آخر که مجبور بوده هر هفته برای چکاپ برود. میگوید حتی بیمارستانهای دولتی هم حاضر نیستند بدون هزینه زنی را که درد میکشد پذیرش کنند. از بیمارستانهای خصوصی که انتظاری نمیرود. دولت میگوید تسهیل میکند اما من هنوز ندیدم. حتی هزینهی پوشک هم هیچ یارانهای ندارد. چرا؟
او اضافه میکند: خداراشکر که فرزندم نیاز به خرید شیرخشک نداشته و هزینهای در این مورد نداشتهایم. بچهدار شدن هزینه سرسامآوری به همراه دارد و علاوه بر مشکلات مربوط به نگهداری فرزند، برای زوجهایی که هر دو شاغل هستند، هزینه بالای لباس و شیر خشک و پوشک از فرزندآوری پشیمان میکند. به عنوان مثال وقتی پوشکهای ایرانی که قیمت تهیه کردن آنها برای یک خانوار ضعیف بسیار گران است، باعث ایجاد حساسیت برای نوزادان میشود و تهیه پوشک آلمانی 36 تایی 50 هزار تومان برای هر خانواده آب میخورد، وقتی برای خرید یک لباس 30 در 30 بچه! 100 هزار تومان باید هزینه کنی، وقتی شیر خشک که قیمتش سر به فلک کشیده نایاب میشود و برای تهیه آن باید به بازار سیاه مراجعه کنی و دو برابر هم پول بدهی، چطور میتوان بچه دار شد؟
یک مادر، امنیت شغلی ندارد
مریم میگوید: علاوه بر این، دوستان شاغلی دارم که از مرخصی قانونی زایمان استفاده کردهاند، اما پس از پایان دوران مرخصی، شانس چندانی برای بازگشت به محل کار خود نداشتند. بعد از زایمان و برگشتن به محل کار، یا کارشان عوض شده و یا به طور کل اخراج شدند. این یعنی یک مادر، امنیت شغلی ندارد. درحالیکه یک مادر فرانسوی دست کم 16 هفته مرخصی با حقوق زایمان دریافت میکند و در عین حال نگران از دستدادن شغل خود نیست؛ در فرانسه مادران برای فرزند سوم خود، به مدت یکسال ماهانه 1000 یورو مستمری دریافت میکنند. در نروژ، مرخصی زایمان مادران 10 ماه با حقوق کامل یا یکسال با 80 درصد حقوق است.
او ادامه میدهد: حقوق ده تا بیست هزارتومانی هم که کارفرما بعد از تولد فرزند برای پدرها اضافه میکنند، خندهدار است. با این پول، کدام یک از نیازهای بچه مرتفع میشود؟
داشتن فرزند کمتر جزو فرهنگ آپارتماننشینیست
زهرا که مادر دو فرزند است میگوید: قصد آوردن فرزند سوم را دارم ولی دغدغهی مهم من و همسرم، مسکن است. دوست ندارم فرزندانم در این آپارتمان کوچک، بزرگ شوند. اگر بخواهم سه یا چهار فرزند داشته باشم، باید خانهام ویلایی یا حیاطدار باشد چون میگویند داشتن فرزند کمتر جزو فرهنگ آپارتماننشینیست.
این مادر معتقد است: به طور کلی خانههای ویلایی خيلی از آپارتمان بهتر هستند؛ چون آدم در این خانهها استقلال کامل دارد و راحت زندگی میکند٬ اما در آپارتمان این استقلال کامل وجود ندارد. حتی صدای خاموش و روشنشدن لامپها یا باز و بستهشدن در و پنجرهها را هم میشنویم٬ دیگر صدای اعضای خانواده که سهل است. این طوری آدم راحت نيست؛ چون طبيعتا آنها هم صدای ما را می شنوند و آدم داخل خانه خودش باید مدام همه چيز را مراعات کند.
اگر بیمه تکمیلی بودیم…
صوفیا که یک دختر سه ساله دارد و شوهرش هم بهدلیل دیسک کمر مجبور شده از شرکت بیرون بیاید و اکنون بیکار است و با خودرو پراید مسافرکشی میکند تا هزینه اجاره و زندگی را دربیاورد میگوید: بهنظر من یک فرزند نیاز به خواهر و برادر دارد و یک پدر و مادر هم نیاز به چند فرزند. بالشخصه دوست دارم دوباره بچهدار شوم ولی بخاطر هزینه، نبود شغل در جامعه و بیکاری شوهرم، دلسرد شدهام. اگر خانوادهای مشکل مالی نداشته باشد، خیلی بهتر میتواند فرزندش را در کلاسهایی که نیازش است ثبت نام کند.
او میگوید: کمترین کاری که دولت میتواند در زمینه فرزندآوری داشته باشد این است که مشکل اشتغال را حل کند. وگرنه تا زمانی که شوهرم مشغول به کار بود، چون از طرح بیمه تکمیلی استفاده میکردیم، خیلی راضی بودیم. بیمه تکمیلی، کمی از حقوق را کسر میکرد، در عوض هزینه تمام آزمایشات و سونوها را پرداخت می کرد. حتی هزینه زایمانم را هم داده بود. اگر هنوز بیمه تکمیلی بودیم، دومین فرزندم را هم بهدنیا میآوردم. الان چون هیچ بیمهای نداریم، اگر بخواهیم بهصورت آزاد خود را کنیم، هزینه زیادی را باید پرداخت کنیم.
صوفیا ابراز ناراحتی میکند و میگوید: دولت فقط میخواهد که ما بچهدار شویم اما در ازای آن هیچ قول محکمی برای آیندهی فرزندانمان نمیدهد. یعنی بچههای ما هم باید مانند ما سخت زندگی کنند؟
هزینههای سونو و غربالگری ازعدالت به دور است
فاطمه که مدیریت درمانگاهی در اسلامشهر را بهعهده دارد و خود صاحب یک فرزند یکساله است میگوید: یکی از مهمترین دغدغههای خانوادهها، تأمین مخارج سلامت فرزندان است، چرا دولت نباید متعهد شود که هزینههای مراکز دولتی درمانگاهها را به نصف کاهش دهد؟ اینروزها بیشترین دغدغهی خانمها، گرانبودن سونوگرافی و آزمایشهاست. مثلاً یک سونوی معمولی با آزمایش روتین بارداری، حدود دویست هزارتومان میشود، بماند که چند سونو و آزمایش دیگر هم نیاز است. سونوی ساده با بیمه 55هزارتومان و بدون بیمه 85تومان میشود.
فاطمه اضافه میکند: به غیر از اینها، غربالگری در دو مرحله انجام میشود که تحت نظر بیمه هم نیست که خود ما هم دلیلش را نمیدانیم. هزینهاش خیلی زیاد است. فقط هزینهی غربالگری در مرحلهی اول، 300هزار تومان میشود. از طرفی درآمد سرپرست خانوارها کم است و توانایی انجامش را ندارند و با استرس، بارداریشان را میگذرانند. در درمانگاههای تهران، آزمایش مرحلهی اول بارداری با تخفیف انجام میشود ولی هنوز سونوگرافی و غربالگری را پوشش نمیدهند.
این مادر میگوید: ما در درمانگاه فقط مواردی را که بهداشت برای آن تسهیلات داده باشد، میتوانیم لحاظ کنیم که حدود 30درصد هزینههای یک مراقبت معمول بارداری را شامل میشود. ولی اگر باردار مشکلات ویژه داشته باشد، وضع بدتر میشود. هزینهها حتی برای قشر متوسط هم سخت است. این هزینهها از عدالت در سلامت به دور است.
او در پایان اظهار میکند: بارها در جلسات ستادی که با همکاران داریم، بهصورت شفاهی یکسری راهکارها ارائه میدهیم مثل راهاندازی مراکزی از طرف بهداشت که سونوگرافی و غربالگریها و بقیه آزمایشات با تخفیف ویژه برای باردارها انجام بشود که خیلی از مشکلات دراینصورت حل میشود و امیدوارم زودتر به اجرا برسد.
/انتهای متن/