چرا خانم ها سراغ فالگيري ميروند؟
به گزارش به دخت به نقل از بانو، زماني که علم رشد کرد، همه بر اين باور شدند ديگر جايي براي خرافه نمانده چرا که علم پاسخ سوالهايي که ما به دنبال آن هستيم را ميدهد. اما وقايع سالهاي اخير در جامعه ما که هر روز دانشگاهيانش بيشتر شده و توقع از آنها به فرار از خرافه ديده ميشود، عکس اين ماجرا را نشان ميدهد. اما چرا اين چنين شده است؟
چرا فال و خرافه پرستي؟
معرفت به انسان ميآموزد که نسبت به مسائل، تنها خود را دخيل نبينيم و بدانيم که غير از ما نيروي ديگر که از ما برتر است نيز وجود دارد. به نظر بسياري از کارشناسان يکي از دلايل گرايش مخصوصا زنان به فال و رمالي و خرافهپرستي کاهش اعتقادات مذهبي يا نگاه نادرست به اين عقايد است.
علاوه بر اين مسائلي که در زندگي رو به فزوني است، خود ما نيز مسبب آن هستيم. مادري که به دنبال بازگشايي بخت دخترش ميرود و همواره از نداشتن خواستگار و بالا رفتن سن دخترش شکايت ميکند به اين نگاه نميکند که چرا دخترش را به گونهاي که شايسته است در اجتماع تربيت نکرده تا به اين مشکل مواجه نشود و يا چرا نگاه سختگيرانه به ازدواج دخترش را فراموش کرده که حالا توقع بهترينها را براي فرزندش دارد.
فال و فالگيري تنها در بحث ازدواج موضوعيت ندارد. حتي مرسوم شده براي شروع کارها و اينکه آيا آغاز آن همراه با سود است يا نه، به چنين پديدهاي روي ميآورند. اين افراد به جاي تکيه بر عقل خود، مشورت از ديگران و بررسي امور پيش روي خود، توجه خود را به سمت فالگيري معطوف ميکنند.
البته در اين ميان نبايد از جنبه تفريحي اين مسئله غافل شد. افرادي که دوست دارند کسي از آينده آنها ولو غير واقعي حرفي بزند و اميدي حتي کاذب در دلشان ايجاد کند تا چند روزي را در لذت بگذرانند.
اما بايد به اين افراد هم گفته شود که گاهي اين فال و فالگيري در تفريحات، بيشتر جايش را به يک عادت و گاهي اعتقادات داده است. اينگونه است که پس از مدتي براي انجام کوچکترين کارها هم مجبور به گرفتن فال خواهند شد.
نهايت چنين جامعهاي…
رواج فالگيري و خرافهپرستي نشانه رشد افکار پوچ و ضعف اعتقادات است. هنگامي که خرافات و فالگيري جاي حقيقت را بگيرد و تبيين کننده حقيقت فال باشد، جامعه به رکود، رخوت و تنبلي ميرود و اثري از زايش علم و رشد معرفت ديده نميشود.
چنين جامعهاي دلگير شده و ديگر جايي براي زندگي به شمار نميآيد. چه خوب است در کنار گذراندن واحدهاي دانشگاهي، واحدهاي معرفتي نسبت به وقايع زندگي را بهتر گذرانده و مسائل را خود بيانديشيم و حل کنيم نه خواهان حل آن از سوي افراد ناآگاه، شياد و حتي بيسواد باشيم.
/انتهای متن/