حکایت کارگری و عاشقانهای ناآرام در میان جمع
فیلم سینمایی خداحافظی طولانی فیلمی است با یک اتمسفر خانوادگی که یک سوی آن مرد تنهایی است که با کارگری روزگار میگذراند و سوی دیگرش، خاطره زنی که از فرط صمیمیت و مهر و محبت، بر واقعیت چیره میشود و حتی آن را تحت تأثیر قرار میدهد.
محمدرضا محقق/
فیلم سینمایی خداحافظی طولانی را میتوان عاشقانه ای آرام و کارگری دانست که مرز بیان خیال و واقعیت را در مینوردد و حسی تازه در برابر خلق موقعیت بصری و داستانی در حیطه عاشقانههای امروزی پدید میآورد.
فیلمی که با محوریت دو زن و ارتباطی خالص و ناب که میان آن دو ـ که یکی پس از دیگری و بعد از مرگ یکی و ظهور دیگری در زندگی یک مرد به وجود میآورند ـ و نقشی که در زندگی کوچک اما پاک و دوست داشتنی کارگری مردشان بازی میکنند، روایت میشود.
مردی از اتهام قتل مبرا و در اتهام طرد اجتماعی گرفتار
فیلم ماجرای مردی را روایت میکند که از اتهام یک قتل جنجالی تبرئه شده، ولی جامعه و اطرافیانش هنوز به عنوان مجرم نگاهش میکنند. مرد که درگیر یک رابطه عاطفی است، برای تداوم عشق و زندگی باید بر این بحران غلبه کند.
فیلم روایت گر دو موقعیت و برهه از زندگی مردی است که در مسیر سخت و صعب حیاتش، با از دست دادن همسرش، از جامعه طرد و در خود منزوی میشود.
او در این مدت با خیال همسر محبوبش زندگی میکند و او را در مرز خیال و واقعیت میبیند.
عبور ظریف و بکر از مرز میان واقعیت و خیال
این بی تردید یکی از مهمترین نقاط قوت فیلم است که توانسته مرز بین فرا واقعیت و رؤیا را در روایتی یکدست و بی حفره در یک سینماورزی ایرانی گرم و چشمگیر رعایت کند و یکی از عاشقانههای خوب و دیدنی سال های اخیر را برای مخاطب ایرانی بیافریند.
در این فیلم ما با یک اتمسفر خانوادگی روبروییم که یک سوی آن مرد تنهایی است که با کارگری روزگار میگذراند و سوی دیگرش، خاطره زنی که از فرط صمیمیت و مهر و محبت، بر واقعیت چیره میشود و حتی آن را تحت تأثیر قرار میدهد.
جابجایی لطیف و نامرئی خاطرهها از فقدان به حضور
در این فیلم خاطره برجای مانده از زن با حضور و رنگی محسوس در جای جای خانه و در همه لحظات و موقعیتها، مرد را تحت تأثیر قرار داده و در بر میگیرد.
مرد زن را میبیند، با او حرف می زند، میخندد و میشورد، با هم موسیقی گوش میدهند، و همه این حرکات و سکنات زنده و پویا و دوست داشتنی را در هاله ای از وهم و خیال و خاطره به ظهور میرسانند، در حالی زن از دنیا رفته و مرد در تنهایی سنگین و حجیم خویش، تنها خاطره ای از او را در بر دارد.
تا اینکه در موقعیتی نو، مرد با زن دیگری آشنا میشود که شباهتهایی با همسر فقیدش دارد.
و دوباره عشق…
و این سرآغازی میشود بر رابطه ای نجیب و عاشقانه و حضور زن جوان در جایگاهی که تاکنون در ید قدرت خیال و خاطره ای بوده و اینک در حقیقت و واقعیتی نو پدیدار شده است.
فیلم در عین حال که عاشقانه ای آرام و گرم و دوست داشتنی است، واگویه ای از جامعه امروز ما و پندارها و انگارهها و روحیات و صفات و خصلتهای خوب و بد جاری و ساری در آن هم هست.
امان از این برچسبها و ناجوانمردیها
از نگاههای ناشی از برداشتها و سوء تفاهمهای نادرست و فسیل شده در میان آدمها نسبت به کسی یا چیزی یا موقعیتی گرفته تا انواع و اقسام انگها و برچسبها که باعث میشود انسانی پاک و نجیب مجبور به انزوا و گوشه گیری شود.
فیلم در واقع بیان و روایتی از این مصائب فراگیر و منتشر در سطح جامعه امروز ما نیز هست.
روایتی که البته هیچ وقت از هرم عاشقانه و قصه اصلیاش که همان رابطه سرشار از محبت و خلوص و ذوب شدگی میان عاشق و معشوق است دور نمیشود و فاصله نمیگیرد.
وقتی عشق فائق میآید
ارتباط تنگاتنگی که مرد کارگر با همسر سابقش و یا حتی با همسر دومش دارد، در همین کش و قوسها و همین موازنههای ناجوانمردانه و نیرنگ بازانه جمعی که میان دیگر اهالی کارگاه ریسندگی وجود دارد، پدیدار میشود و موقعیتی میشود تا در خلال غبار روزگار و باد سرد بیگانگی و تنهایی، گاه گداری نسیم خوش بهشت دوستی و محبت هم وزیدن بگیرد و روایت گرم روزگار عاشقی را سامان دهد.
در واقع در این فیلم فضایی فراهم میشود که هم ادای دینی به عشق و هم به سادگی و محبت و بی پیرایگی و البته باج ندادن به جماعت شرور حراف ستمباره جامعه اتفاق بیافتد و این همه در یک اثر سینماورزانه که توانسته است قصهاش را به خوبی و گرمی روایت کند رخ نماید و مخاطب را تا به آخر با خود همراه سازد.
بازیهای خوب، کارگردانی حساب شده، فیلمنامه قوی
فیلم خداحافظی طولانی بازیهای خوبی دارد و اجرای قدرتمندانه ای؛ کارگردانی حساب شده و فیلمنامه ارزشمندی که بر مبنای یک قصه خوب، توانسته فراز و فرودهایش را به خوبی در قالب یک اثر سینمایی به منصه ظهور و بروز برساند.
در حقیقت میتوان گفت محور و بن مایه این فیلم یک عاطفه و عشق زنانه و بلکه مادرانه است که منظومه ای از انتظار و گرما و امید و اعتماد را برای قهرمان داستان که مرد کارگر خسته مطرود و زخم خورده است به وجد میآورد و از این رهگذر مخاطب شاهد حرکتی امیدوارانه و سپید، از لبه تاریکی تا ارمغان عشق و شور و شادی و از خیال و خاطره تا واقعیت و حقیقت میشود.
تلفیقی از عشق و درام و کارگری و …
یکی از نقاط و نکات قابل توجه و لازم به اشاره درباره فیلم خداحافظی طولانی نوع مواجهه ای است که مخاطب با خاطره و خیال زن از دست رفته مرد، در یک سوم ابتدایی فیلم دارد؛ صحنههای خوب و قدرتمندی که در آنها آنچنان باریک و باظرافت، در مرز میان واقعیت و خیال حرکت شده است که چندان معلوم نیست آیا با یک موجود زنده روبروییم یا تصویر خیالی زنی فقید و از دست رفته.
فیلم خداحافظی طولانی تصویری قابل دفاع و حساب شده و درخور از یک داستان عاشقانه است که هم بار عاطفی و دراماتیک جذابی برای مخاطبش به ارمغان میآورد و هم سینمایی اصیل و در کلاسی استاندارد به او ارائه مینماید.
/انتهای متن/