«روز مبادا»روایتی جذاب از مادری که غزل رفتن  می‌سراید

فیلم «روز مبادا» ساخته فائزه عزیزخانی در واقع گویای فضای خانوادگی و حس و حال مادری است که خود را برای رفتن از این دنیا آماده می کند و تلاش دارد تا پایان و فرجام مومنانه و نیکی برای زندگی دنیویش رقم بزند.

0

محمدرضا محقق/

داستان فیلم «روز مبادا» از این قرار است که مادری خواب دیده که رفتنش نزدیک و از این‌رو در تدارک سفر آخرت است، در چنین شرایطی دختر (فائزه عزیزخانی که فیلمساز است) از مراحل مختلف این‌روزها فیلم می‌گیرد تا از زندگی مادر فیلمی بسازد. دختر تمام مدت با دوربینش در پی مادر است و از او فیلم می‌گیرد، گویی قرار است بعدا و در آینده این راش‌ها برای ساختن فیلمی استفاده شود.

این فیلم در عین حال، یک اثر خانوادگی هم هست چرا که هم روایت وقایعی است که برای یک خانواده رخ می دهد و نیز اینکه همه بازیگران آن غیر از هدیه تهرانی، اعضای یک خانواده اند.

 

وقتی مادر، غزل رفتن می سراید و دختر به تصویر می کشد

فیلم در واقع گویای فضای خانوادگی و حس و حال مادری است که خود را برای رفتن از این دنیا آماده می کند و تلاش دارد تا پایان و فرجام مومنانه و نیکی برای زندگی دنیویش رقم بزند.

او در این رابطه اقدامات قابل توجهی هم انجام می دهد؛ از انجام مناسک دینی این حوزه و رفتن نزد عالم دین و مسجد تا ادای نذر و نیاز و نوشتن وصیت نامه و… .

وجه مستند و رئالی که فیلم دارد باعث می شود تا یک نوع احساس صمیمیت با موضوع و کاراکترهای آن در میان مخاطبان پدید آید و این بر باورپذیری کار می افزاید.

 

نابازیگرانی که گرم و جذاب جلوی دوربین رفتند

بازی نابازیگران هم در عین مبتدیانه بودن قابل قبول است و به خصوص درباره شخصیت اصلی که مادر باشد، به شکل خیره کننده ای درخور و جذاب است.

اساسا شخصیت مادر در این فیلم به خوبی شکل گرفته و در عین وجود لحظات طنازانه و مفرحی که در بطن یک موقعیت تلخ جریان یافته، بازی یکدست و جذابی از کار درآمده و به اصطلاح مادر فیلم واقعا «مادر» به نظر می آید؛ با همه شیرینی و التهاب و دغدغه و غم و شادی طبیعی و جذابیت بخشی که در وجوه مختلف شخصیت یک مادر ظهور و بروز دارد.

 

شرح موقعیتی عاطفی ـ اعتقادی با محوریت یک مادر و یک رفتن

فیلم روز مبادا در واقع شرح موقعیتی است که اجزای یک خانواده با محوریت یک مادر و حس و حالی که او به مناسبت فکر مرگ در خود و اطرافش پرورانده، به وجود می آورند و در این میان، می توان یک ارزیابی شخصیتی و اخلاقی از برخی روحیات خانواده ایرانی هم داشت؛ روحیاتی همچون همدلی و همراهی در مواقع سخت و یا لاپوشانی، باری به هر جهت بودن و بی خیالی در مواقع دیگر!

روز مبادا مجموعه ای از همه این لحظات تلخ و شیرین است؛ اعضای یک خانواده با قرار گرفتن در فضای «رفتن مادر»، نوعی از درهم جوشی مودت آمیز را تجربه می کنند که البته در تلاقی با سینما، وجه و نمودی دیگر می یابد.

و در این معرکه، این مادر است که نقش اصلی را ایفا می کند؛ حتی اگر یک سوپراستار سابق مثل هدیه تهرانی هم به جمع نابازیگران فیلم اضافه شود!

 

«روز مبادا» اقتباسی سینمایی و رئال از متنی ادبی و داستانی

فائزه عزيزخاني درباره بازي مادرش به عنوان شخصيت اصلي و همكاري ديگر اعضاي خانواده‌اش در اين فيلم معتقد است خانواده با استعدادي دارم

ند که «اگر از آنها دعوت به كار كردم براي اين بود كه فضاي فيلمنامه اين‌گونه طلب مي‌كرد.»

ايده اصلي فيلمنامه برآمده از مجموعه داستاني است كه خود او چند سال پيش نوشت. «روز مبادا» هم برگرفته از آخرين داستان كوتاه اين مجموعه است كه زمان نوشتنش متوجه شد پتانسيل لازم را براي تبديل به فيلمنامه دارد.

احمدي هم با اشاره به تهيه‌كنندگي مشترك او با نگار اسكندرفر در اين فيلم جریان را اینگونه نقل می کند که: «مدتي پيش خانم اسكندرفر كه سرمايه‌گذاري فيلم قبلي‌ام را بر عهده داشت به من پيشنهاد داد تهيه‌كنندگي يكي از شاگردان آقاي كيارستمي را بر عهده بگيرم. من هم پس از خواندن فليمنامه با ميل پذيرفتم چرا كه متوجه شدم اين كارگردان مي‌داند چه مي‌خواهد و اين مهم‌ترين موهبت براي يك تهيه‌كننده است.»

 

فیلمی که هم مخاطب خاص دارد و هم عام

فيلم «روز مبادا» فضاي رئالي دارد كه با وجود خاص و ويژه بودن، مخاطب عام هم آن را مي‌پسندد. نقش آفريني خانم كاشي بسيار دلنشين است و هديه تهراني هم كه به عنوان يك كاراكتر واقعي در فيلم حضور دارد که بسیار شيرين و جذاب بازي كرده است.

شيرين آقارضا كاشي بازيگر نقش اصلي «روز مبادا» كه بازي در اولين فيلم بلند سينمايي‌اش را در فيلم دخترش تجربه كرده است، خود را نابازيگر می داند و اینکه «خودم را هنرپيشه نمي‌بينم. فقط خواستم در اين فيلم با دخترم همكاري كنم. البته پيش از اين در چند فيلم كوتاهش هم بازي كرده ام. ابتدا فكر مي‌كردم بازيگري كار فوق‌العاده سختي است، اما بعد از تجربه كردن متوجه شدم دنياي پيچيده و زيبايي است. نقش من در «روز مبادا» شبيه زندگي خيلي از خانم هاست و احساس مي كنم زنان با اين فيلم ارتباط خوبي برقرار مي كنند.

 

شلوغی لوکیشن و بازیگران در گرمای دوست داشتنی یک فیلم مادرانه

«روز مبادا» لوكيشن هاي زيادي از زندگي روزمره در فضاهاي داخلي و خارجي دارد و از طرفي ديگر كم پرسوناژ هم نیست. دوربين روي دست هم كه در فیلم نقش قابل توجهی دارد، به ظهور و بروز تصویری قصه و روایت کمک قابل توجهی کرده است.

«روز مبادا» فيلم ويژه‌ايست و به كمك گروه هنر و تجربه و سكانس هاي جذابي که در اين فيلم وجود دارد و با طنز خاصي همراه است، می تواند تبدیل به یکی از فیلم های موفق اکران هنر و برتر در دوران کنونی باشد و تماشاگر، به خصوص خانم‌ها با ديدن اين فيلم خود را در آن پيدا مي‌كنند و قطعا چند سكانس از فيلم را مانند زندگي خود مي‌بينند.

 

وقتی کیارستمی به یک کارگردان تازه کار مشورت می دهد

فائزه عزيزخاني در مورد مسئله پرسروصدای مشاوره كيارستمي به او در اين پروژه هم نکات جالبی را خاطرنشان می کند:

« پس از طي دوره ورك شاپ فيلمنامه را نوشتم و به او ارائه دادم. آقاي كيارستمي هم تشويقم كرد كه «روز مبادا» را بسازم و در اين راستا از من حمايت‌هاي ويژه‌اي كرد. او به دليل موقعيتش نمي‌توانست مدام در كنار من حضور داشته باشد اما بالاتر از حد تصورم هر وقت كه به او نياز داشتم به من ياري رساند.»

 

«دوسِت دارم؛ طريقه‌ مصرف … »

جمله «دوسِت دارم؛ طريقه‌ مصرف سه بار در روز، بعد از صبحانه، ناهار، شام» شعار تبلیغاتی این فیلم خانوادگی و زنانه است!

فيلم «روز مبادا» به کارگردانی فائزه عزيزخاني که محمد احمدي تهيه‌كننده، پرويز آبنار صداگذار، علي گراكوهي صدابردار و شيرين آقارضاكاشي بازيگر آن است را می توان یک اثر سینمایی- مستند تجربی دانست که این روزها بر روی پرده سینماهای کشور رفته است.

/انتهای متن/

درج نظر