یک مادر با شغل خانگی
شاید شما هم جزو آن دسته از مادرانی هستید که مایليد کنار خانوادهداری، کارهایی انجام دهيد که درآمدی هرچند اندک هم از این راه بهدست آوريد و البته در عین حال این شغل هیچ آسیبی به فرزند و همسرتان وارد نکند؛ راهکار چیست؟ پیشنهاد ما به شما مشاغل خانگیست.
سمیه ملاتبار/
به گزارش سرویس اجتماعی به دخت، بچهها که از آب و گِل درمیآیند، مادرها دوست دارند کمی هم به علاقههای شخصیشان بپردازند؛ دوست دارند کمی هم برای دل خودشان کار کنند و دوباره سراغ حرفه و مهارتهایی بروند که تا قبل از تولد فرزند و یا تا قبل از ازدواج، خودشان را هرازگاهی با آن مشغول میکردند. این میان، درآمد نهچندان زیادی هم نصیب شان میشد که حس رضایتبخشتری را برای شان ایجاد می کرد. شاید شما هم جزو همین دسته از مادرانی هستید که مایليد کنار خانوادهداری، کارهایی انجام دهيد که درآمدی هرچند اندک هم از این راه بهدست آوريد. شاید شما هم جزو آن دسته از مادرانی هستید که مایلید فرزندتان از حضور کمّی و کیفی خودتان بهره ببرد، نه مهدکودک و نه حتی کسی غیر از خودتان از او نگهداری کند. فکر میکنید میشود که هم دغدغهی سفارشهای مردم را داشت و هم خانوادهدار خوبی بود؟
پیشنهاد ما به شما مشاغل خانگیست. مشاغل خانگیِ بسیار متنوعی وجود دارد که فقط کافیست کمی دور و برتان را خوب نگاه کنید؛ آنوقت میبینید که چه تعداد زنهایی هستند که هر یک دارند سرشان را با هنری ساده، ولی زیبا گرم میکنند. مشاغل خانگی، ثابت شده است که شدنیست. ما سعی میکنیم در این مقاله به شما بگوییم که چه برنامهریزی بهتری باعث میشود تا استرس کمتری داشته باشید و بتوانید هنرتان را، هم در خانه و هم در هدفی که در کار مورد علاقهتان دارید، خرج کنید.
نمیدانم چند نفر از شما مادرانی که دارید این مطلب را میخوانید، جزو زنانی بهحساب میآیید که علاوه بر خانه و خانوادهداری، بهطور جدی یا تفریحی، هنری را هم دنبال میکنید. البته نوع کارها، تفاوت آشکاری با هم دارند. فقط کافیست نگاه ظریفی به دور و برتان بیندازید؛ پر از مشاغل خانگی متنوع است! بعضی از زنها در حالی خودشان را مشغول حرفه و هنری کردهاند که فرزندشان یک شیفت از روز را در مدرسه است و آنها میتوانند در همان یک شیفت، با برنامهریزیهایی که دارند، کنار آشپزی و خانوادهداری، با تمرکز و آرامش به حرفهی مورد علاقهشان بپردازند؛ برخی هم فرزندان کوچکتر غیرمدرسهای دارند و سعی میکنند با راههای مختلف، برنامههایی در زندگیشان بچینند که نه سیخ بسوزد و نه کباب.
میدانم که کارهای خانه در این زمان از روز که بچهها در مدرسهاند_ چقدر از ساعت کاریتان میزند و مجبورتان میکند در ساعتهای دیگری از عصر و شب هم به شغل تان ادامه دهید؛ که البته باز هم میدانم با وجود حضور فرزندان چقدر سخت است. رسیدگی به امور تحصیلی و مراقبتهای غذاییِ فرزند را اگر فقط حساب کنید، به اندازهی کافی مانعی برای تمرکز بر کار بهحساب میآید، چه رسد به اینکه شغل تان فکری هم باشد.
البته من برخی از مادرها را هم دیدهام که اصلا سروصدای بچهها تمرکزشان را بههم نمیزند. برای همین میتوانند با یک دست، صد تا هندوانه بردارند! ممکن است کار این نوع از مادران، درگیری روحی و فکری نداشته، و خیلی با نوع کار شما متفاوت باشد. پس خودتان را با مادران دیگر مقایسه نکنید. شرایط شما مختص خود شماست.
بعضی از مادران هم که کار فکریشان زیاد است، از زمانهایی بهره میبرند که فرزندشان مشغول کشیدن نقاشیست یا کارتون تماشا میکند؛ که روی هم دو سه ساعت هم نمیشود. بعضی از مادرانِ دورکار دیگر هم، ترجیح میدهند که کلا شبکار باشند و بچههای شان را به مهد یا به کسی دیگر نسپارند، حتی به قیمت همیشه خوابآلوده بودنشان!
در این مقاله سعی میکنم راههای سادهای بیان کنم. مطمئنا به تعداد مادران هنرمند، راههای مختلفی برای همراه کردن فرزند وجود دارد. حتما شما هم ایدههای تان را با ما در میان بگذارید.
برای وقتتان ارزش قائل شوید
قبل از شروع هر کاری، یادتان نرود که شما مادر و همسر هستید و وقتتان مختص خودتان نیست. پس برنامهریزی مناسب و درخوری داشته باشید تا هم خودتان از کارتان لذت ببرید و هم اعضای خانوادهتان شما را تشویق، و حتی در مواردی به شما کمک کنند. کمک اعضای خانواده، مخصوصا فرزندان، بر شخصیت و تربیت فردی و اجتماعیشان خیلی مؤثر است. فرزندان تان با همین همکاریهای کوچک شان میتوانند متعهد و مسئولیتپذیر بار بیایند.
کار وزندگی تان فاطی نشود
یادتان باشد شما قرار است همینطور که کنار فرزندتان و در خانهای که شما مایهی آرامشش هستید، قدم میزنید و نفس میکشید، به مهارت مورد علاقهتان هم برسید و در اقتصاد خانواده هم نقشی داشته باشید. بنابراین مکان خاصی برای کارتان در خانه در نظر بگیرید. کل خانه را درگیر فضای کاریتان نکنید. خودمانیاش، یکجورهایی میشود اینکه: سعی کنید کار و زندگیتان قاطی نشود.
فهرست کارهای روزانهتان را بازنویسی کنید
اگر برنامهای نداشته باشید برای اینکه چه کاری را باید ابتدا انجام دهید، صبحها زمان بیشتری بر سر این موضوع از دست میدهید. حتما و حتما برای خودتان دستهبندی کارهای ضروری و غیرضروری داشته باشید تا در هنگام بازگشت فرزندان از مدرسه، کارهای ضروریتان را با آرامش و لذت تمام کرده باشید. برخی از کارهای غیرضروری هم معمولا در خلال کارهای ضروری، انجامپذیر است.
راهکار دیگر در مورد فهرست که میتواند استرس را کاهش دهد، این است که آن را یک شب قبل آماده کنید تا صبح روز بعد به جای اینکه وقتتان را برای تصمیمگیری دربارهی کارها صرف کنید، مستقیما سراغ کاری بروید که از شب قبل قصدش را داشتید. نگذارید وقتی که حجم کارهای تان زیاد میشود، مضطرب شوید.
کودک تان را با کارتان آشنا کنید
قدم اول آن است که هم بهصورت مستقیم و هم غیرمستقیم، کودک تان را با چگونگیِ کارتان، سختیها و حساسیتش آشنا کنید. شغل تان را برایش خیلی ساده و ریز توضیح دهید. این مسئله، نقشی اساسی در همیاری کودک با شما دارد. کسی از کودک انتظار ندارد که در انجام دادن آن کارها کمک خاصی بکند، اما كمترین نیاز شما این است که بتوانید در شرایطی کارتان را در خانه انجام دهید که بشود تمرکز لازم را داشت. بشود در عین روشن بودن تلویزیون و پخش برنامهی کودک، صدای بازی کردنهای شان و خوردن توپ به دیوار اتاق، صدا زدنهای مکرر فرزند و درخواستهای مختلف غذایی یا درسی، حرفزدنهای شان با همدیگر و غیره، کار کرد.
پس از آگاهی فرزند از فعالیت کاری مادر و درک شغلش، روزهایی را شاهد خواهید بود که فرزندتان علاوه بر اینکه سعی میکند محیط خانه را برای بهاتمام رساندن کارتان فراهم کند، برای رفع خستگیتان، با سلیقهی کودکانهاش برایتان شربت هم درست میکند، یا میوه میآورد و یا وقتی شما کنار میز مطالعهاش میوهای میگذارید، میگوید: «شما هم بخور تا من هم بخورم.» یا «اگر شما نخوری و تقویت نشوی، من هم نخواهم خورد.» و… .
اگر اتاقهای خانهی شما، در دارد – که مطمئنا دارد – حتما موقع برخی از کارهای تان که اتفاقا خیلی ازتان انرژی میبرد و خیلی هم نیاز به تمرکز ، درِ اتاق تان را نبندید. بچهها وقتی که در جریان ریز مشکلات کارتان قرار میگیرند، همراهان خوبتری میشوند. هرازگاهی هم به بهانههای مختلف وارد اتاق تان میشوند یا از درِ اتاق تان رد میشوند که ببینند هنوز مشغولید یا نه؛ هنوز نیاز به سکوت کافی دارید یا نه. این کارهای شان، فقط به خاطر خودِ شماست. نگراناند و دوست دارند زودتر کارتان تمام شود.
گاهی لازم است کلاً بیخیال کار شوید!
وقتهایی پیش میآید که بچهها انرژیهای نهفتهشان آزاد میشود و تحت هیچ شرایطی هم مانند روزهای قبل نمیتوانند درک تان کنند و همراه خوبی باشند. آنوقتها کلاً کار را رها کنید. یک ساعت مفید برای شان وقت بگذارید. یک دل سیر با فرزندتان بازی کنید؛ خستهاش کنید؛ انرژیش را بگیرید. مثلاً اگر پسر است، همراهش بدوید يا فوتبال بازی کنید و یا اگر دختر است، میتوانید منچ بزنید يا خالهبازی کنید. نقشهای مختلف بگیرید و مکالمات مختلف ایجاد کنید. موهایش را برایش ببافید… خلاصه، سیرش کنید تا خودش هم نیاز به تنهاییاش را حس کند.
پازل و کاردستی را دستکم نگیرید
بعد از اینکه توانستید فرزندتان را از بازی با خودتان سیر کنید، پیشنهادِ درست کردن پازل بهش بدهید؛ یا یک مدل جلویش بگذارید تا از رویش کاردستی درست کند؛ یا اگر میتواند، نقاشیاش کند؛ یا برایش موضوعی مشخص کنید که بکشد و رنگآمیزیاش کند. یادتان باشد که اگر پازل، نقاشی یا کاردستی را بدون بازیِ قبل تان در اختیارش بگذارید، یعنی بدون رعایت کردن میانتیتر قبلی، به بهانههای مختلف سراغ تان میآید و از شما کمک میخواهد و سعی نمیکند به حس مستقلانهاش اکتفا کند.
عادات، بر اثر تکرار و تمرین بهدست میآیند
حتما شما هم شاهد مادرانی بودهاید که فرزندان آرامی دارند. اگر پای صحبتهای شان بنشینید یا رفتوآمدتان با آنها بیشتر شود، متوجه میشوید که فرزندان آن مادر هم شیطنتهای خودشان را دارند و رفتارهای مادر و پدر بوده که توانسته فرزند را با شرایط مختلف وفق دهد. آرامشی که شاهدش بودید، اصلا اتفاقی نبوده که در عرض یک شب یا حتی مادرزادی در فرزندان وجود داشته باشد. آنها هم روزهایی را سپری کردهاند که آنقدر سروصدا و تکالیف فرزندانشان زیاد بود که بیشتر سفارشهای کاری و فعالیتشان را تعطیل میکردند. ولی خود بچهها، بهمرور وقتی حساسیت کارها را دیدند، خیلی بهتر شدند؛ خیلی آرامتر شدند.
پس دیگر به آنها نگویید: «چقدر بچههایت آراماند» یا «اگر بچهی ما را داشتی، نمیتوانستی اینطور کارها را در خانه انجام بدهی.» و… .
نتیجهی کارهای تان را به کودک نشان دهید
یکی از دلایل دیگری که فرزندان، همکاری خوبی با والدین دارند، این است که همیشه نتیجهی کارهای شان را دیده یا خواندهاند. مادر نویسندهای که به دلایلی کارهای گزارشش را در خانه کنار فرزندانش انجام میداد، میگفت: “با اینکه خودشان اکثر مواقع شاهد گفتگوهایی که با مسئولین برای موضوعی انجام میدادم، بودند، ولی وقتی آن گفتگو به چاپ میرسید، انگار کاملا از موضوع بیخبرند! آنچنان محو خواندن مصاحبه و گزارشم میشوند که همیشه برای خودم جالب بوده است. برای همین تمام تلاش شان را میكنند که گفتگوها و یادداشتهای بعدیام نیز به همان خوبی دربیاید”. بگذارید همانطور که فرزندان در زندگی نیاز دارند که بارها از شما بشنوند: “به داشتنت افتخار میکنم”، شما هم این جمله را از فرزندان تان بارها بشنوید.
زبان انگلیسی را زود یاد میگیرند
پای حرف خیلی از مادرانی بنشینیم که درگیر مشاغل خانگی شدهاند، تجربههای جالبی میشنویم. مثلا مادری تعریف میکرد: “یکی از دلایلی که باعث شد فرزندان من تلاش کنند تا الفبای انگلیسی را از کودکی یاد بگیرند، ضعفی بود که در خواندن مخاطبان گوشیام داشتند. وقتهایی که دستم بند کار بود _که اکثرا هم بند بود_ و گوشیام زنگ میخورد، از خودشان میخواستم که ببینند اسم چه کسی روی گوشی نوشته است و اگر میتوانند، جواب هم بدهند. همین باعث شده بود که خیلی زود احساس نیاز کنند تا حداقل خواندن انگلیسی را یاد بگیرند و در جواب به سؤال و درخواست من، احساس ضعف نکنند.”
همیشه قدردان درکِ فرزندتان باشید
مدام از همکاری و همراهیشان پس از اتمام مرحلهای از کارتان، تشکر کنید و روند کار آن روزتان را برایش توضیح دهید. بگذارید بداند که چه مقدار از کارتان را پیش بردهاید و او چقدر در این پیشبُردتان نقش داشته است. بگذارید بداند که در ادامهی مرحلهی کاریِ آن روزتان چه نقش مهمتری دارد. بگذارید کودک تان مدام مورد قدردانی شما قرار بگیرد.
راستی! سعی کنید تشویقهای تان مطابق سلیقهی فرزندتان باشد. هر کودکی شخصیت منحصربفردی دارد.
/انتهای متن/