قوانین زمین مانده
همیشه نبود قانون نیست که مشکل ساز است. گاهی قوانین بر زمین مانده است که باعث ایجاد مشکل و نابسامانی می شود.
نسیم شهسواری/
هر کس که گذارش به نهادها و ادارههای دولتی می افته می دونه که بهقولمعروف گفتنی روزیش پشت کوه است و حسابش با کرامالکاتبین، رفتن و به نتیجه رسیدن تو خیلی از این ادارهها گاوی نر و مردی کهن میخواهد .
البته این مشکل ، مشکل امروز و دیروز یا امسال و پارسال نیست ، بلکه مسئلهای است که خود من چه توی روزهای پرمشغله دانشجویی و چه این روزها که فراغت و مشغله کمتری دارم با اون دست به گریبانم .
هدفم از نوشتن این مطلب هم نقد کم کاری و انجام کارهای شخصی و… در ادارات نیست که این مسایل خودشون ، صفحه صفحه مطلب میخوادو سطر به سطر نوشته. هدفم اشاره به یک قانون بر زمین مانده در ادارات دولتی است.
یادم می یاد چند سال پیش یعنی سال های قبل از سال 90 ساعت کاری ادارات بیشتر بود ، کار که چه عرض کنم اما زمان حضور کارمندان در ادارات بیشتر و طولانیتر بود. درست در همان روزها بود که درگیر کارهای فارغالتحصیلی ام بودم و مکرر شده بود که از ساعت 12 تا 2 پشت درهای بسته نشستم منتظر به پایان رسیدن ساعت ناهار و نماز کارمند بخش موردنظر. اینکه ساعت ناهار نماز چند ساعت باید باشد و کارمندان از چه ساعتی باید در محل کار خود حاضر شوند بماند.
چهار سال پیش درست در چنین روزهایی یعنی در روزهای ابتدایی اردیبهشتماه 1390یک خبر مهم 210 هزار کارمند تهرانی را تکان داد. خبری خوشایند که حاکی از تعطیلی زودهنگام کارمندان تهرانی بود و البته بخش ناخوشایندش حذف ناهار از برنامه کارمندان ادارات پایتخت بود.
در آن موقع معاون برنامهریزی و پشتیبانی و منابع انسانی استاندار تهران اعلام کرد که برای کاهش بار ترافیک و آلودگی هوا، ساعت کاری ادارات تهران را کاهش میدهیم و چون پایان ساعت کاری کارمندان تهرانی 14:30 دقیقه عصراست برای بالا بردن بهرهوری ناهار ادارات هم حذفشده و هرکس در اداره ناهار میل کند توسط بازرسان توبیخ و در پروندهاش درج میشود.
این خبر و تصمیم در زمان انتشار خود موجی از مخالفتها و موافقتها را به همراه داشت ، که درنهایت با توجه به اهمیت مسئله آلودگی هوا داد مخالفان بهجایی نرسید و ساعت کار بیشتر نهادها ادارات دولتی تا ساعت 2/5 بعدازظهر شد .
اما امروز بعد از گذشت چهار سال از این تصمیم، نه از کم شدن آلودگی هوا خبری است و نه از تعطیلی ساعت ناهار در ادارات. آنچه باقیمانده انسانهای حیران سرگردان در پشت درها و باجههای ادارات هستند که بعد از کلی رفتن و آمدنها یا از خیرکارهای خود می گذرند و یا همچنان ساعت ها و روزهای عمر خود را در راهروهای پیچدرپیچ ادارات برای راه انداختن یک کار اداری میگذرانند .
روی صحبت من با مسئولین محترم و مدیران گرامی ادارات و سازمان هاست:
شما که سرمایه کشور در جیبهای تان ریخته میشود تا کارهای مردم را سامان دهید.
من شخصا از همه این رفت و آمدها در ادارات و از همه قانونهای زمینخورده کشور فهمیدم که اجرای قانون و ضمانت اجرایی آنها حلقه مفقوده ایست که باعث و بانی نابسامانی و آشفتهبازاری نظام اداری ماست.
من به عنوان یک شهروند انتظار دارم تا مدیران دولتی خود ضمانت اجرایی قوانینی باشند که برای احقاق حق مسلم میلیونها میلیون ایرانی تصویب شده است ونشسته ام و تماشا میکنم که شاید روزی بیاید که قوانین بر زمین مانده اجرا شود تا مگر کمی از بار مشکلات مردم در این ادارات دولتی کم شود.
/انتهای متن/