در خانه ما رونق اگر هست صفا نیست
قدیما می گفتن:”درخانه ما رونق اگر نیست صفا هست” اما مثل این که این روزها برعکس شده: رونقی اگر باشد در خانه ها ، صفا اما رفته…
نسیم شهسواری/
این روزها، کانالهای تلویزیون را که بالا و پایین میکنی دائم دارند به ما آموزش می دهند، همان آموزشی که آن را سبک زندگی مینامیم و در قالب لباس و لوازم منزل و … جای خود را در زندگی ما باز می کند.
در خیابان های شهر هم که گذر میکنی، احساس نداشتنهای بسیاری در تو زنده میشود، نداشتنهایی که برای آدمها آرزو میشود و حسرت و بعد هدف. بعد گاهی آدمها یاد شان می رود که ارزش زندگی مخصوصا در اوایل تشکیل یک زندگی تازه، به مبلمان و یخچال سایدبایساید و … نیست. گاهی یادشان می رود برای آرامش و همدمی کنار هم هستند نه برای پز وسایل و … به این و آن.
و این میشود که خانههایی کم رونق بیصفا بنا میشود خانههایی که برخی چه زود بر سر آرزوهای مان خراب میشود!
روزگاری معنای رفاه زندگی “داشتنها” بود برای راحتی و رفع نیاز، اما امروز چه؟ داشتن شده هدف وآرمان زندگیمان !
روزگاری در خانههای شهر ماه خودِ داشتن مهمتر بود از چگونه داشتن: اما حالا چه؟ می شنویم که گاهی سر تلویزیون که سینمای خانگی باشد یا … کار به جدال و دعوا می کشد و … اصل زندگی برباد می رود.
چرا؟
محکم و مطمئن می گویم:
رسانه ها مقصرند!
مسئولین تبلیغات شهری مقصرند!
بازاریان، پدرها و مادرها مقصرند!
همه با هم در راه افتادن این مسابقه وحشتناک مصرف و تجمل مقصریم!
و این است که این روزها در خانه های ما دیگر رونق هست و صفا نیست!
و این است که این روزها بازارهای شهرمان هرروز پرزرق و بر ق تر می شود و فریاد “ندارم ندارمِ” آدمها هر روز بلندتر!
و این است که امروز سبک زندگی خانواده ایرانی نه سنتی است و نه مدرن، بلکه آشفتهبازاری است از بینظمی و بی سبکی. چنانکه گویی سبک زندگیمان گم شده. اگر این گمشده را پیدا کنیم می شود که امیدوار باشیم که باز هم اگر روزی در خانه ای رونق نبود ، صفا باشد .
/انتهای متن/