فاطمه فاطمه است
کتاب” فاطمه فاطمه است” از آثار دکتر شریعتی در زمان خویش از آثارمذهبی و انقلابی بود که تاثیری عمیق بر مخاطبان جوان مخصوصا دختران داشت. خیلی از زنان امروز که خود را نسل انقلاب می دانند، خواندن این کتاب را سرفصلی در تحول فکری و اعتقادی خویش می دانند.
فاطمه قاسم آبادی/
کمتر کسی را میتوان یافت که نام «دکتر شریعتی» را نشنیده باشد؛ همانگونه که تاثیرگذاری او را بر جوانان همعصرش ـ و حتی جوانان امروزی که زمان حیات شریعتی را درک نکردهاند ـ نمیتوان انکار کرد. بیشک کتاب «فاطمه، فاطمه است» در میان آثار شریعتی اثربخشی ویژهای داشته است.[1]
فقط با نگاهی گذرا به تاریخ شفاهی انقلاب به راحتی میتوان زنانی را یافت که متاثر از گفتهها و نوشتههای شریعتی، دامن از ابتذالات وارداتی زمانه بیرون کشیده و راهی آگاهانه را برگزیدهاند.
شریعتی در کتاب “فاطمه فاطمه است” ، بعد از بحث در مورد جایگاه زن در دنیای امروز و بررسی نقش فرهنگی و پایگاه اجتماعی او در عصر جدید از جایگزینی جنسیت به جای عشق در نظام مصرفی سخن می گوید و با بررسی دیدگاههای شرق و غرب در مورد زن به نام مبارك فاطمه می رسد و او را چنین معرفی می كند :
« فاطمه ، چهارمین دختر پیامبر بزرگ اسلام بود و كوچكترین ، هم دختر آخرین خانواده ای كه پسری برایشان نمانده بود و هم در جامعه ای كه ارزش هر پدری و هر خانواده ای به پسر بود.»
با این كلام جایگاه زن در عصر جاهلیت را مورد بررسی قرار می دهد و باز از فاطمه می گوید :
« فاطمه ، وارث همه ی مفاخرخاندانش ، وارث اشرافیت نوینی كه نه از خاك و خون و پول ، كه پدیده ی وحی است ، آفریده ی ایمان و جهاد و انقلاب و اندیشه و انسانیت و … بافت زیبایی ، از همه ی ارزش های متعالی روح . محمد ، نه به عبدالمطلب و عبد مناف ، قریش و عرب ، كه به تاریخ و بشریت پیوند خورده و وارث ابراهیم است و نوح و موسی و عیسی و فاطمه ، تنها وارث او……
زبان شریعتی در این کتاب، زبانی داستانی- تاریخی است. در مطلع کلام تمام سعی او این است تا کلیشههای رایج و گاه غیرکاربردیِ شخصیتِ حضرت فاطمه(س) ـ که این شخصیتِ سترگ را در میان تولدی اعجازگونه و شهادتی مظلومانه خلاصه کرده است ـ بشکند و زندگی پُرفراز و نشیب و پر از درس این بانو را به تصویر کشد و الگوی تمامعیارِ زنِ مسلمانِ همه قرون را به نمایش بگذارد.
در جایی از این کتاب آورده است:
“همچنین امروز او (حضرت فاطمه(س) ) میتواند زن مسلمان را بسازد. او به عنوان یک مادر در مرحلهای که دختری چون زینب میپرورد و پسرانی چون حسن و حسین (ع)، و به عنوان یک بعد دیگر زن متعالی و مثالی، همسر به عنوان کسی که در تنهاییها و سختی نقشها و عظمتهای علی (ع) پا به پای اوست و همچنین به عنوان یک زن مسئول اجتماعی، کسی که از بدو تولد تا لحظهای که پدرش را تنها به زمین گذاشت و در غربت دفن شد و در خاموشی، باز یک لحظه از مبارزه نایستاد: در جبهه خارجی با کفر تا هجرت و در جبهه داخلی با انحراف و قتل تا لحظه مرگ، حتی بعد از مرگ نیز که:
«علی مرا پنهان دفن کن تا بر گور من گرد نیایند و هم بر عزای من مراسمی برپا نکنند و بر من نماز نخوانند و مراسمی بپا ندارند تا به نام من قدرتی که هم اکنون بر روی کار آمده قدرت خود را توجیه دینی نکند»
زنی که حتی مردن و دفن شدنش را میخواهد وسیلهای کند برای مبارزه در راه حق و محکوم کردن ابدی و همیشگی غصب….. این است چگونه زن مسلمان بودن!”
کتاب “فاطمه، فاطمه است” سخنرانی دکتر شریعتی در حسیینه ارشاد است که تیرماه سال۵۰ ایراد شده و بعدها با نظارت خود وی برای چاپ ویراسته و تنظیم گردیده است. بعدها پس از فوت شریعتی این بخش همراهِ سه سخنرانیِ دیگر شامل «انتظار عصر حاضر از زن مسلمان»، «سمینار زن» و «ضمیمهها» با عنوان «زن» منتشر شد.
کتاب فاطمه فاطمه است نه تنها کتابی است در مورد زندگی این بانوی بزرگوار که کتابی برای بیان ارزش های درونی و فطری زن است. این کتاب مانند دیگر کتاب های استاد شریعتی مجموعه ای از تفکرات نویسنده به همراه تاریخ اسناد تاریخی است .
قسمتی از کتاب فاطمه فاطمه است که نقطه ی اوج کتاب به حساب می آید، در پایان آن است که دکتر شریعتی در نهایت زیبایی آن را که جان کلام و چکیده ی کل کتاب است اینچنین بیان می کند:
“خواستم از ” بوسوئه ” تقليد کنم، خطيب نامور فرانسه که روزي در مجلسي با حضور لويي، از ” مريم ” سخن ميگفت . گفت : هزار و هفتصد سال است که همه سخنوران عالم درباره مريم داد سخن دادهاند.
هزار و هفتصد سال است که همه فيلسوفان و متفکران ملتها در شرق و غرب، ارزشهاي مريم را بيان کردهاند.
هزار و هفتصد سال است که شاعران جهان در ستايش مريم همه ذوق و قدرت خلاقه شان را به کار گرفته اند.
هزار و هفتصد سال است که همه هنرمندان، چهرهنگاران، پيکرسازان بشر، در نشان دادن سيما و حالات مريم هنرمندي هاي اعجازگر کرده اند.
اما مجموعه گفتهها و انديشه ها و کوششها و هنرمنديهاي همه در طول اين قرنهاي بسيار، به اندازه اين کلمه نتوانسته اند عظمتهاي مريم را بازگويند که:
“مريم (س)، مادر عيسي (ع) است.”
و من خواستم با چنين شيوه اي از فاطمه بگويم. باز درماندم
خواستم بگويم، فاطمه دختر خديجهي بزرگ است
ديدم فاطمه نيست
خواستم بگويم که فاطمه دختر محمد است
ديدم که فاطمه نيست
خواستم بگويم که فاطمه همسر علي است
ديدم که فاطمه نيست
خواستم بگويم که فاطمه مادر حسين است
ديدم که فاطمه نيست
خواستم بگويم، که فاطمه مادر زينب است
باز ديدم که فاطمه نيست
نه، اينها همه هست و اين همه فاطمه نيست
فاطمه، فاطمه است…
*********************************
[1] من خود با خانمی صحبت کردم که درزمان طاغوت وقتی این کتاب به دستش رسیده بود، آن را در عرض چند ساعت خوانده بود؛ همان کتابی که با ماشین های تایپ قدیمی ماشین شده بود. اما چون امانت بود و باید آن را به دوستش پس می دادد، در فاصله یک شب تا صبح یک نسخه ازآن را برای خودش با دست نوشته بود! و او در این زمان در سال دوم راهنمایی درس می خوانده یعنی فقط سیزده سال داشته است. متحیر شدم از این همه عشق و سخت کوشی یک دختر سیزده ساله برای داشتن یک کتاب، کتاب “فاطمه فاطمه است”!
/انتهای متن/