نوروز ایرانی یعنی سه عید با هم
پس روز اول تجديد حيات نباتات، براى انسان و حيوان و نبات هر سه عيد است. از ملل زنده و مرده عالم فقط نياكان ما بودهاند كه به اين نكته طبيعى خلقت توجه کرده اند و نوروز را كه واقعا روز نوى و تازگى زندگى مخلوقات جاندار و بيجان زمين است، عيد ملى خود قرار داده اند.
لیلا صادقی/
بشر از خاك آفريده شده و مايه زندگى او هم از مولدات خاكى است. حيوان هم كه كمك و مايه تنعم و رفاه زندگى او است، از خاك خلق شده و از نباتات كه از خاك بعمل ميايد زندگى مي كند.
نیاکان حکیم ما
پس روز اول تجديد حيات نباتات، براى انسان و حيوان و نبات هر سه عيد است. از ملل زنده و مرده عالم فقط نياكان حکیم ما بودهاند كه به اين نكته طبيعى خلقت توجه کرده اند و نوروز را كه واقعا روز نوى و تازگى زندگى مخلوقات جاندار و بيجان زمين است، عيد ملى خود قرار دادهاند.
بي جهت نيست كه مرور ازمنه و دهور و تغييرات سياسى و مذهبى و اجتماعى كه در نزد ساير ملل عيدهاى سابق را از بين برده و اعياد جديدى بجاى آن برقرار كرده، در عيد ملى ما نتوانسته است، تغييرى بدهد و تاريخ جهان از عهده تعيين تاريخى كه اين عيد در نزد ايرانيان برقرار شده، عاجز است و ايرانيان امروز مثل ايراني هاى چندین سال قبل، روز اول فروردين را كه اولين روز اعتدال بهارى و يكسان شدن شب و روز و پيرايهبندى و خودآرائى نيمكره شمالى زمين است، عيد مي گيرند. ملل امروزه عالم، بواسطه اختلاط فراوان و پيدا شدن جهات جامعه زياد در زندگى و درهم شدن سرحدات كشورها و بواسطه اختراعات تازهاى كه پيش آمده است خيلى بهم نزديك شدهاند. چنانچه باوجود قيود سياسى و مذهبى و اجتماعى، بخواهند بيشتر بهم نزديك شوند و براى اين نزديكى عيد عمومى در كل دنيا برقرار كنند، بهتر و مناسبتر از اينروز نميتوانند بيابند.
مقدمات عيد
از اوايل اسفند، در بازارها، مخصوصا دكان هاى پارچهفروشى و كفش و كلاهدوزى ازدحام مي شد. هركس به قدر توانایى خود بفكر لباس عيد براى افراد خانواده خود بود. خياط ها منتهى تا نيمه اسفند كار تازه قبول مي كردند. از بيستم اسفند به بعد پارهاى از دكاندارها كه سروكار مستقيم با عيد داشتند، دكان هاى خود را تزيين مي كردند. بقال ها طبقه هاى معلق از سنجد ساخته و دستههاى شمع كه با جوهر سبز و قرمز روى آنها را نقشونگار انداخته بودند، بسرتاسر پيشانى دكان خود مي اويختند و در بعضى گوشههاى آن زرورق مىچسباندند. از قالبه اى صابون زرورق زده، هرم كوچكى ساخته و روى آن دستهگل مصنوعى كاغذى نصب مي کردند. غرابههاى آبغوره و سركه را كه نزديك سقف دكان در رفه آخر چيده بودند، نيز پاك و براق و روى آنرا با زرورق تزيين مي كردند و كلافههاى انجير خشك اين گوشه و آن گوشه مي اويختند. آجيلفروش ها با طبق هاى بزرگ و كوچك از فندق و بادام و پسته و تخمه هندوانه و تخمه كدو، پيشانى و با مخروطي هایى كه از انواع آجيل بهم چسبيده ساخته بودند، جلو دكان را زينت مي دادند. ميوهفروش ها گذشته از آرايش دكان با ميوههاى رنگارنگ، پياز نرگس و سنبل در گلدان هاى شيشهاى سبز كرده كه در حدود شب عيد گل هاى اوليه آنها ببار آيد. خراطها گذشته از جبهه دكان كه بيك رديف ميانه تزيين كرده بودند، از طاق بازار هم زنجيرى آويخته و بآن دايرهاى بسته و روى دوره اين دايره اقسام ميانه قليان با تراشهاى مختلف، از سروى و شيخ رضایى و كردى و مازندرانى، نصب مي كردند. سبزي فروشها حاجتى به تزيين خارجى نداشتند، همين قدر كه سبزي هاى خود را مرتب مي چيدند و از پيازچه و ترب سفيد كه ريشه آن ها را بيرون مي گذاشتند گل هاى سفيدى احداث مىكردند، دكان آن ها مزين مي شد. مفصل تر از همه، آئينبندى دكان هاى قنادى بود زيرا سروكار ان دكانها با عيد نوروز بيشتر از سايرين است.
تاريخ اجتماعى ايران، ج1
فرهنگ جامع تاريخ ايران ج1
تقويم اوستايى(جديد)
/انتهای متن/