وقتی پندارهای کودکی جان می گیرد
جین وبستر نویسنده ی مشهور امریکایی اگر چه آثار زیادی خلق نکرد و درجوانی چشم از جهان فروبست اما روح مهروزی و انسان دوستی در معدود آثارش که از گنجینه های ادبی جهان است موج می زند
فاطمه قاسم آبادی
“آليس جين چندلر وبستر” در 24 جولاي سال 1876 ميلادي در “فلوريدا” به دنيا آمد. او تنها فرزند خانواده بود. كودكىاش در خانوادهاى گذشت كه به ادبيات و نشر انديشه و فرهنگ، توجه ويژهاى داشتند.
پدر او، يكي از ناشران بزرگ نيويورك و “مارك تواين”، نويسندهي نام آور آمريكايى، كه آثار شناخته شدهاي همچون “هاكلبري فين”، “شاهزاده و گدا” و “تام ساير” را در كارنامهي تلاشهاي خود به ثبت رسانده است، دايى مادرش بود. پندارهاي كودكى در آفرينش داستان هاى آيندهي جين وبستر كارآمدي بسزايى داشت.
سرگرمى دوست داشتني او، خواندن كتاب بود و نسبت به آنچه در پيرامونش مىگذشت، حساسيت بسياري داشت. پس از دانش آموختگي، بر آن شد تا نويسندگى را به عنوان پيشهي هميشگي خود برگزيند. او نويسندهاى خستگى ناپذير و پركار بود.
هرچند در آغاز، كاميابي چندانى در جلب نظر ناشران به دست نياورد، ولى به تلاش خود ادامه داد؛ چرا كه او به نويسندگى همچون پيشهاى مينگريست كه توانايي بيدار كردن وجدان خفتهي انسان ها را دارد و مىتوانست روح انسان دوستى و خيرخواهى را در آنها زنده كند.
او چندين مجموعه داستان و نمايشنامه را به رشتهي تحرير درآورد، تا سرانجام يكى از آنها با نام “زماني كه پتى به دانشگاه مىرفت” در سال ۱۹۰۳ به چاپ رسيد. اين داستان، به گونهاي، زندگينامهي او در دوران دانشكده به شمار ميرفت كه با شخصيتپردازى نزديك ترين دوستش در نقش نخست داستان پديد آمد.
داستان هاى او سرشار از پرداختن به جزييات است و اين ويژگى بر گيرايي آثار او مى افزايد. اين نويسندهي سخت كوش، با آفرينش رمان “بابا لنگ دراز”، به خواست قلبىاش رسيد. او سال ها در انديشهي نوشتن داستانى بود كه تهيدستي، عشق، تلاش و انسان دوستى را در بر گيرد و همهي اين ويژگيها را در اين داستان گنجاند.
انتشار اين كتاب با استقبال منتقدين و كارشناسان ادبى روبرو شد. يك سال پس از اين كاميابي، او رمان “دشمن عزيز” را نوشت؛ كتابى كه با وجود آزادي داستان، به گونهاي، ادامهي داستان “بابا لنگ دراز” است و به خوبى، روند پيشرفت انديشهي نويسنده را در برخورد با مسائل مهم و انساني بشر نمودار مىسازد.
اين نويسندهي بزرگ، بيشتر به خواندن كتاب هايي كه نثري ساده و روان داشت و ميتوانست به سادگي، با دنياي زندگي راستين او ارتباط برقرار كند، دلبسته بود.
شيوهي نگارش جين وبستر، بسيار نزديك به شيوهي نگارش مارك تواين است؛ يعني ساده و روان .
از آنجايي كه او توجه زيادي به خواستهها و دلبستگي هاي هم سن و سالان خود داشت و رفتارهاي آنها را به دقت بررسي كرده و در مورد آنها مي انديشيد، همواره در تلاش بود تا در نوشتن داستان هاي خود، از اين تجربهها بهره گيرد تا نوجوانان بتوانند ارتباط بهتري با شخصيتها، رويدادها و داستان هايش برقرار كنند.
جين از اينكه ميديد نوجوانان با داستان هاي مارك تواين، ارتباط نزديكي داشته و از خواندن آنها لذت ميبرند، بسيار شادمان بود و بنابراين، در تلاش بود تا از تجربههاي ارزشمند او براي رسيدن به اهدافش در زمينهي نويسندگي بهره گيرد.
“مجموعه آثار جين وبستر”، بيشتر، داستان هايي جذاب ، ساده و خواندني است كه نه تنها مورد توجه نوجوانان قرار گرفته، بلكه توانسته است بخش گستردهاي از بزرگسالان را نيز به سمت خود بكشاند.
“دشمن عزيز”، آخرين اثر وبستر بود؛ چرا كه او پس از به دنيا آوردن دخترش، چشم از جهان فروبست. اگرچه جين، سال هاى زيادى زندگي نكرد، آثارى كه از وى به جا ماند، روح انسان دوستى و مهرورزى را در قلب خوانندگانش زنده مىكند و همواره، بخش ارزندهاى از گنجينهي ادبى جهان به شمار مىرود.
جين وبستر، نويسندهي بزرگ آمريكايي بر اين باور است كه دوران طلايي مدرسه، دوستان خوب، پژوهش، پندهاي پدر و دايي مادرش، مارك تواين، نقش بسيار مهمي در كاميابيهاي او در زمينهي نويسندگي داشته است. آثار جين با وجود داشتن متني ساده و روان، سرشار از عواطف پاكي است كه ميتواند هر انسان آزادانديشي از هر گروه سني را نيز با خود همراه سازد.