زینب (س) درکربلا پرستارجسم و روح با هم بودند
روز پرستار معمولا به مسائل صنفی پرستاران پرداخته می شود و این در حالی است که این روز را به خاطر ولادت بانوی قهرمان کربلا “روز پرستار” نامیده اند
روز پرستار معمولا به مسائل صنفی پرستاران پرداخته می شود و این در حالی است که این روز را به خاطر ولادت بانوی قهرمان کربلا “روز پرستار” نامیده اند. به بهانهی٥ اسفندماه، سالروز ولادت حضرت زینب (س) و روز پرستار در مورد بخش معنوی گم شده این روز و این حرفه با چند پرستار با سابقه که پرستار روزهای انقلاب و جنگ هم بوده اند، صحبت کرده ایم.
آذر صالحی که ٢٥ سال سابقه پرستاری دارد و هم اکنون بازنشسته است، در مورد کارپرستاری گفت: «من از کودکی شخصیت احساسی و عاطفیای داشتم و شدیدا نسبت به اطرافیانم احساس مسئولیت میکردم. پس از اتمام دبیرستان، علاوه بر پرستاری در رشتهی طراحی صنعتی هم قبول شدم و با اینکه شاید این رشته از نظر درآمدی و شغلی شرایط بهتری داشت اما من به لحاظ عاطفی و روحی تمایل زیادی به رشته پرستاری داشتم. سال ٥٤ وارد رشته پرستاری و از ترم دوم دانشگاه مشغول به خدمت شدم. همچنین در اوایل انقلاب و قبل از جنگ که دانشجو بودم، در مساجد و پادگانها کمکهای اولیه و پرستاری را تدریس میکردم چون احساس میکردم این مهارتها نیاز جامعه است. به نظر من رشتههایی مثل پرستاری و پزشکی به شخصیت زن خیلی نزدیک است چون زنان رقت قلب زیادی دارند و بهتر است وارد چنین رشتههایی شوند. همیشه سعی میکردم در کارم حرفهای عمل کنم و از نظر معنوی نیز روی بیماران تأثیر بگذارم. اگر مشکل جسمی پیدا نمیکردم، همچنان ادامهی کار میدادم. امروز نیز خود را پرستار فرزندانم و مردم میدانم. به عنوان یک مادر سعی می کنم فرزندانم را در زندگی شان حمایت کنم تا بتوانند به وظیفه خود در جامعهی اسلامی بخوبی عمل کنند. به اطرافیان و همسایگان در زمینهی مسائل درمانی و پزشکی، تا جایی که بتوانم کمک و مشاوره میدهم.»
حس معنوی دراین حرفه کمرنگ شده
او در رابطه با اهمیت نامگذاری ولادت حضرت زینب (س) به عنوان روز پرستار عنوان کرد: «حضرت زینب در واقعهی کربلا یک پرستار واقعی بودند. حمایت ایشان از خانوادهشان در آن مرحلهی تاریخی واقعا کار سختی بود که اگر حضرت زینب نبودند مسائل خیلی ناگواری پیش میآمد. الگوهایی چون حضرت زینب به پرستاران ما روحیهی بالایی میدهند و انگیزه حرکت و صبوری را در آنها ایجاد میکنند. به نظر من اگر پرستاران به چنین منبع معنویای وصل شوند میتوانند در کارشان خیلی موفق تر باشند. این بانوی ارجمند با حرکت خط دهندهای که انجام دادند زن را به مقام بالایی رساندند و آثار رسالت ایشان هنوز هم پایدار است. در این سالها اعتقادات مذهبی و ارتباط معنوی با شخصیت این حضرت، زندگی کاری و شخصیام را بسیار تحت تاثیر قرار داده است. البته به نظر من متاسفانه مردم ما به دلیل عدم فرهنگسازی درست و تناقض در گفتار و رفتار بعضی متولیان امر پرستاری و همکاران، نتوانستند آن حس خوب معنوی را در مورد پرستاری داشته باشند، درحالیکه اگر بیشتر روی مسائل معنوی دراین حرفه کار میشد شاید هم خیلی از پرستاران و هم مردم به حس معنوی بهتری در این رابطه میرسیدند. در واقع امروز این مساله که حضرت زینب (س) سمبل و الگوی یک پرستار باشند، در حد یک شعار باقی مانده و بنظر می آید مردم خیلی حس معنوی نسبت به این روز ندارند.»
پرستاران با وجود توانمندی دیده نمی شوند
آذر صالحی افزود: «فکر میکنم الان با روز پرستار فقط به طور شعاری برخورد میشود. خیلی وقتها مسئولین به قولهایی که به این صنف میدهند عمل نمیکنند. در حالی که لازم است به معیشت این صنف توجه بیشتری شود تا برای ادامهی کار انرژی پیدا کنند. چون پرستاران مستقیما با جسم و روح بیمار سروکار دارند نیاز است و اگرمورد توجه بیشتری قرار گیرند ، روحیه می گیرند و می توانند در خدمت شان به مردم خیلی بهترعمل کنند و در نتیجه بیمارستانها و مراکز درمانی ما وضعیت بهتری میکنند. من شخصا پرستارانی را میشناختم که گاهی تشخیصهای شان از یک پزشک دقیقتر بود و به کارشان خیلی علاقه داشتند و با هوش و توان بالایی کار میکردند اما حیف که بیتوجهیها باعث انزوا و کنارهگیری آنها شد. ما می بینیم که پزشکان با وجود سختیهایی که کارشان دارد در نهایت با جایگاه اجتماعی بالایی که دارند، تا حدی سختی کارشان جبران می شود اما متأسفانه خیلی از پرستاران ما با وجود دلسوزیها و توانمندیهایی که دارند آنطور که باید دیده نمیشوند درحالیکه میتوان از بسیاری از آنها در دوران خدمت و حتی در دوران بازنشستگی در بخشهای مدیریتی پزشکی و بهداشتی استفاده کرد. در مجموع اگر علم و تقوا در بخشهای مدیریتی توأم شود، وضعیت صنف پرستارهم مثل بقیه اصناف جامعه بهتر خواهد شد.»
خاطرهی آن روز به یادماندنی!
خانم صالحی در آخر از خاطرات سالهای خدمتش حرف زد: «در طول سالهایی که پرستار بودم، چون با احساس مسئولیت کار میکردم معمولا با بیماران ارتباط خوبی داشتم. یادم میآید اوایل دوران دانشجویی یعنی سالهایی که به قبل از انقلاب برمیگردد و من در بیمارستان میثاقیه – مصطفی خمینی امروز- مشغول بودم، فردی را که در تظاهرات زخمی شده بود ولی به دلیل مسائل امنیتی میگفتند که شکستگی دارد، پیش ما آوردند. شور انقلابیای که آن روزها در ما بود، خدمت کردن در آن شرایط و پرستاری از آن فرد را برایم خیلی جذاب میساخت و هنوز خاطره آن روز در ذهنم مانده است.»
دوران جنگ سخت بود اما خوشایند
معصومه حیواچی هم که از جمله پرستارانی است که سالهای خدمت خود را در دوران پرالتهاب جنگ گذرانده، میگفت:
«در دوران مدرسه، تحصیل و شغل در رشتهی پرستاری مدنظرم نبود اما وقتی جنگ شروع شد و سپاه پاسداران اعلام کرد که نیاز به نیروهای امدادگر و پرستار دارد سریعا برای گذراندن دورههای پرستاری ثبت نام کردم. هم در بیمارستان نجمیه مشغول به کار بودم و هم در زمان عملیاتها اگر نیرو میخواستند، در بیمارستانهای پشت جبهه خدمت رسانی میکردم. آن روزها همه پرستاران از جان و دل کار میکردند و زندگی خود را وقف بیماران میساختند. هیچ کس ساعت کاری مشخصی نداشت و بیشتر از ساعت کاریمان نیز میماندیم چون واقعا میدیدیم که به وجود ما نیاز است. آن دوران شرایط، خیلی خاص بود و با اینکه فشار کاری زیادی داشتیم اما اینقدر از نظر روحی شارژ بودیم که سختیها را نمیفهمیدیم. من همیشه به این فکر میکردم که بهترین جوانهای مملکتم زیر توپ و تانک هستند و این تنها کاریست که از دست من برمی آید. دو فرزند کوچک داشتم و شرایط زندگیم خیلی سخت بود اما احساس مسئولیتی که نسبت به مجروحین جنگی داشتم مرا به کارم دلگرم میکرد. برای من و خیلی از همکارانم بهترین دوران خدمت مان مربوط به آن سالهاست چون خدا را ناظر و شاهد در کارمان میدیدیم و در عین خستگی کارمان را ادامه میدادیم و دوام میآوردیم. وقتی خاطرات آن روزها را از ذهنم میگذرانم بسیار حس خوب و خوشایندی به من دست میدهد با اینکه خیلی شرایط سختی داشتیم و زمان زیادی کار میکردیم. غیر از پرستاری از مجروحین جنگی، رسیدگی به اطفال و زنان و مردم عادی را نیز بدون هیچ چشمداشتی انجام میدادم و همین که میتوانستم کاری برای خلق انجام دهم و آنها بهبود یافته و خوشحال شوند، برایم ارزشمند بود و شکرگذار بودم.»
ارتباط عاطفی پرستار با بیمارمهم است
این پرستار دوران جنگ اضافه کرد: «به نظر من رسالت حضرت زینب (س) در واقعهی عاشورا خیلی بالاتر از پرستاری صرف از مجروحین و اسرا بوده و مسئولیت فرهنگی و ادامهی راه شهدای کربلا توسط ایشان را نمیتوان با جایگاه یک پرستار در جامعهی امروزمقایسه کرد. پرستاران ما نیز اگر بخواهند ایشان را از بعد پرستاری الگوی خود قرار دهند، باید بدانند که وی در روز عاشورا غیر از بعد جسمانی از نظر معنوی و روحی نیز پرستار واقعی بودند و کودکان، زنان، مجروحین و اسرا را مورد حمایت و پرستاری قرار میدانند. به نظر من پرستاران ما باید خود را نه فقط به لحاظ جسمی بلکه از لحاظ روحی و عاطفی به بیماران نزدیک کنند، چون اگر بیمار از لحاظ روحی تقویت شود در روند بهبودیش بسیار تأثیر دارد. من همیشه تلاش میکردم با بیماری که درد میکشد ارتباط برقرار کنم و بیماران میگفتند که این رفتار من بسیار در بهبودشان تاثیر دارد و از من تشکر میکردند. گاهی حتی خود را در جای بیمار تصور میکردم تا بتوانم شرایط آنها را درک کنم و بتوانم بهتر به آنها رسیدگی کنم.
بدون نیروی معنوی کارخیلی سخت می شود
او افزود: « یادم می آید مدتی که در بخش نوزادان کار میکردم، خودم را به نوعی مادر آنها فرض میکردم و در حین کار آنها را به آغوش کشیده و با آنها بازی میکردم. در واقع در حین کارهای درمانیای که برای بیماران انجام میدادم و بسیار خسته میشدم اما باز به لحاظ روحی سعی میکردم به آنها انرژی بدهم. شغل پرستاری خیلی دشوار است و اگر وصل به خدا و نیروهای معنوی چون حضرت زینب نباشی شاید سخت بتوانی دوام بیاوری و ادامه بدهی.»
اگر به دنبال مادیات هستید، پرستار نشوید!
حیواچی همچنین اظهار داشت: «در آن زمان از بیماران و مردم توقع خاصی نداشتیم چون واقعا برای خدا کار میکردیم و از طرفی چون کشور از نظر وضعیت اقتصادی و اجتماعی در شرایط خوبی نبود، شرایط را بیشتر درک میکردیم. متأسفانه امروزه همهی اقشار جامعه توقع مادیشان بالا رفته در حالی که از نظر معنوی روی خود کار نکردهاند. به نظر من حیف است که یک پرستار عمر و جوانی خود را برای دریافت پول بیشتر صرف کند چون او برای تأمین هزینههای مادی زندگیاش میتوانسته به کارهای پرسودتر دیگری روی بیاورد. کسی که شغل پرستاری را انتخاب میکند اولین هدفش باید رضایت خدا و خلق خدا باشد، چراکه اهداف مادی صرف در این شغل محقق نخواهد شد. در عین حال مسئولین باید به پرستاران رسیدگی و توجه مضاعفی داشته باشند تا آنها بتوانند به کار و خدمت خود با انرژی و توان بیشتری ادامه دهند اما پرستاران نباید صرفا به دنبال هدف مالی باشند. در آن زمان ما گاهی حتی چند روز به خانه نمیرفتیم و در بخش میماندیم و کار میکردیم چون هدفمان بزرگ بود در غیراینصورت چه لزومی داشت که بخواهیم سلامتی خود را به خطر بیندازیم. وقتی به یک منبع انرژی عظیم مثل خدا و ائمه وصل باشی مسائل مادی کمرنگ میشود. من شخصا اگر هدفم پول و مادیات بود به هر شکلی که بود کارم را پس از جنگ حفظ میکردم تا بازنشسته شده و از حق و حقوق سالهای خدمتم برخوردار شوم. اما نگاه معنوی در ان سالها و اهمیت حضورم در کنار فرزندان و خانواده مرا از ادامهی کار بازداشت.»
نذر صلوات و روزه برای بیماران….
خانم حیواچی صحبتهایش را اینگونه پایان داد: «مریضی داشتیم که به دلیل خونریزی شدید از حال رفت و من همانجا برای بهبودش نذر روزه کردم و احساس کردم که او خواهر خود من است چون میدانستم که او برای اطرافیانش عزیز است و آنها به او نیاز دارند. برای بسیاری بیماران صلوات و روزه نذر میکردم و با اینکه آنها از این مسأله اطلاع هم نداشتند اما پیش خودم میگفتم که مهم، نگاه و توجه خداست.»
مریم شالیکاری پرستار جوان دیگریست که ضمن تأکید بر ارزش معنوی شغل پرستاری، گفت: «اگر لذت اجر معنوی و خدمت به همنوع نبود، هرگز نه این رشته را انتخاب میکردم و نه آن را ادامه میدادم. به نظر من ارتباط معنایی و معنوی عمیقی بین روز ولادت حضرت زینب (س) و روز پرستار هست زیرا این بانوی بزرگوار اسوهی صبر و تحمل هستند و به واقع لازمهی پرستاری، صبوری است.»
بیماران نباید انتظارات غیرمعقول از ما داشته باشند
او که لیسانس پرستاری دارد و شش سال است به عنوان پرستار در یکی از شهرهای شمالی کشورمان مشغول به کار میباشد، افزود: « به نظر من تقارن این دو مناسبت، شاید این توقع را در مردم ایجاد میکند که صبر و تحمل یک پرستار را در حد تحمل حضرت زینب ببینند که به نظر من این انتظار خیلی خارج از توان و ظرفیت یک پرستار عادی است. در مجموع انتظار میرود مردم این مسأله را درک کنند که ما هم مثل خودشان هستیم با همان مشکلات و دغدغهها و حق زندگی. نباید انتظار ماورایی و غیرمعقول از ما داشته باشند و بخواهند که معجزهگر باشیم. یعنی نباید تمام مشکلات بیمارستان و کم کاری پزشک را از چشم یک پرستار ببینند. از طرفی عصبانیت پرستار اگر به نفع بیمار است نباید باعث ناراحتیشان شود. مردم باید درک کنند که شغل پرستاری واقعا شغلی سخت و پرمشقت است.»
او در آخر دعای خیر و آرزوی خوشبختی توسط مردم و بیماران را بهترین دلگرمی پرستاران دانست و آن را نیروی مضاعف برای ادامهی کار عنوان کرد.