سوزان یک مسلمان نمونه است
سوزان کارلاند مجری، طراح و برنامه ریز “سلام کافه” در تلویزیون استرالیاست، برنامه ای که در سال های 2005 و 2006 و هم در سال 2007 به عنوان بهترین برنامهشایسته گرفتن جایزه شد. در سال 2009 نام در لیست “500 مسلمان تاثیرگذار در دنیا” قرار گرفت و در همان سال توسط سازمان ملل متحد و سازمان حمایت از گسترش مسلمانان به عنوان یکی از “رهبران مسلمان فردا ” انتخاب شد. عکس های این مطلب را هم سوزان ایمیل کرده است.
سرویس اجتماعی به دخت؛ مترجم و نویسنده: شیما پراینده/
سالها پیش در فیرمونت استرالیا زن و شوهری زندگی میکردند که چندی بعد صاحب فرزند دختری شدند و نام او را سوزان نهادند. سوزان در دوران کودکی، بیشتر مواقع به همراه مادرش به دریاچهی فیرمونت میرفت تا به مرغابیهای آنجا غذا بدهد. هنوز دوران کودکیاش به پایان نرسیده بود که در سن 7 سالگی پدر و مادرش از هم جدا شدند، و اوبه همین خاطراز آن پس با مادرش که زنی دوستداشتنی و شجاع و قوی بود زندگی میکرد، نا گفته نماندکه مادرش بعدها در زندگیاش تاثیر بسیاری گذاشت.
مادرش مسیحی متعصبی بود که بیشتر تحت تاثیر افکار اسقف آمریکایی “جون شلبی سپونگ” قرار گرفته بود. وقتی سوزان بچه بود پدر و مادرش تابع کلیسای متحده بودند، بنابراین او مجبور بود که یکشنبههای هر هفته در دروس هفتگی کلیسا شرکت کند. در سن 12 سالگی او دیگر از رفتن به کلیسا خسته شده بود و ترجیح داد به جای آن در خانه بماند و به تماشای نماهنگهای تلویزیونی گروه هیتس بنشیند.
دو سال بعد از آن، در سن 14 سالگی او باز به کلیسا پیوست ولی دیری نپایید که به خاطر وجود آدم های عجیب و غریب در کلیسا که ادعا میکردند خدا شب ها با آنها سخن میگوید، دوباره از آنجا بریده شد و همانند سایر هم سن و سالهایش به جای رفتن به کلاس زیست و زبان، کلاس رقص و مسافرتهای طولانیمدت را برای سرگرمیاش انتخاب کرد.
در سن 17 سالگی تصمیم گرفت به ” تحقیق در مورد ادیان” بپردازد. که صد البته دین اسلام که از نظر او دینی خشن، معتقد به تبعیض جنسیتی و بیگانه بود در لیست تحقیقاتش نبود. در آن زمان او همهی آنچه از اسلام میدانست تنها آن چیزهایی بود که از طریق داستانها خوانده بود. کما اینکه گفتهی مادرش که “من ترجیح میدهم با یک قاچاقچی مواد مخدر ازدواج کنی، ولی با یک مسلمان هرگز” همیشه در پسزمینهی ذهنش بود.
مسئله عقل و روح و جسم
داستان اسلام آوردنش از آنجایی شروع شد که یک روز مستندی در مورد اسلام از طریق تلویزیون در حال پخش بود که سوزان جذب آن شد و آن را تا انتها دنبال کرد، پس از آن پیگیر تمام مستندهای تلویزیون در مورد اسلام شد و همچنین چون تنها با این مستندها راضی نمیشد به مطالعهی مقالاتی در مورد اسلام در مجلات و روزنامهها پرداخت، تمام اینها دست به دست هم داد تا او به تحقیق در مورد این دین مشتاقتر شود و دایره تحقیقاتش را بیشتر کند. که خوشبختانه نتایجی که از تحقیقاتش به دست آورد بیش از انتظارش بود.
چیزی که بیشتر از همه در مورد اسلام، او را به خود جذب کرد، مسئله عقل و جسم و روح بود که در مسیحیت هر کدام یک رکن جداگانه است ولی در اسلام از هم جدا نیستند. سوزان زمانی که تصمیم گرفت مسلمان شود دوستان و خانوادهاش را از این موضوع مطلع کرد و بر حسب تصادف همان شب مادرش برای شام گوشت خوک سرخ کرده بود، ولی وقتی که فهمید که دخترش مسلمان شده و دیگر نمیتواند دستپخت او را بخورد، سوزان را در آغوش گرفت و گریه کرد. سوزان در آن زمان 19 ساله بود و چند روز بعد از آن تصمیم گرفت محجبه شود.
متاسفانه بعد از اینکه حجاب گذاشت در خیابانها با برخوردهای تنگ نظرانه رو به رو میشد و برخی از دوستان قدیمیاش با او قطع رابطه کردند. اما پس از گذشت پنج سال از مسلمانشدنش، یعنی در سن 24 سالگی او دوستان مسلمان و غیر مسلمان فراوانی پیدا کردو با همسرش که او نیز مسلمان بود و در استرالیا متولد شده بود زندگی میکرد. گفتنی است که او در حال حاضر یک پسر یک ساله و یک دختر پنج ساله دارد. مدرک دانشگاهی سوزان در زمینه ادبیات و علوم انسانی است و دوست دارد در آینده جامعهشناس شود.
اگر به من خیره شوی
او معتقد است که انسان نباید در زندگی تسلیم شود، رعایت حجاب اسلامی با شنیدن اظهارنظرهایی بیمورد و هزاران نگاه متعجب از سوی افراد مختلف در کوچه و خیابان همراه است. او روزی تصمیم گرفت با این رفتارها مبارزه کند و بنابراین با خودش فکر کرد که از فردا لباسی میپوشم که رویش نوشته شده باشد اگر به من خیره شوی با تو برخورد خواهد شد. او در همان حین که با جامعهاش در مورد حجاب در جدال است در مورد مسئلهی دیگری نیز مبارزه میکند و آن هم نقش زن مسلمان در جامعه است. او میگوید زنان در مساجد نیز میتوانند فعال باشند همان کاری که در گذشته میکردهاند و هماکنون در انحصار مردان قرار گرفته است.
همچنین او معتقد است که وقتی در جامعه تبعیضهایی در مورد مسئله جنسیت و یا نژاد میبینم، دچار نوعی سرگشتگی میشوم. او هماکنون عضو فعالی در جامعه است و در کلیساها و مدارس در مورد اسلام به سخنرانی میپردازد و به کمک پناهندگان نیز میشتابد. در سال 2004 وقتی که با خبر شد به عنوان مسلمان نمونه سال در استرالیا انتخاب شده است، جایزهی 2000 دلاریاش را به شرطی پذیرفت که بتواند آن را در استرالیا در بین سازمانهای اسلامی و غیر اسلامی بشر دوستانه توزیع کند.
سلام کافه
او هماکنون در حال کاملکردن تز دکترای خود در مورد بررسی مبارزهی زنان مسلمان غربی با تبعیض جنسیتی در درون جامعه و فرهنگ شان است و میگوید:”با اينکه مسیر زندگي من هميشه آرام و راحت نبوده است، اما هيچگاه تسليم نشدهام و هرگز نيز از اينکه مسلمان شدهام پشيمان نيستم.”
او پس از مسلمان شدنش به همراه همسرش در برنامهای تلویزیونی به اسم “سلام کافه” به عنوان مجری و طراح و برنامهریز حضور دارد،همسرش نیز عضو شورای نویسندگان و مجریان سلام کافه است. این برنامه که از کانال 31 تلویزیون استرالیا پخش میشود از 31 آپریل 2005 با موضوع رمضان شروع به کار کرد، ولی حالا با موضوع نشاندادن قسمتهایی ار زندگی مسلمانان استرالیایی به کار خود ادامه میدهد، مثلا با نشان دادن مشکلات اعتقادیای که مسلمانان در جوامع غربی با آن رو به رو هستند، و ارائه راهکارهایی ساده و خلاقانه لبخند را بر چهرهی تماشاچیان مینشاند.
این برنامه در یک استودیو ضبط میشود و در سیدنی و ملبورن به نمایش در میآید، سلام کافه، در طول این چند سال طرفداران خود را پیدا کرده و جوایزی را نیز از طرف تلویزیون استرالیا و کانال 31 از آن خود کرده است، در سال 2005 به عنوان بهترین برنامه متفاوت از لحاظ فرهنگی و زبانی و بهترین برنامه اعتقادی و معنوی برنده جایزه شد، در سال 2006 برندهی جایزهی بهترین برنامه سال شد و در سال 2007 به عنوان بهترین برنامهای که از اجتماعات نوظهور حمایت میکند، شایسته گرفتن جایزه شد.
در سال 2009 نام سوزان کارلاند در لیست “500 مسلمان تاثیرگذار در دنیا” قرار گرفت و در همان سال توسط سازمان ملل متحد و سازمان حمایت از گسترش مسلمانان به عنوان یکی از “رهبران مسلمان فردا ” انتخاب شد. سوزان بارها در رسانههای استرالیایی در مورد اسلام و مسلمانان صحبت کرده است، او همچنین به سرتاسر استرالیا سفرکرده و با مسلمانان و غیر مسلمانان در مورد موضوعات بینالمللیای از قبیل: اسلام، زنان مسلمان، تجریبات مسلمانان استرالیایی سخن گفته است. به غیر از اینها او در پارلمان مذاهب جهانی در چاتم هوس لندن و در محل اجتماع تخصصی مسلمانان در مالزی نیز به ایراد سخنرانی در مورد اسلام پرداخته است.
Q and A
سوزان همچنین به عنوان سفیر “موسسه خیریه بین المللی رویاهای دست یافتنی “که به هدف توانمندسازی و حفاظت از کودکان یتیم مبتلا به ایدز در سوئیس راه اندازی شده است، خدمت می کند. او مسئولیت هیئت مدیره سازمان زنان در استرالیا را نیز به عهده دارد.او یکی از بوجود آورندگان سرویس حمایت از ره یافتگان ویکتوریاست و برنامه ریزی شورای جوانان ویکتوریا را نیز بعهده دارد. سوزان در دانشگاه موناش نیز به عنوان استاد راهنما و سخنران در زمینه مطالعات جنسیتی، سیاست و جامعه شناسی با نگرش ویژه بر روی زنان مسلمان، فعالیت می کند.
سوزان با حضور در برنامه ی پرسش و پاسخ( Q and A) که از شبکه ای بی سی پخش می شود با موضوع ممنوعیت برقع در استرالیا، در پاسخ به این سوال که، “شما موافقید که پوشاندن صورت مانعی است برای ارتباط با سایر افراد، و شناختن و آشنا شدن با خود فرد ؟” گفت: “به نظر من هر شخصی در زندگی اش یک سری انتخاباتی دارد که نباید او را مجبور کرد کاری را انجام دهد، مجبور کرد که چیزی را بپوشد یا چیزی را نپوشد.”
سوزان عاشق اسلام و مسلمانان است و با جرات و بدون هیچ شک و ابهامی می گوید که “مسلمانان شگفت انگیزترین افرادی هستند که در زندگی ام با آنها رو به رو شده ام و این مسلمانان هستند که باعث شده اندکه من به کلی جامعه را پس نزنم.”
/انتهای متن/