جرائم زنان، چرا و چگونه؟
بر اساس تحقیقات انجام شده، در حال حاضر ترتیب ارتکاب جرم بین زنان با آمارهایی که در سال 72 گرفته شده است، مطابقت دارد. این موضوع نشان میدهد که حتی ترکیب جرمها نیز در طی این سالها تغییر نکرده است. اعتیاد و قاچاق، هر دو جرمهایی محسوب میشوند که زن و مرد در ارتکاب به آن مشترک هستند و تفاوت بین آنها فقط از نظر فراوانی ارتکاب به این جرمهاست.
سرویس اجتماعی به دخت؛الناز مردی/
در این گزارش، برای بررسی “علل افزایش آمار جرائم بین زنان” با دکتر مجید ابهری آسیبشناس اجتماعی و محمد جعفر غفرانی مدرس دانشگاه و کارشناس دینی به گفتوگو پرداختیم.
بنا به گفته غلامحسین اسماعیلی؛ رئیس سازمان زندانها،جرم اول در خانمها نیز مانند آقایان، مواد مخدر است و جرم دوم، اعمال منافی عفت و جرم سوم، سرقت است، در حالیکه در آقایان، سرقت، جرم دوم است. علت به وجود آمدن چنین جرائمی بین زنان را از دکتر ابهری جویا شدیم؛ وی گفت: « متاسفانه جرائم زنان، بخشی از نابهنجاریهای اجتماعی محسوب میشوند و آمار صعودی دارند که با توجه به شرایط اجتماعی، مشکلات اقتصادی، افزایش آمار طلاق و مسائل عاطفی این جرمها را مرتکب میشوند که در نهایت نتیجهای جز زندان و اعدام نخواهد داشت.»
دکتر ابهری جرائم زنان را به ترتیب جمعیت مجرمان به سه گروه زیر طبقهبندی کرد:
1- اعتیاد و مواد مخدر:
در این گروه، زنان بیشتر به خاطر همسر و یا مرد مورد علاقه خود به سمت اعتیاد میروند. متاسفانه در دهه اخیر، تبلیغات دروغ ماهوارهها برای لاغری باعث شده زنان به داروهای مخدر لاغری که اصلیترین آنها شیشه است روی بیاورند.
به گفته دکتر ابهری؛ زنان معتاد در مقابل خماری نسبت به مردان، خیلی ضعیف هستند و تحمل کمتری دارند. به همین دلیل، حمل و نقل مواد مخدر و خردهفروشی آن به زنان سپرده میشود، چراکه در این زمینه کمتر به آنان شک میکنند.»
2- جرائم منافی عفت:
در رابطه با این موضوع نمیتوان فقر را تنها دلیل خودفروشی و فحشا دانست. کمرنگشدن ارزشهای دینی در جامعه و فاصلهگرفتن از اخلاق باعث شده خودفروشی و سقط جنین به عنوان آسیبهای مرتبط در جامعه ظاهر شوند.
این آسیبشناس اجتماعی مردان را مقصر اصلی افزایش تعداد زنان خیابانی دانست و گفت: «تنوعطلبی مردان باعث گسترش تعداد زنان خیابانی شده است، به طوریکه به ازای هر یک از آنها،هفت مرد خیابانی وجود دارد.»
دکتر ابهری در ادامه گفت: «علت اصلی گرایش دختران و زنان بیوه جوان به باندهای فحشا و بروز این ناهنجاریها، مشکلات خانوادگی مخصوصا طلاق و اعتیاد والدین است .»
3- جرائم خشن برعلیه جان و مال دیگران:
علیرغم اینکه زنان از نظر عاطفی موجودات بسیار حساسی هستند اما در بسیاری از موارد دست به جنایاتی میزنند که غیر قابلباور است.
دکتر ابهری، آسیبشناس اجتماعی گفت: «جرائم خشن بر علیه جان و مال دیگران در زمینه قتل شوهر یا فرزند به دست زنان را میتوان به دلیل ازدواجهای اجباری، بدرفتاریهای غیرقابل تحمل، ورود شخص ثالث و از همه مهمتر روابط فرازناشویی دانست.»
وی ادامه داد: «در زمینه فرزندکشی نیز معمولا نامادریها دست به این جنایات هولناک میزنند که علت افزایش جرائم زنانه در این مورد، عدم حمایت مناسب از زنان بیپناه و نیازمند است که در این زمینه باید تجدید نظر اساسی به عمل آید.»
این آسیبشناس اجتماعی اعتیاد را به تنهایی زمینهساز خودفروشی و سرقت دانست و ادامه داد: «90 درصد از زنان خودفروش، سارق و معتاد به مواد مخدر هستند.»
ابهری گفت: «ناهنجاریهای اجتماعی، آیینه روابط اجتماعی هستند به طوریکه برخی از شرایط حاکم بر اجتماع، باعث انحراف در انسانها مخصوصا زنان میشود.»
به گفته وی ارتکاب جرم بیشتر در بین زنانی که جزو خانوادههای کمدرآمد، پرجمعیت و حاشیهنشین هستند،دیده میشود.
این آسیبشناس اجتماعی گفت: «افزایش حضور زنان در فعالیتهای اجتماعی دلیلی بر به وجود آمدن این جرائم نیست. زنانی که به صورت اجتماعی در فعالیتهای جامعه حضور دارند، دچار این نابهنجاریها نمیشوند.»
وی ادامه داد: «قانون، برخورد سطحی با ناهنجاریهای اجتماعی دارد و این موضوع نمیتواند پاسخ مناسبی برای آن باشد. برخوردهای فرهنگی، گسترش مهارتهای زندگی و به کار بردن ابزارهای پیشگیری، اساسیترین راههای مقابله با آسیبهای اجتماعی است.»
ابهری در رابطه با برخی از ویژگیهای زنان مانند: زودرنجی، حساس بودن، تصمیمگیری عجولانه و احساسی گفت: «این روحیه زنان یکی از دلایل اصلی بروز مسائل عاطفی و شکستهای مربوط به آن است،به همین دلیل برخی مردان از ظرافت روحیه زنان به عنوان ابزاری برعلیه خودشان استفاده میکنند و همین موضوع باعث ارتکاب آنان به جرم و افزایش این نابهنجاری بین آنها میشود.»
وی در ادامه گفت: «فقر فرهنگی، یکی از علل اصلی بروز نابهنجاریهای اجتماعی بین زنان است. محیط زندگی، خانوادههای پر جمعیت، بیسواد بودن والدین و ارتباط زودتر از موعد با جنس مخالف، از مهمترین عوامل وجود آسیبهای اجتماعی است، به طوریکه افزایش مشکلات روحی زنان در جامعه دلیلی بر ارتکاب جرم آنها محسوب میشود.»
پس از صحبتهای آقای دکتر ابهری؛ “آسیبشناس اجتماعی”، به سراغ آقای محمدجعفر غفرانی؛”مدرس دانشگاه و کارشناس دینی” رفتیم تا راهکاری برای مقابله با این نابهنجاری را از زبان او جویا شویم.
نظام آموزشی کشور؛ متهم اصلی در بحران هویت
آقای غفرانی در این زمینه گفت: «مشکل اصلی به نظام آموزشی در کشور ما مربوط میشود که متاسفانه در دانشگاهها و حتی حوزهها نیز به آن توجه نمیکنند. به طوریکه افراد تحصیلکرده جامعه نیز دچار نوعی بحران هویت میشوند و این موضوع آنها را از هر آرامشی محروم میسازد.»
وی ادامه داد: «عدم وجود خودشناسی و مسئله بحران هویت، افراد را هیجانزده میکند، طوریکه افراد در درون خود افسردهاند ولی در رفتاری که از خود نشان میدهند، خشونتطلب هستند و هر دو این حالات را با هم دارند. این موضوع باعث میشود زنان، کرامت، قداست، حرمت و توانایی بالقوه خود را نشناسند و دست به انجام کارهایی بر خلاف شخصیت یک زن بزنند.»
وقتی تفکر و عقلانیت تعطیل باشد
غفرانی در رابطه با معیارهایی که افراد برای خود در نظر میگیرند گفت: «چون این افراد برونگرا هستند و بیشتر به ظواهر خود اهمیت میدهند، بر اساس عقلانیتی که در آنها شکل گرفته است، معیارهای ایجاد شده در آنها نیز از درون جامعه شکل میگیرد. حال چون جامعه دائما در حال تغییر و تحول است، این افراد نیز تحت تاثیر این تغییرات قرار میگیرند، هیجانزده میشوند و واکنشهای غیر عقلانی و غیر منطقی از خود نشان میدهند.»
این کارشناس دینی در ادامه گفت: «دلیل اصلی اینکه روانشناسی در دانشگاهها تدریس میشود و حتی دانشکدههایی با همین نام در کشور وجود دارد، این است که رسانهها و جامعه تلاش کردهاند تا به نوعی درونگرایی را که قرآن و انبیا تاکید بسیاری بر آن داشتهاند، مذمت کنند و نام این عقلانیت را “درونگرایی” گذاشتهاند. همین مسئله باعث شده است معیار های امروزی در بیرون شکل بگیرد. به عنوان مثال: انتخاب همسر، رشته و شغل بر اساس ملاکهای بیرونی انتخاب شدهاند به نحویکه بیشتر صحبتهای مردم، روزنامه ها و جرائد مورد توجه افراد است.»
وی در ادامه صحبتهایش گفت: « وقتی تفکر و عقلانیت تعطیل باشد، افراد آسیبپذیر و شایعهپذیر شده و تحت تاثیر تغییرات بیرونی متزلزل میشوند؛ به طوریکه اکثر انسانها افراطگرا و هم تفریطگرا هستند، یعنی به نوعی دچار خود کمبینی و خود بزرگبینی شدهاند.»
آرامش ها ناپایدارند
این کارشناس دینی گفت: «امروزه آرامشها بسیار ناپایدار هستند، به نوعی که افراد فریب هر حرفی را میخورند و محیط بیرونی را تحت تاثیر قرار میدهند. درونگرا و افسرده شدهاند و با کمترین تغییراتی پرخاشگر میشوند و در مقابل محیط بیرونی سلطهپذیرند؛ که ریشه همه آنها را در فقدان خودشناسی میتوان یافت. اگر خودشناسی و عقلانیت در افراد وجود نداشته باشد، هیچ گفتار، اخلاق و منطقی طبیعی نخواهد بود.»
/انتهای متن/