یک نگاه دیگر به شب دهم
ایام محرم که می رسد و پای تلویزیون می نشینیم که سریال مناسبتی ببینیم، خیلی های مان نمی توانیم به یاد سریال کم نظیری نیفتیم که سالها پیش در چنین ایامی دیدیم: سریال خاطرهانگیز و ماندگار «شب دهم» اثر حسن فتحی.
سرویس فرهنگی به دخت؛ محمدرضا محقق/
نیم نگاهی به داستان شب دهم
اواخر سالهاي حكومت رضاخاني، خانوادهاي قجر و دستشسته از همه حوادث بيرون خانه، خلوت گزيده و به خاطرات ايام اقتدار قجر دلخوش كردهاند. تا اینکه مرد جوان شروري در پي يك شكست و به دنبالش شرطی که باید اجابت کند و به اجرا رساند، لاعلاج به سرقت از اين خانه ميآيد.
آنجا توطئهاي در كمين اوست و عشقي جانسوز كه در پيش است و شرطي كه انجام آن شير بهاي اين عشق است.
شرط اجراي ده شب تعزيه در ده شب اول محرم در ملأ عام، آن هم زماني كه تعزيه از طرف حكومت غيرقانوني اعلام شده است.
حکایت عاشقانهای کهن، در سنت زندگی مردمان این مروز و بوم که با دین و آیین و مرام و مسلک نیکان و بزرگان روزگار گره خورده و عجین گشته.
داستان مادر و فرزندی تنها، که در بیرمقی روزگار بیسودای حکومت پهلوی، درمانده و رمیده از همه جا، کنج عزلت و گرد غربت خویش را تجربه میکنند.
حکایت خانه و کوچه و بازار؛ حکایت مردمان روزگار و جوان شیدایی که لوتیگری را از زورخانه و مشتیگری با دوستان هم پیالهاش در قهوه خانظ سرگذر تجربه کرده و دل به دوست و پا به گشتن گرداگرد شب و روزش سپرده.
آنک اما در اتفاقی از جنس دل و رخدادی از رخ یار، پا به کار دلدادگی و تن به سودای عاشقی سپرده و … خلاصه یک دل نه صد دل عاشق میشود.
حکایت پسر یکدانه و دردانه پیرزنی که دار و ندارش از این دنیا همین دردانه است و یاد و خاطرهاش از مردی که دیگر نیست؛ اگر چه رسم مردانگی و مرام بزرگیش، کوچه به کوچه و خانه به خانه نُقل محافل و نَقل مجالس است.
خاطره دل انگیز شب دهم
باری؛ به مناسبت ماه محرم و در یادکرد از نمونههای ارزشمندی که در هنر هفتم ایران، چه در سیما و چه در سینما در بازپردازش معارف عاشورایی تولید شد و به نمایش درآمد، به یکی از سریالهای تلویزیونی ارزشمند و خاطره انگیز میپردازیم که نمونهای جدی و غنی و زیبا و معرفتآمیز در این ساحت مقدس بود.
یکی از خاطرههای دلانگیز مخاطبان رسانه ملی از تصویرگریهای عاشورایی در قاب کوچک تلویزیون، سریال «شب دهم» بود، به کارگردانی حسن فتحی که توانست با خلق یک اثر دیدنی و جدی و عمیق و مومنانه، خاطرهای باشکوه و تصویری ماندگار در این میدان سترگ و مقدس به یادگار گذارد.
چرا شب دهم ماندنی شد؟
«شب دهم» که با داستان یک عشق زمینی آغاز و به عشق ملکوتی عاشق شیدا به آستان مقدس حضرت اباعبدالله(ع) انجامید، در عین اینکه یک روایت شیعی از عشق و ارادتی عمیق در میان مردم ایرانزمین به سالار شهیدان را به تصویر میکشید، ادای دینی هم بود به مراسم سنتی و کهن تعزیه و میراث بزرگی که برای هنر نمایش ایران در هیئت یک امر آیینی برجای گذارده است.
سریال شب دهم در واقع حاصل چند مولفه جدی و هنرشناسانه و در عین حال تلاشی در خور در ساحت عقاید ایمانی و باورهای مذهبی مردم ایران اسلامی بود:
توجه به ساختار غنی و مستحکم روایی و دراماتیک در این مجموعه داستانی.
استفاده صحیح و اصولی و عمیق و در عین حال استاندارد و فارغ از شعار و سطحیزدگی از معارف و شعائر دینی و خاصه عاشورایی در تار و پود یک درام غنی انسانی.
و بالاخره یک اجرای هدفمند و یکدست و خوشریتم از داستانی که بر محور عناصر مذهبی و متن اعتقادات اصولی یک جامعه ایمانی شکل میگرفت؛ عزاداری حضرت اباعبدالله(ع) که به عنوان خمیرمایه همه حرکتهای انقلابی و اصلاحی به خصوص در طول سدههای اخیر به شمار میرود.
در سریال شب دهم شاهد این نکته هستیم که اصول درام و پرداخت روایت در کنار سایر عناصر و مولفههای بصری به خدمت متن و مضمون غنی و سرشار از معرفت داستان درمیآید و عشق الهی و آسمانی مجرایی میشود برای رهایی و رسیدن به قله انسانیت که همانا ایثار و قطع تعلق از بند همه زنجیرهای هوی و هوس دنیوی باشد.
در این سریال چند چهره داستانی که ساختمان اصلی درام را تشکیل میدهند، به خوبی به نمایش درآمده و از همه مولفههای روایی و بصری و جذابیتهای داستانی برای هرچه بهتر به تصویر کشیدهشدن این شخصیتها و تیپهای داستان بهرهگیری شده است.
قصه جوان لوطیمسلک و عوام یک خانواده ساده سنتی که با مادر پیرش زندگی میکند و با همه ویژگیهای این مرام و منش روزگار میگذراند و در خلال یک اتفاق، دل به دختری میبندد که بازمانده از خاندانی قجری و وابسته به یک طیف اشرافی است.
روند داستان به نحوی شکل میگیرد که این جوان ضمن پسدادن امتحان عشق در مسیر ذوبشدن در عشق دلبرانه زمینیاش در اتفاقی دیگر به معرکه تعزیه و سکوی پرش در آوردگاه عزای حسین(ع) وارد میشود و همین ورود او را مهیای پرواز در آسمانی بس فراتر و فراخ تر از عشق زمینیاش میکند تا اینکه در نهایت، با ذوبشدن در هرم یاد و نام حسین(ع) سر به سودایی بزرگ مینهد و شهید راه عشق سالار شهیدان میشود.
شب دهم یک نمونه برای رسالت رسانه
شب دهم را میتوان یکی از تصویرگریهای مومنانه و جدی و قابل دفاع در عرصه هنر تصویر در قالب قاب کوچ تلویزیون دانست که در زمان پخشش، گرایشی کمنظیر از سوی مخاطبان به همراه داشت و مخاطبانی میلیونی یافت.
اتفاقی که برای شب دهم به لحاظ خواست و اقبال و استقابل مخاطب روی داد گویا و جویای این حقیقت بود که هنوز هم اگر هنرمندان ما با شناخت درست از ویژگیهای مدیوم هنری و نیز با بهرهگیری صحیح از معارف دینی و مراسم آیینی، آفرینشی قابل قبول را برای مخاطب پدید آورند، میتوانند مخاطبان انبوه را به سوی خود فراخوانند و انها را به تأمل و تدقیق در معارف آسمانی دین مبین اسلام و خاصه، غور بیشتر در عشق و ارادت به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله(ع) دعوت کنند.
این اتفاقی است که در خلال پخش سریال شب دهم به راستی و روشنی رخ داد و بار دیگر این نکته را اثبات نمود که رسانه فراگیر نمایش در قالبهای مختلف سینما و تلویزیون و تئاتر، تا چه حد میتواند تأثیرگذار باشد و مخاطبان را به احیای فکر و اندیشه و توجه و تنبه به ارزشهای ناب و الهی حقایق دینی و مرام و منش و تاریخ بزرگان آیینی فرابخواند و به موفقیت در جذب مخاطب و همراه نمودن او نایل آید.
حتی در این دوران رقابت فشرده رسانههای مختلف و در عصر تکنولوژی دیجیتال هم میتوان و باید به ارزشهای غنی و گنجینههای ناب فکر و هنر دینیمان اعتماد کنیم و به یاد داشته باشیم اگر هم راه مفری از این سیطره تکنولوژیک و تهاجم فرهنگی غرب باقی باشد، همین راه است و لاغیر!
نگارنده خوب به خاطر دارد که در دوران پخش اول این سریال حسینی و عاشورایی شب دهم، مردمان یک روستای دورافتاده و محروم که از نعمت برق برخوردار نبودند، برای دیدن این سریال، راهی نزدیکترین روستای دارای برق اطرافشان میشدند تا غنیمت دیدن قسمتهای مختلف سریال شب دهم را از دست ندهند!
حرف محرمی آخر
یا حسین(ع)،
ای حقیقت ناب و تابناک همه دورانها! ای گنجینه زیبا و باطراوت همه هنرها!
ای نور ازلی و ابدی خدا در شب دیجور زمان و زمین!
از تو میخواهیم دست اهالی هنر و اصحاب رسانه را در این زمانه دلگیر و ابراندود بگیری و با مدد الهیات به آنها نور ایمان و چراغ فهم و خرد برتر ولایی را عنایت کنی تا با استعانت از تو و تاریخ و داستان راستانت، وادی هنر را به زلال ارزشهای ناب و انوار تابناک ذکر و فکرت، منور سازند و رهنمای مخاطبان انبوهشان در مسیر حقیقت و هدایت و رستگاری شوند!
/انتهای متن/