هنوز امضای عقدنامه خشک نشده، طلاق!
طلاق پیش از شروع زندگی زیر یک سقف! این پدیده رایج این روزهاست که در دادگاه خانواده بوفور دیده می شود. با مشاور خانواده خانم آقامیری در این زمینه و علل و عوامل آن به گفت وگو نشسته ایم.
سرویس اجتماعی به دخت؛ سمیه سمیعی/
“دیگر خسته شدهام، تازه فهمیدم چه اشتباهی کردم، الآن جدا شوم بهتر از چند سال دیگر است، من را درک نمیکند، چقدر دیگر گذشت کنم و … من فقط طلاق میخواهم. “
شاید تا چند سال پیش اگر این جملات را میشنیدید به طور قطع تصور میکردید اینها جملات زنیست که سالهاست از زندگی مشترک او میگذرد و بعد از کلی تلاش برای ساختن زندگی و گذشت فراوان دیگر تاب تحملش پایان یافته است اما این روزها اگر سری به دادگاههای خانواده بیندازید, میبینید که مراجعهکنندگان این محافل دخترها و پسرهای جوانی هستند که زیر یک سقف نرفتهاند و هنوز امضای عقدنامهشان خشک هم نشده است.
آمار 27 درصدی وقوع طلاق در دوران عقد همان آژیر خطریست که طی چند سال اخیر به صدا درآمده و همچنان بر طبل نابودی زندگی جوانان میکوبد. تحقیقات انجام شده در سال 91 نشان میدهد که آمار طلاق در دوران عقد رو به افزایش است و این آمار در برخی شهرها و استانها از جمله مشهد، شیراز و اصفهان حدود 40 درصد است!
طبق گفته کارشناسان طلاق یک آسیب فردی اجتماعیست, گرچه در دورههای گذشته تفکر و فرهنگ بسوز و بساز شایع بوده است که البته امروز به این نوع تفکر انتقادات و چالشهایی وارد است اما آیا ما جوانانِ خود را برای ساختن یک زندگی با اصول درست آماده کردهایم و مفهوم صحیح گذشت و تلاش برای ساختن را به آنها آموختهایم؟ در این بین برخی مشکلات اقتصادی، اشتغال و مسکن را عامل مهمی در این زمینه میدانند اما آیا مشکل اساسی نسل جوان امروز تنها مسائل مالیست؟ یعنی میزان طلاق در بین قشر مرفه ما که به دور از این آسیبها هستند در مرتبه پایین قرار دارد!
در هر حال به نظر میرسد این روزها دغدغه خانوادهها تنها امکان وقوع طلاق پس از ازدواج و با داشتن یک یا چند فرزند نیست. این روزها پیش از آنکه زندگی زیر یک سقف آغاز شود پایان مییابد و این مسئله اساسیست که تلاش کردهایم در این گزارش هر چند کوتاه به آن بپردازیم تا از دلایل وقوع طلاق در دوران عقد که بسیار در حال افزایش است آگاهی یابیم.
تأثیر عمیق مذهب
خانم آقامیری ابتدای سخنش را اینگونه آغاز کرد: خوب است ابتدا بگویم آنچه من در این سالها با انجام مشاورهها و مراجعین متعددی که داشتهام فراگرفتهام, وجود رابطه مستقیم تدین و مذهب با وقوع اینگونه مشکلات است. در واقع هر چه عِرق مذهبی و دینی افراد کمتر باشد بستر وقوع چنین چالشهایی فراهمتر است, یعنی تدین رابطه معکوس دارد با بیشتر شدن مشکلات روحی و روانی و این خود زمینه بروز چنین مسائلیست.
به حاشیهرفتن گذشت و چشمپوشی
وی ادامه داد: مسئله دیگری که باید به آن اشاره کنم, به حاشیهرفتن مفاهیمی مثل گذشت، فداکاری وایثار است که متأسفانه در بین مردم ما بسیار کم شده است و به مراتب کمتر هم میشود, به خصوص چشمپوشیکردن هم کمتر دیده میشود و به جرأت میتوان گفت مهمترین عامل آن ضعف فرهنگیست که قدری گریبانگیر خانوادههای ایرانی شده است.
آقامیری اضافه کرد: دلیل دیگر که بسیار مشهود است, تفاوت فرهنگیست و در نظر نگرفتن نسبیتها در زمان ازدواج است, چه از جهت مالی و چه از جهت فرهنگی و دینی و پایگاه اجتماعی که البته این موارد را در ازدواجهایی شاهد هستیم که سریع رخ میدهد, یعنی امروز عاشقند و فردا فارغ. در عرض یک ماه آشنایی و عقد صورت میگیرد و افراد بدون آنکه تأملی کنند سریع تن به ازدواج با فردی میدهند که احساس خوشایند زیادی نسبت به او دارند و به اصطلاح گمان میکنند عاشق او شدهاند. حتی من در خبری از وقوع طلاق پس از سه ساعت عقد بسیار شگفتزده شدم . این چه چیز را نشان میدهد؟ اینکه ما عجولانه و بدون تفکر درست انتخاب کردهایم.
عدم بلوغ فکری برای تشکیل خانواده
این مشاور خانواده در ادامه تصریح کرد: این مسئله یک آسیب اجتماعیست و قدر مسلم نشأت گرفته از فقر و ضعف فرهنگی ماست, یعنی زمانی که دختر و پسری در عرض یک ماه با هم آشنا میشوند و قرار یک امر مقدسی مثل ازدواج را میگذارند اما به مشکل میخورند یا توانایی تصمیمگیری نداشتهاند و به یک شعور و بلوغ عقلانی نرسیدهاند یا در محاسباتشان اشتباه کردهاند اما به نظر میرسد جوانان ما به یک بلوغ فکری در زمینه زندگی و ازدواج نرسیدهاند.
وی خاطر نشان کرد: در واقع باید بگویم جوانان امروز ما متأسفانه به بلوغ جسمی، جنسی و شاید هم به بلوغ عاطفی می رسند اما به بلوغ فکری و عقلانی که پایه تشکیل یک زندگی مشترک است دست نیافتهاند و آنچه امروز دیده میشود این است که جوانان ما به این مرحله از بلوغ دیر دست مییابند و این برمیگردد به تربیت خانوادهها که بسیار مؤثر است. ما میتوانیم هرازگاهی انگشت اتهام را به سمت جامعه، آموزش و پرورش، صداو سیما و … ببریم اما خانواده همیشه مورد اتهام و نقد بوده، هست و خواهد بود.
آقامیری در ادامه اظهار داشت: مسئله دیگر که بسیار مشکلساز است سطح پایین قدرت سازگاری زوج و عدم یادگیری مهارتهای زندگی، مهارت حل مسئله و حل اختلاف است که در روزها و ماههای نخست ازدواج خود را نشان میدهد و باعث میشود که افراد پیش از آغاز زندگی زیر یک سقف به آن پایان دهند.
جای ارزش ها ضد ارزش ها تغییر کرده
این مشاور خانواده ضمن اشاره به اینکه ما نمیتوانیم بگوییم خانواده هرازگاهی دچار تزلزل و اشتباه میشود و پیامد آن هم همین است که میبینیم بیان داشت: خانواده باید پایههایش محکم باشد تا بتواند تربیت اصولی و اساسی داشته باشد. توجه کنید زمانی که ما جامعه ایرانی را بررسی میکنیم مشاهده میکنیم که ایران دارای دو ویژگی بسیار حائز اهمیت است, یک پیشینه فرهنگی وادبی که به همراه دارد و دیگر فرهنگ اسلامیست که به دوش میکشد, یعنی دو بازوی قدرتمند با خود دارد که باید در تمامی عرصهها بدرخشد اما متأسفانه میبینیم که در برخی مسائل به تزلزل کشیده شدهایم و از آن بازوهای قدرتمند خود استفاده درست نمیکنیم و در نتیجه گاهی دچار آسیب میشود.
وی اضافه کرد: در واقع باید گفت که انگشت اشاره به سمت ایران نیست به سمت خانواده ایرانیست که به سمت تزلزل و منفیگرایی رفته است. زمانی که جای ارزشها و ضد ارزشها تغییر کند, ما دچار آسیبهایی میشویم که امروزه به آن مبتلاییم. به طور مثال اگر خانوادهای دختر 18 ساله خود را عقد کند همه انگشت تعجب به دهان میگیرند که چقدر زود، در حالی که در سنت و جامعه ما این یک ارزش بوده که دختر به محض پایان دوران تحصیل آمادگی ازدواج را داشته است, حال اگر میخواست ادامه تحصیل هم دهد مشکلی نبوده اما این روزها میبینیم که سن ازدواج بسیار بالا رفته و اگر یک دختر 30 ساله بخواهد ازدواج کند، میگوییم عجله نکن خوب فکرهایت را کردی!
قبح طلاق ریخته
آقامیری ادامه داد: این مسائل در خصوص طلاق هم رخ داده. درست است که طلاق حلال است اما مبغوضترین حلال است، همانطور که شهید مطهری در کتاب زن در اسلام خود به آن اشاره کردهاند. متأسفانه قبح طلاق از بین رفته مثل بسیاری از ارزشهای دیگر در خانواده. ارزش پدر منوط شده است به حساب بانکی او, ارزش مادر منوط است به سرویسدهی در خانه و این آغاز تغییر دیگر ارزشهاست, مِن جمله عدم طلاق و تلاش برای دوباره ساختن.
این مشاور خانواده خاطرنشان کرد: زمانی که پدر در خانواده له شده و مچاله شده است خروجی این خانه که فرزندان هستند چگونه میتوانند درست رشد و پرورش یافته باشند؟ این میشود که دختر 18 ساله خانوادهای در فلان استان به هرزگی فرو رفته است چراکه پدر در خانواده که نقش و جایگاه ویژهای طبق فرهنگ اسلامی و ایرانی ما باید داشته باشد, به حاشیه رفته و جایگاهها عوض شده است و این موجب میشود همهچیز دستخوش تغییر شود و قبح بسیاری از بدیها و زشتیها ریخته شود.
ازدواج با چه هدفی ؟
وی با تأکید بر اینکه باید هدف از ازدواج را برای جوانان تبیین کنیم در پایان تصریح کرد: امروز در خانوادهها به ویژه خانوادههای سنتی بیشتر مشاهده میکنیم که والدین به محض اینکه سن فرزندان قدری بالا میرود اصرار دارند که فرزندانشان ازدواج کنند اما ازدواج با چه هدفی؟ اینکه فرزندان ما صرفاً تشکیل خانواده بدهند و ازدواج کنند کافیست یا باید هدف اصلی و نهایی از ازدواج را برای آنها تبیین کنیم، هدفی که در قرآن و دین ما بسیار به آن اشاره شده است. باید به آنها آموزش داد که برای این پیریزی ازدواج و در واقع ستون محکم زندگی نیاز به چه مصالحی هست؟!
/انتهای متن/