سرویس فرهنگی به دخت/هر روز در سکوت خیابان ِ دوردست
روی ردیف نازکی از سیم مینشستوقتی کبوتران حرم چرخ میزدند
یک بغض کهنه توی گلو داشت… میشکستابری سپید از سر گلدسته میپرید:
جمع کبوتران خوشآواز خودپرستآنها که فکر دانه و آبند و این حرم
جایی که هرچقدر بخواهند دانه هستآنها برای حاجتشان بال میزنند
حتا یکی به عشق تو آیا پریدهاست؟رعدی زد آسمان و ترک خورد ناگهان
از غصهی کلاغ، کلاغی که سخت مست…ابر سپید چرخ زد و تکهپاره شد
هرجا کبوتری به زمین رفت و بال بستباران گرفت – بغض خدا هم شکسته بود
تنها کلاغ روی همان ارتفاع پست،آهسته گفت: من که کبوتر نمیشوم
اما دلم به دیدن گلدستهات خوشستمژگان عباسلو / انتهای متن/
ورود مشاورین
ورود مشاورین
رمز عبور خود را بازیابی کنید.
کلمه عبور برایتان ایمیل خواهد شد.

بهدخت، سایت دختران و زنان جوان ایرانی است، بی هیچ مرزی میان آنها. یعنی هر دختر و زنی که پا به فضای سایبری می گذارد، سوای قومیت، نژاد، سلیقه و گرایش، مخاطب به دخت است. به دخت می خواهد آینه ای باشد برای اینکه دختران و زنان جامعه مان را به تمامی نشان دهد، همان گونه که هستند...