سقف شیشه ای
برای پیشرفت زنان موانعی هست. سقف شیشه ای اصطلاحی است در همین زمینه. اما پیش از آنکه موانع پیشرفت زنان را برشماریم، باید پیشرفت زنان را تعریف کنیم. در این مقاله پیشرفت زنان به فرصت های کسب موقعیت های بالا در سازمان ها تعریف شده است. اما آیا پیشرفت زنان تنها با کسب این مناصب حاصل می شود؟
سرویس اجتماعی به دخت؛ مجید ایرانشاهی/
در تعريف سقف شيشه اي گفته ميشود: به موانع مصنوعي و نامرئي، تصميمات سازماني و تعصبات مسئولان سازمان اطلاق ميگردد که مانع پيشرفت اشخاص با صلاحيت و يا اقليتها (بويژه زنان) در داخل سازمانها ميگردد.اين اصطلاح به مفهوم نقطه اي است که پس از آن اقليتها و زنان ارتقا پيدا نمي کنند. اين اصطلاح از دهه 1970 در آمريکا شکل گرفت.(خوشنويس [1])
امروزه واضح است که در سقفها و ديوارهاي نامرئي در اکثر محيطهاي کاري براي اقليتها و زنان نشات گرفته از اعمال و روشهاي سازماني و رفتاري وجود دارد که فرصتهاي پيشرفت اقوام و يا نژادهاي اقليت را محدود ميکند.
به طور مثال در 500 شرکت بزرگ آمريکا،زنان تنها يکي از ده موقعيتهاي سطوح بالا در حد رئيس هيئت مديره،مديرعامل و يا معاونان مدير عامل را بدست آوردهاند. (همان منبع)
بر اساس اين موضوع عدم حضور زنان در پستهاي مديريتي ناشي از ضعف آنان نمي باشد و عوامل ديگري در اين موضوع نقش ايفا ميکند.
بخشي از اين عوامل را کليشههاي جنسيتي،تصوير ذهني يکنواخت و قالب بندي شده اي از رفتارهاي خاص مربوط به زنان و مردان را بدون آنکه مورد بررسي و آزمون قرار گرفته باشند،ارائه ميدهند. اين کليشهها از طريق سيستم غالب در فرهنگ،استعارهها،کنايهها،داستانهاي اساطيري و نظاير آن به جامعه القا ميشود.
سقف شيشه اي به نوعي در تبعيت از فرهنگ حاکم در کل جامعه و ديدگاههاي حاکم پيرامون زنان ميباشد.
براي نمونه ” وضعيت به گونه اي پيش رفته که به گفته کارشناسان تعداد زنان شاغل در 20 سال اخير تغيير نکرده است تا سهم آنان از تعداد بيکاران کشور دو برابر سهم آنان در کل اشتغال کشور باشد.
يک بررسي آماري نشان ميدهد درصد شاغلان زن نسبت به کل شاغلان 4/9 درصد است.
در اين بررسي مشخص شده که زنان شاغل در بخش عمومي نسبت به کل زنان با رقم 5/39 درصد، در صدر قرار دارند. اين در حالي است که سهم زنان شاغل در گروه مديران عالي رتبه به کل زنان شاغل در بخش عمومي تنها 9/4درصداست.(جمشيدي [2])
دادههاي مورد نظر به اين نکته اشاره ميکند که درصد شاغلان زن کارفرما و کارکنان مستقل در بخش خصوصي نسبت به کل زنان شاغل در بخش خصوصي 1/37 درصد و درصد شاغلان زن در تعاون به کل زنان شاغل تنها 9/4 درصد است. نتايج اين تحقيقات در مورد سهم مديريتي زنان در بخش تعاوني باز هم به ارقامي اشاره ميکند که چندان اميدوارکننده نيست. اين رقم تنها 18/1درصد را شامل ميشود.”(همان منبع)
و همين مساله تا حدود زيادي باعث شده است که در کشور ما تعداد مديران مرد 35 برابر مديران زن باشد. درواقع نوع ارتباطات و ديدگاه که به صورت علني بيان و ابراز نمي گردد و مانع حضور زنان در سطوح بالاي مديريتي ميگردد.
همچنين سقف شيشه اي موجب:
1.جامعه پذيري ناتواني زنان ميشود.
2.موجب خود ناتوان انگاري زنان ميشود.
3.جامعه پذيري ناتواني و خود ناتوان انگاري زنان موجب کاهش توانمندي آنان ميشود.(طالقاني و همکاران، 1388)
سقف شیشه ای نوعي مانند کليشههاي فرهنگي حاکم در سازمانها ميباشد که باعث کاهش مشارکت زنان ميگردد که برای از بین رفتن آن باید تلاش بسیاری صورت پذیرد که بهترین ابزار برای رفع آن آموزش و تغییر باورها نسبت به حضور زنان می باشد.