خانواده یا جامعه مهم است یا خود دختر؟
در بحث بررسی مهم ترین مسائل دختران ایران با دکتر مریم نهاوندی جامعه شناس و عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به دو عامل رسیدیم: خانواده که کارکرد درست ندارد و بی هویتی دختران. اما ادامه بحث…
سرویس اجتماعی به دخت؛ فرزانه حکمت/
– خانم دکتر نهاوندی این بی هویتی برای جوانان ما مخصوصا دختران چه پیامدهایی دارد؟
– ببینید بی هویتی یعنی شناخت نداشتن از خود . اولین پیامدش این است که جوانان ما هدف ندارند .
برای کسب این هویت و هدف معمولا خانواده و جامعه به جوانها کمک می کند و ما گفتیم که متاسفانه خانواده ها خودشان دچار تزلزل شده اند. ضمن اینکه الان مشکلات اقتصادی هم زیاد است. الان عملا خانواده ها فقط دنبال این هستند که نیازهای اقتصادی بچه شان را و توقعات آنها برطرف کنند. پدر خانواده دیگر از نظرعاطفی کاری برای بچه اش نمی کند. او از زنش هم عاطفه نمی گیرد که بخواهد به بچه اش عاطفه بدهد. این یک سیکل غلط است. در خانواده مرد جای خودش نیست زن جای خودش نیست و بچه ها هم. متاسفانه در صدا و سیما اینجوری هم نشان داده می شود که خانواده خوب یعنی اینکه خانم خانه یک غذای خوب بپزد بگذار جلوی شوهرش بگذارد، یک کیک خوب درست کند و… در صورتی که دریک خانواده خوب رابطه زن و مرد و پدر و مادر اینطورتعریف نمی شود. باید یک پروسه ای برای این خانواده تعریف شود که اینها جزئی از این پروسه است. اصل چیز دیگری است که ما آن اصل را کار نداریم و به فرعیات چسبیدیم. وقتی خانواده را در همین حد تعریف می کنیم، بعد این بچه هم فقط دنبال این است که ماشینم عوض شود، موبایلم… بزرگتر شد و ازدواج کرد، خانه را هم از پدر و مادر می خواهد. همه توقعات جدید و نیازهای اقتصادی جورواجور را پدر و مادر باید برطرف کنند. توقعات مادیست نه عاطفی. برای همین است که پدر و مادر دچار دردسر هستند. اینجاست که حتی اگر پدر و مادرهای متوجهی هم باشند، بچه ها به حرفشان گوش نمی کنند، به قول قدیمی ها برایشان تره هم خرد نمی کنند.
– در مورد نقش جامعه برای کسب هویت نظرتان چیست؟ مثلا نقش گروه های مرجع ؟
– اشاره کردیم که در جامعه هم ، گروه های مرجع نهایتا کدامها هستند؟ مثلا گروه مرجع دختران ما چه کسانی هستند؟ دوستانی که از خودشان بی هویت ترند. برای پسران هم همین طور است.
– نتیجه ای که می گیریم این است که خود این دختر یا پسر نقشی در این میان ندارد. همه مشکلات از جامعه و خانواده است. خودش در اینجا مسئولیتی ندارد ؟ به عنوان یک جامعه شناس در میان تمام این عوامل معیوب، اگر بخواهید برای خود این دخترتوصیه ای داشته باشید، چه می گویید؟
– ببینید من اولین عنصری که گفتم شناخت از خود است. خود این دختر نهایتا خودش را بشناسد، توانایی ها و توانمندی هایش را بشناسد و همانها را تقویت کند تا راه های جدید برایش باز شود . مثلا من دختر خانمی هستم که درس خواندن را دوست ندارم، ولی دوست دارم یک قالیباف ماهر بشوم، باید به این علاقه خودم بها بدهم. البته باز هم خانواده و جامعه باید کمک کند، ولی خود من خیلی مهمتر هستم که اول برای خودم هدفی داشته باشم و برای رسیدن به آن هدف توانایی ها و توانمندی هایم را شناسایی کنم. من خواهری دارم که تا سوم راهنمایی خواند گفت من دیگه حوصله درس خواندن ندارم. درعوض عاشق خیاطی و بافتنی بود. بالاخره دیپلمش را هم نگرفت. خانواده هم با او مدارا کرد تا این که ازدواج کرد. الان بهترین تابلوی نقاشی را می کشد و بهترین کارهای هنری را انجام می دهد .
– خودش بیشتر در این قضیه موثر بود یا محیط و اطرافیان؟
– اول خودش مهم بود که توان و استعدادش را شناخت و البته حرفش هم معقول بود و بعد خانواده را همراه کرد. اوایل خانواده اصرار داشت که حداقل دیپلمش را بگیرد. ولی بر اثر پافشاری خودش خانواده هم قبول کرد که مسیر مورد علاقه خودش را برود. این خواهر من الان نه تنها خودش در زندگی آدم موفقی است، بلکه دختری دارد که لیسانس مدیرت بازرگانی گرفته و با شوهرش یک فروشگاه بزرگ را اداره می کند. او توانسته حتی برادرش را که از خودش بزرگتر است، به کار بگیرد. این سلامت و روحیه شاداب را این دختر از زندگی موفق مادرش دارد.
– پس نهایتا شما نتیجه می گیرید دختران اگر خودشان علایق و استعدادشان را بشناسند و در مسیر درست جلو بروند، عوامل را هم مهیا می کنند . و حتی اگر مشکلات هم باشد، نهایتا با شناخت و همت خودشان به یک مسیر درست می رسند؟
– دقیقا، البته من برنقش جامعه هم تاکید می کنم. به هر حال باید جامعه و خانواده کمک کند. اما این کمک هم وقتی به درد می خورد، که خود دختر و پسر ما همت و عزمی داشته باشد .گاهی ما می بینیم که پدر و مادر همه امکانات را هم برای زندگی به بچه ها می دهند، اما آنها نهایتا نمی توانند برای خودشان کاری کنند.
– در نظر داشتن تفاوت های جنسیتی هم در این مسیر کمکی به موفقیت دخترها می کند؟به هر حال ما با نقش های تفکیک شده جنسیتی در جامعه مواجهیم.
– تفکیک جنسیتی نکته خیلی مهمی است. دختران مخصوصا در دبیرستان و در دوران دانشجویی به این موضوع خیلی حساس هستند. بعضی از این تفکیک ها غلط است ومتاسفانه جامعه هم به آن بها داده . مثل اینکه پسر دانشجوی من به عنوان اینکه پسر است توقع داشته باشد که مثلا بشقاب غذایش را حتما مادرش بشورد. این بد است. این که امروز با مادرش اینطور رفتار می کند، فردا در مورد زنش هم می خواهد اینطور باشد . در حالی که اینها نه وظیفه مادر و نه وظیفه زن است. این نگاه است که در تعامل دختر و پسر هم اثر بدی می گذارد. باید محور انسانیت افراد باشد. زن و مرد هر دو انسان هستند، کارها، مشاغل و نقش هایی که زن و مرد به عهده می گیرند، اگر خلاف بحث انسانیت باشد باید کنار بگذارند.
مشخصا در برنامه ریزی برای آموزش عالی هم همین مساله هست. اینکه برای بعضی کارها شرایط جسمی زنان مناسب نیست، مثل رانندگی تریلی، درست است. بعضی کارها هم مثل رانندگی تاکسی اصلا ممکن است خیلی خود زنان هم دوست نداشته باشند. اما گاهی هم شرایط طوری می شود که یک زن مثل آن زن کارآفرین روستایی مجبور می شود که چادرش را به کمرش ببندد و پشت تراکتور بنشیند. در مصاحبه ای که کرده بود می گفت من شوهرم مرده و سه تا پسر کوچک هم داشتم، مجبور بودم این کار را یاد بگیرم.
ما باید در آموزش عالی بجای اینکه مستقیما برای زنان تعیین تکلیف کنیم که مثلا وارد رشته هایی مثل مهندسی کشاورزی و مهندسی معدن نشوند، باید تفهیم کنیم که اگر شما مهندس معدن شدید، باید بعدا در معدن کار کنی و با این مدرک دیگر نمی توانی مثلا بروی در یک مجله کار کنی . یعنی با یک هدایت شغلی صحیح، خودبخود انتخاب رشته هم درست صورت می گیرد. بعد هم توجه داشته باشیم که ما در حال حاضر در بخش کشاورزی کلی زنان کارگر کشاورزی داریم. آیا کارگر بودن برای زن در کشاورزی خوب است، ولی مهندس بودن بد است؟
ادامه دارد…