در تحليل سرنوشت جوامع، محور، روحيّهى مردم است
در آخرین روزهای مهمانی خدا بهره دیگری از قرآن می بریم.
سرویس فرهنگی به دخت/
سوره الأنفال: آيه 53
ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةًأَنْعَمَهاعَلى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (53)
ترجمه:
بدين سبب است كه خداوند ، نعمتى را كه به قومى عطا كرده، تغيير نمىدهد، مگرآنكه آنان آنچه را در خودشان است تغييردهند، و همانا خداوند، بسيار شنوا و داناست.
نكته ها:
دراحاديث متعدّد،عواملى مانند ظلم و گناه، سبب تغيير نعمتهاى الهى به حساب آمدهاند،چنانكه بازگشت از گناه و انحراف و حركت در مسير حقّ،موجب سرازيرشدن انواع نعمتهاى الهى است. «1»
گناهان وستمها،انسان را از لياقت بهرهورى ازلطف الهى دور مىكند. چنانكه حضرت على عليه السلام در خطبهى قاصعه بدان اشاره نموده و در دعاى كميل مىخوانيم:
«اللهم اغفرلى الذنوب التى تهتك العصم … اللهم اغفرلى الذنوب التى تغيرالنعم …» »
درنامه حضرت على عليه السلام به مالك اشتر مىخوانيم: هيچ چيز مانند ظلم و ستم، نعمتهاى الهى را تغيير نمىدهد، چون خداوند نالهى مظلوم را مىشنود و دركمين ظالمان است. «2»
امام صادق عليه السلام فرمودند: همواره از سختىها و گرفتارىهاى روز و شب كه عقوبت معصيت و گناهان شماست، به خداپناه ببريد. «1»
پيامها:
1انسان ذاتاً شايستهى دريافت نعمتهاى الهى است. «أَنْعَمَهاعَلىقَوْمٍ»
2 زوال نعمتها،از ناحيهى خود ماست، وگرنه سنّت خدا بر استمرار نعمتهاست. «ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً» … «حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»
3 دادنها و گرفتنها از سوى خدا،قانونمند و حكيمانه است. «لَمْ يَكُ مُغَيِّراً نِعْمَةً … حَتَّى يُغَيِّرُوا» …
4رحمت خداوند بر غضبش مقدّم است. «أَنْعَمَها عَلىقَوْمٍ حَتَّىي ُغَيِّرُوا»
5 دراسلام علاوه بر كيفر فردى، كيفرهاى اجتماعى نيز قانون دارد. «عَلىقَوْمٍ»
6 فطرت انسان،بر ايمان و پاكى استوار است و اين انسان است كه خود را تغيير مىدهد. «يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»
7 انسان،تاريخ را مىسازد، نه آنكه اقتصاد،جبر تاريخ و محيط، انسان را بسازد.
«حَتَّى يُغَيِّرُوا …» البتّه محيط و اقتصاد بىاثر نيست، لكن نقش اصلى با ارادهى انسان است، وهيچ يك از آنها انسان را مجبور نمىكند.
8افراد، جامعه را مىسازند و هرگونه تحوّل مثبت يا منفى در جامعه، بر پايهى تحوّلِ فكرى و فرهنگى افراد است. «قَوْمٍ … يُغَيِّرُوامابِأَنْفُسِهِمْ»
9 سعادت و شقاوت ملّتها، درگرو تحوّلات درونى آنهاست، نه قدرت و ثروت. «حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»
10در تحليل سرنوشت جوامع، محور، روحيّهى مردم است، نه شانس، خرافات، نظامهاى حاكم، جبر تاريخ و … «يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»
11 همهى ما تحت نظر خدا هستيم و كيفر كفّار متّكى برعلم گسترده خداوند است. «أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»
تفسيرنور،ج4،ص: 344
/انتهای متن/