جملاتی از برناردشاو
“جرج برنارد شاو”، نویسنده و طنز نویس انگلیسی است که درسال 1856 در دوبلین به دنیا آمدو درسال 1950در 94 سالگی در گذشت.برناردشاو نویسنده ای بود که قالب های قراردادی را نمی پذیرفت و سعی می کرد در نوشته هاو گفتارش مردم را به اندیشیدن وادارد.او در سال 1925 جایزه نوبل را از آن خود کرد.
سرویس زنگ تفریح به دخت/
– یک مرد تا زمانی که صحبتهایش را انکار نکنید حرفی نمیزند!
– روش جوک گفتن من این است که واقعیت را بگویم. واقعیت خندهدارترین لطیفه دنیا است.
– وقتی که انسان بخواهد ببری را بکشد اسمش را ورزش میگذارد اما اگر ببر بخواهد او را بکشد اسمش درنده خویی است.
– عده کمی از مردم بیش از یک یا دو بار در سال فکر میکنند. من با یکي – دو بار فکر کردن در هفته برای خودم شهرتی دست و پا کردم.
– مرد خردمند سعی میکند خودش را با دنیا سازگار کند و مرد نابخرد اصرار دارد که دنیا را با خودش سازگار کند. بنابراین کلیه پیشرفتها بستگی به تلاشهاي مرد نابخرد دارد.
– ما از تجربه کردن میآموزیم که انسان هیچگاه از تجربه کردن چیزی نمیآموزد.
– اگر وقت کافی باشد هر چیزی برای هر کسی دیر یا زود اتفاق میافتد.
– اگر در موزه ملی آتش سوزی شود، کدام نقاشی را نجات خواهم داد؟ البته آن را که به در خروجي نزدیکتر است.
– تنها کسی که با من درست رفتار میکند خیاطم است که هر بار که مرا میبیند، اندازههای جدیدم را میگیرد؛ بقیه به همان اندازه قبلی چسبیدهاند و توقع دارند من خودم را با آنها جور کنم.
– در زندگی دو تراژدی وجود دارد: اینکه به آنچه قلبت میخواهد نرسی و اینکه برسی!
– انسانهای خوشبین و بدبین هردو برای جامعه مفید هستند، خوشبین هواپیما را اختراع میکند و بدبین چتر نجات!!
– وقتی چیزی خندهدار است با دقت در آن حقیقتی پنهان را جست و جو کنید!/انتهای متن/