میزان طلاق در جوامع به اصطلاح مدرن حداقل 50 درصد است
یک دکترای روانشناسی گفت: پژوهشها نشان داده است در مناطقی که ارزشهای مذهبی حاکم است بیشتر ازدواجها، ازدواجهایی است که شروع آنها عاشقانه نبوده، اما حدود 95 درصد این ازدواج ها بسیار موفق است و میزان طلاق بین آنها تنها 8 درصد است، درحالیکه در جوامع به اصطلاح مدرن میزان طلاق حداقل 50 درصد است.
سرویس خبر به دخت/
دکتر مهرانگیز شعاع کاظمی با بیان اینکه سازگاری زناشویی فرایندی است که در طول زندگی زن و شوهر به وجود می آید، اظهارکرد: لازمه این سازگاری انطباق سلیقهها، شناخت صفات شخصیتی، ایجاد قواعد رفتاری و شکل گیری الگوهای مراودهای است.
وی با تاکید بر اینکه روزهای اول زندگی شایسته توجه جدی است، گفت: سازگاری زناشویی یک فرایند تکاملی در بین زن و شوهر است که بر بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسانها تاثیر می گذارد و سنگ زیربنای عملکرد خوب خانواده است و نقش والدینی را تسهیل کرده، عمر زن و شوهر را طولانی می کند و موجب افزایش سلامتی، توسعه اقتصادی و رضایت بیشتر از زندگی می شود.
این دکترای روانشناسی همچنین افزود: وجود ناسازگاری زناشویی در روابط زن و شوهر علاوه بر ایجاد مشکل در ابعاد مختلف زندگی، باعث اشکال در روابط اجتماعی، گرایش به انحرافات اجتماعی، اخلاقی و افول ارزشهای فرهنگی در بین زوجین میشود.
شعاع کاظمی درباره چگونگی شکل گیری ناسازگاریهای زناشویی گفت: زن و شوهر برای رفع برخی از نیازها و انتظاراتشان با هم ازدواج میکنند و هر یک تلاش می کنند تا روابط خود را با یکدیگر افزایش دهند، به گونهای که با حداقل تلاش ها بتوانند به حداکثر فوائد ازدواج دست پیدا کنند. حال اگر فوائد حاصل از ازدواج آنها، مطابق انتظاراتشان نباشد و یا میزان تلاش و زحمت آنها بیشتر از فوائد ازدواجشان باشد، تعارض و اختلاف به وجود می آید.
عدم بیان مخالفت در اوایل زندگی منجر به تخریب تدریجی سازگاری می شود
وی خاطرنشان کرد: در مراحل اولیه ارتباط (دوره نامزدی، عقد و اوایل ازدواج) تعارضات بین زن و شوهر ممکن است بیشتر از طریق سکوت (عدم ابراز مخالفت) یا کناره گیری از موضوع نشان داده شود. چگونگی گذر از این مرحله مهم است. اگر زوجین به طور مناسب مهارت های ارتباط و حل تعارض را کسب نکنند، تعارضات کلامی به صورت رفتاری تغییر شکل می دهد و تخریب تدریجی در سازگاری زوجین آغاز می شود.
این عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا(س) گفت: در زمانهای گذشته وقتی دو نفر با هم ازدواج می کردند، تا آخر عمر با هم زندگی می کردند. آنها در هر صورت تلاش می کردند تا تعارضات فی ما بین را حل کنند و یا با وضع موجود بسازند. در حال حاضر نیز در بعضی جوامع که ارزشهای سنتی مورد قبول است هنوز این وضع وجود دارد.
گرایشات فمینیستی و گسترش آن دلبستگی بین زوجین را کاهش داده است
وی گفت: در جوامع امروزی روابط قبل از ازدواج آزادترند، پس از ازدواج نیز زوجین به سهولت مسیر طلاق را طی می کنند و کمتر به فکر چاره اندیشی و حل تعارضات برمی آیند. گرایشات فمینیستی و گسترش آن، میزان همبستگی، وابستگی و دلبستگی بین زن و شوهرها را کاهش داده است.
این دکترای روانشناسی تصریح کرد: در پژوهشهای مختلف تلاشهایی در جهت شناسایی عوامل موثر بر سازگاری و ناسازگاری زوجین صورت گرفته است. بر این اساس عوامل گوناگون به عنوان عوامل موثر بر سازگاری زناشویی شناسایی شدهاند که از بین آنها می توان به عواملی چون عوامل زمینهای – فردی، اجتماعی – فرهنگی و عوامل ارتباطی – دوجانبهای اشاره کرد.
شعاع کاظمی در توضیح بیشتر این عوامل افزود: عوامل زمینه ای – فردی، از قبیل: خانواده اصلی (وضعیت ازدواج والدین، وضعیت بهداشت روانی والدین، وضع کارکرد خانواده پدری) است، عوامل اجتماعی- فرهنگی( میزان حمایت والدین، سن ازدواج، آموزش و تحصیلات، درآمد و شغل، طبقه و گروه اجتماعی، نوع جامعه)، وضعیت فعلی زندگی (حمایت دوستان، فشارهای درونی و بیرونی)؛ ویژگی های فردی (سلامت عاطفی، ویژگی های شخصیتی، مهارتهای بین فردی، انطباق با آداب و رسوم، سلامت جسمانی) است.
این دکترای روانشناسی در پایان با تاکید بر توجه جدی بر عوامل ارتباطی – دوجانبهای در جهت ایجاد رابطهای متعادل بین زوجین، گفت: این موارد دربرگیرنده همسانی در مذهب، نژاد، وضعیت اجتماعی – اقتصادی، سن، هوش، تحصیلات و همچنین همگونی در ویژگیهای کلی شخصیتی) و فرآیندهای بین فردی (درجه و میزان شناخت از یکدیگر، مدت نامزدی و ازدواج، حاملگی و تولد کودک و کسب مهارت های ارتباطی) است.
منبع :ايسنا/ انتهای متن/