مادری برای ایران
کتاب “خاطرات ایران”، مجموعه روایتگری خانم ایران ترابی، پرستار زمان پیش از انقلاب و دوران دفاع مقدس از وقایع روزهای زندگی خود است.
سرویس فرهنگی به دخت ؛ امیرحسن سقا/
این کتاب از این منظر مورد توجه قرار می گیرد که زندگانی دختری مجاهد و انقلابی را پیش از انقلاب و در اوج روزهای پس از انقلاب و همچنین در دوره دفاع مقدس شرح می دهد. نحوه زندگی دختری مسلمان و دارای اعتقادات قوی که پیش از انقلاب ناچار است کجدار و مریز با پوشش نامناسب یونیفرمهای پرستاری آن موقع کنار بیاید و در مقابل سیاستهای غلط بهداشتی و تنظیم خانواده که به وی ابلاغ شده بود بایستد و همچو فرشتهی نجاتی از مرگ و میر مادران باردار زیادی، در روستاها، جلوگیری کند .
کم کم زمزمههای انقلاب همه جارا فرا میگیرد، ایران نیز که از مدتها پیشتر خود را آماده چنین ایامی کرده بود به صف انقلابیون میپیوندد. او زمین مبارزه را همچنان بیمارستان و رسیدگی به مجروحانی که توسط رژیم مجروح شده بودند انتخاب کرد.
دختری با سن کم اما شجاعتی والا که دم ِ قدسی امام روحا… او را تبدیل به مبارزی بزرگ کرد و تا آنجا پیش رفت که مدیران بالاتر برای از میدان به در کردن وی او را به بیمارستانی دورتر انتقال داده و حسابی بر او سخت گرفته بودند تا بلکه وی از شغلش استعفا دهد و از دست تفکرات و مبارزات انقلابی او راحت شوند و در طی همین مبارزات بود که یک بار، او و همکارانش چندین روز در داخل بیمارستان به حالت محاصره در می آیند، اما هیچ کدام ازین فشار ها و سختیها ایران را از راهی که انتخاب کرده بود دور نمیسازد.
کم نیستند زنانی همچو ایران که فشار ها و سختیهای بسیاری را به جان خریده تا این انقلاب را به ثمر بنشانند.
اما هنوز مدتی از پیروزی انقلاب نگذشته بود که ایران خود را برای مبارزه با تجاوزات رژیم بعث آماده می کند.
ایران جزو چند نیروی داوطلبی بود که حاضر میشوند پا به شهرِ پاوه بگذارند و در آنجا با شهید چمران همراه شده و به مداوای مصدومان و مجروحانی که زیر شکنجه و جنایات منافقین آسیب دیده بودند میپردازند. او بعد از پاوه به چندین شهر جنگی دیگر نیز می رود تا آنجا که شهید چمران در یکی از دیدارها که اتفاقی هم را میبینند به وی می گوید: “من بعد از جنگ اگر زنده ماندم حتما مقالهای در مورد شما مینویسم…”
ایران ترابی نمونهی یک زن مسلمان و انقلابیست که همزمان با حفظ حجاب و شانیت خود، در تمام صحنههای رزم و دفاع در صف اول حضور دارد و در تمام هشت سال دفاع مقدس در کنار همکاران مرد خود و دوشادوش آنان به همت و جهاد مشغول است و لحظه ای در برابر نامهربانیها، از راهی که رفته است پشیمان نمیشود. نامهربانیهایی که، به خاطر دلسوزیاش برای مجروحان شیمیایی و اجازه ورود این مجروحان به بیمارستان که بر خلاف دستور رئیس وقت بود، سبب اخراج وی از بیمارستان میشود. نامهربانیهایی که حتی حاضر نمیشوند بعد از جنگ، بیمه ایران را که حالا به دلیل برخورد زیاد با مجروحان شیمیایی، خود نیز شیمیایی شده است، پرداخت و پیگیری کنند. و سهم او از تمام جنگ فقط یک پیکر شیمیاییست که جدای از این دردش دیگر تاب و توانی همچو قبل ندارد، که او تمام جوانی و انرژی اش را ذره ذره به روزهای انقلاب و جنگ عاریت بخشید و امروز خسته اما سربلند با همسر و پسرش مهدی زندگی میکند.
ایران ترابی نشان داد میتوان زنی محجبه و مسلمان اما انقلابی بود، نشان داد میتوان هم مسلمان بود، هم در همهی روزهای جنگ در خط اول حضور داشت تا آنجا که وی تبدیل به رابطی بین معتمدین بازار و بیمارستان شده بود که به همین سبب اورا مسئول تدارکات و پشتیبانی نیز کرده بودند که هرگاه بیمارستان به کمبودی برمی خورد، این ایران بود که کمک ها را از بازار به سمت بیمارستان روان میکرد. آوازهی او بین اکثر جامعهی پزشکیِ آن موقع پیچیده بود که دختری محجبه و انقلابی بار عظیم پشتیبانی و رسیدگی به مصدومان و مجروحان را در بیمارستان به دوش گرفته تا آنجا که به همت او نقاهتگاهی برای بیماران شیمیایی که روزی توسط رئیس بیمارستان حتی اجازه ورود به بیمارستان را نداشتد بنا گردید.
جامعهی آن روزهای ایران، جامعهی جنگ و جهاد و مبارزه بود و ایران ترابی ثابت کرد زن مسلمان میتواند در عین اسلامی بودن، اجتماعی نیز باشد و این دو نه تنها با یکدیگر منافاتی ندارند که اتفاقا اجتماعی بودن لازمهاش اسلامی بودن است.
او نشان داد تاثیر زن مسلمان در جامعه به وسعت زندگی بخشیدن به هزاران مجروح و مصدوم، بزرگ و با ارزش است.
کتاب خاطرات ایران در 416 صفحه و به قیمت11000 هزارتومان توسط انتشارات سوره مهر چاپ گردیده است.
/انتهای متن/