خرتون چقدر ميره!؟
همه ماها اين ضربالمثل قديمي رو بارها شنيديم كه ميگن: «خر طرف خيلي ميره» . اين واژه بيشتر در ادارات و مراكز عمومي كه با مردم سروكار دارند، نزد ارباب رجوع متداول است. خب، آيا تا حالا فكر كرديد خر كي، كجا ميره؟
سرویس اجتماعی به دخت/
ما كه فكر ميكنيم اين ضربالمثل واسه اون موقعها بوده كه همه خر داشتن، حتي مديران! همه با خر مياومدن، حتي مديران! اون وقتها بنابراين بوده كه خرهارو توي پاركينگ خرها ميخ ميكردن، اما از اونجا كه خر مدير يه جورايي با بقيه فرق داشت، ميتونسته تا يه جاهايي هم تو اداره سرك بكشه، حالا چشماتونو ببنديد و تجسم كنيد يه روز از اون روزها … صبح كه براي كاري به يكي از ادارات قلمبه شهر رفتيد، در حال ورود مشاهده ميكنيد كه شخصي در حال كشيدن افسار خري به داخل اداره است. ابتدا همه ” فرياد ميزنند: اي عمو… كجا…؟ سر تو انداختي پائين با خرت ميري تو؟” اما وقتي بشنوند كه اين خر متعلق به رياست محترم اداره است، نه تنها فوري زنجير را باز ميكنند، بلكه اين خر زبان بسته را كلي تكريم هم ميكنند.
در ادامه تجسم كنيد كه اين خر، داخل اداره به كجاها ميتونه بره…؟ توي هر واحدي كه اين خر ميره، اولش با همان واكنشها كه مقابل در ورودي رخ داده بود، مواجه ميشه. ولي به محض اين كه گفته شود، خر جناب مدير است، تمام درهاي بسته تا ته باز ميشوند و خر با خيال راحت هر جا اراده كند، سركشي مينمايد. بعضيها هم كه عادت دارند در برابر مدير محترم زيادي دست به سينه باشند و با چرخش مديريت راحت ميچرخند، ابتدا با شك و ترديد به خر نگاه ميكنند، اما وقتي متوجه ميشوند كه مال كيست… در نهايت ادب و احترام پشت سر خر راه ميافتند و او را مشايعت مينمايند.
به همين منوال افراد ديگر، با سمتهاي گوناگون را مجسم كنيد كه قصد دارند خر خودشان را به اداراتشان بياورند. البته واضح و مبرهن است كه، خرهاي بعضي مديران چهار نعل ميروند، حتي پشت چراغ قرمز هم نميايستند، يعني لزومي ندارد! خرهاي معاونين اگر چه به داخل سازمان راه مييابند، اما هر يك به فراخور مسئوليت خود، خرشان فقط تا محدودهاي ميتواند وارد شود و اندازه خر آقاي مدير اختيار عمل ندارند.
خرهاي مديران هم داراي رتبهبندي است. مثلا يك مدير خرش بزرگتر و سرحالتر است و بيشتر ميرود و مرتب از وي به نيكي ياد ميشود، اما بعضيها هم خيلي خرشان نميرود. اين مديران يا خرشان از نوع كرهخر است يا خرشان لنگ است. يعني هر چقدر هم زور بزنند باز خرشان زياد نميرود يا شايد نميگذارند كه برود…
جالب آنکه گاهي اوقات شما شاهد حضور خرهايي متعلق به بعضي كارمندان رده پايين يا آبدارچيها هستيد كه با احترام از جلوي چشمان نگهبانان ورودي عبور ميكنند و كسي نيست كه بپرسد آقا خرت به چند؟
خب حالا تجسم كنيد كه فردا من خرم را بخواهم به يك اداره ببرم. در همان نخستين قدم، وقتي نگهبان اداره بفهمد كه متعلق به نویسنده ی این اراجیف است، چنان لگدي به سينه خرِ زبان بسته ميزند كه طفلکی خر تا يك هفته ميلنگد، و اين يعني اين كه ما اين جا هيش كارهايم! خرمونرو هيچ جا راه نميدن، خودمون رو هم به زور راه ميدن،. شما چي؟ خرتون چقدر ميره؟ /انتهای متن/