پايگاه علم الهدي خودش یک جبهه بود
به بهانه سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر سری می زنیم به پایگاه علم الهدی، پایگاه مادران شهدا و همسران رزمندگان و دختران جوان داوطلب.
سرویس اجتماعی به دخت؛ مریم کاظم زاده/
سال ٦٥بود يا ٦٦.با مينو بديعي و ليلا رستگار رفته بوديم جنوب . براي تهيه گزارش از وضعيت پشت جبهه و مصاحبه با رزمندگان.
پايگاه علم الهدي با سوله هاي بزرگ يكي از بزرگترين پايگاه هاي تامين مايحتاج جبهه هاي جنگ بود.اين پايگاه توسط مردم به طور عام و بستگان نزديك رزمندگان و شهدا اداره مي شد، بدون اندك چشمداشتي.
مادران شهيد،همسران رزمندگان ،دختران جوان در قسمت خياطي و رفوي لباس ،كار مي كردند.شستشوي لباس و ملحفه هاي بيمارستان هاي خط مقدم و اورژانس جبهه ها كارپر مسئوليتي بود كه تعداد محدودي از بانوان با تجربه و وسواس انجام مي دادند.بيشتر اوقات لباس مجروح، يا ملحفه خوني را كه باز مي كردند تكه بدني، گاهي دستي و پايي لاي پارچه مي يافتند كه طي مراسم شرعي آنان را خاك مي كردند.
وجب به وجب پادگان علم الهدي قداست جبهه ها را داشت. كوهي از پوتين هاي شهدا بعد از هر عمليات، دوباره باز سازي و ترميم مي شد و دوباره پاي رزمنده اي و او ادامه دهنده راه شهيد.
فانوس ها و والور ها ي خراب هم به همت تعمير كاران پير و جواناني كه زير دست پيرها شاگردي مي كردند تعمير و دوباره بر ديوار سنگر روشن مي شد، و والور گرما بخش سنگر.
بعد از هر عملياتي برانكاردها كنار رود كارون شسته و ضد عفوني مي شد تا در عمليات بعد به كار گرفته شود.
پتو هاي آلوده و كثيف جبهه ها بعد از جمع آوري به اين پايگاه مي آوردند. پتو ها به وسيله ماشين هاي بزرگ شستشو كه از ابتكارات رزمندگان بود شسته مي شد و بعد از خشك شدن دو باره به جبهه فرستاده مي شد.