وایسا! وایسا!
ميدونيم و خوب هم ميدونيم كه اين نگرش و رفتار ماست كه زندگيمون رو ميسازه. اگه يه روز چند تا اتفاق ناخوشايند رديف بشن. دليل اصليش خودمونيم، اين كه خيلي جاها ول كرديم خودمون رو…
سرویس ما و زندگی به دخت/
گاهي اوقات وقتي خيلي عصباني هستيم، يا خيلي كلافهايم يا اصلا تو حال و روز خوبي به سر نميبريم… چيزايي كه بهشون ميگيم بدشانسي تعدادشون از روزاي قبل زيادتر ميشه. اين جور مواقع خيليها به بخت بد خودمون نفرين ميفرستیم و خودمون و وجودمون رو اون قدر كوچيك ميكنیم كه باورمون ميشه اصولا از بچگي آدماي بدشانسي بودهایم… بعد هم ميشينیم تمام اتفاقات بدي كه برامون افتاده رو از داستان زندگيمون جدا ميكنیم و ميچسبونیم به همديگه و به شنونده ميقبولونیم كه آره ما واقعا از اول آدم بدشانسي بوده ایم! اين جوريها هم نيست! اين كه از عمد سعي كنيم اتفاقات خوب زندگيمون رو از ياد خودمون ببريم و فقط براي تصديق حرفمون، بياييم و خودمون رو بخت برگشته نشون بديم، انصاف نيست. ميدونيم و خوب هم ميدونيم كه اين نگرش و رفتار ماست كه زندگيمون رو ميسازه. اگه يه روز چند تا اتفاق ناخوشايند (تازه اگه بشه اونارو واقعا ناخوشايند خطاب كرد) رديف بشن. دليل اصليش خودمونيم، اين كه خيلي جاها ول كرديم خودمون رو… عنانمون رو دست نگرفتيم و خدمون رو آروم نكرديم اما واقعا يه جاهايي بايد وايسيم جلو خودمون و نذاريم وضع بدتر بشه…اگه خودمون رو ول كنيم. تضميني نيست كه چيزاي بد، دوستاشونو با خودشون نيارن! به هر حال نبايد گذاشت به افسردگيها، خستگي ها، دلمردگيها و اعصاب خرديها تو ذهن ما خيلي خوش بگذره… جا خوش ميكننها!
/انتهای متن/