جنس دغدغه توده زنان و متولیان امور زنان یکی است؟
سال جدید از سوی رهبری معظم انقلاب اسلامی به عنوان سال ” سال همدلی و همزبانی دولت و ملت” نامیده شد. این عنوان اگر قرار باشد در حوزه امور زنان و خانواده تسری یابد، چه اقتضائاتی دارد و کدام لوازم و مقدمات را می طلبد؟
طیبه میرزااسکندری/
بعضی تذکرها و هشدارها اشاره به اموری خیلی روشن و واضح دارد، اما تذکرداده می شود چون احتمالا از دیدرس توجه و دقت کافی دور شده است. عنوانی که از سوی رهبری معظم انقلاب بر سال جدید نهاده شد، از آن جمله است. برای رسیدن به مقاصد و منازلی که درپیش روی کشور است در این مقطع از زمان، همکاری و همیاری صمیمانه ملت و دولت شرطی عقلایی و منطقی است که ممکن است در گیرودار خیلی از دعواهای جناحی سیاسی و درکوران بعضی مسائل غامض و پیچیده که درمسیر حرکت متولیان و مسئولین پیش می آید، فراموش شود و یا مورد توجه عملی کافی قرار نگیرد.
مشخصا در حوزه امور زنان و خانواده اگر نتوان این همدلی و همزبانی را درنظر و هم عمل معنای درست کرد، قطعا تحقق نخواهد یافت و اگر همدلی و همزبانی ملت و مسئولین در حوزه زنان و خانواده اتفاق نیفتد، دراین زمینه کاری که مثبت و سازنده باشد و هم مبتنی بر نیازها و اقتضائات واقعی جامعه در این حوزه، صورت نخواهد گرفت.
اما کار مثبت و سازنده در حوزه زنان و خانواده کدام است و نیازها و اقتضائات در این زمینه چیست؟
پرداختن به این دو سوال می تواند راه را درنظر و عمل برای تحقق شعار امسال در حوزه زنان و خانواده روشن و هموار سازد.
اما قبل از ورود به بحث برای پاسخ به این دو سوال، خوب است نگاهی به شروطی داشته باشیم که در خود پیام مقام معظم رهبری مطرح شده است.
” یکی از مهمترین شروط عبارت است از همکاریهای صمیمانه میان ملّت و دولت؛ اگر این همکاری صمیمانه از دو سو شکل بگیرد، یقیناً همهی آنچه را که جزو آرزوهای ما است دستیافتنی است و آثار آن را مردم عزیزمان به چشم خواهند دید.”
همکاری صمیمانه شرط مهمی است برای این که میان توده زنان و متولیان امور زنان و خانواده راه همدلی و همزبانی باز شود. طور دیگر هم می توان دید. باید همدلی و همزبانی باشد تا صمیمیت پیش بیاید.
قطعا این صمیمیت باید از سمت متولیان دولتی و مسئولین آغاز شود، چون در موضع بالاترند. به نظر می رسد که این صمیمیت و آن همدلی و همزبانی سوای حرف و کلام در عمل تنها در صورتی میان متولیان و توده زنان برقرار می شود که در این زمینه اصولا اراده و عزمی باشد و احساس نیازی به ضرورت این کار.
پس از آن تازه مهم این است که مسئولین و متولیان امور زنان برای همدل شدن با توده زنان اول شرایط و اوضاع و احوال واقعی آنها را بدانند. بعد هم در اظهارات و نظراتی که مطرح می کنند این آگاهی و خبرداشتن را با زبان توده زنان بیان کنند. این مقدمه خوبی است برای همدلی و همزبانی که به صمیمیت هم منجر می شود.
آفتی است در میان زنان نخبه ما چه در دانشگاه ها و چه در مراکز اجرایی که وقتی فکر می کنند، نگاه می کنند، نظر می دهند، حرف می زنندو … توده زنان و مسائل و دغدغه های آنها را غالبا، نه می بینند و نه مهم می دانند و نه به آن می پردازند. آنچه می گویند و برایش دل می سوزانند، دغدغه های خاص خودشان و گروه نخبگان است که در بعضی موارد کاملا با مشکلات و دغدغه های توده زنان بی رابطه است.
اولین قدم که از متولیان امور زنان و خانواده انتظار می رود که بردارند تا به همدلی و همزبانی با زنان ایرانی برسند، شناختن مسائل و دغدغه های واقعی آنهاست و حرف زدن با ادبیاتی از جنس زبان و منطق آنها.
مثلا در حوزه اشتغال آیا حرف زنان کارمند و کارگر و حتی بیکار که دنبال کار هستند و بیکار که از کار نداشتن خود ناراضی نیست و با اختیار و میل کار را کنار گذاشته و … همان حرفی است که متولیان امور زنان ما می زنند؟ نگرانی های شان از یک سنخ است؟ مطالبات شان چطور؟
ادامه دارد …
/انتهای متن/