رمضان، قشنگ ترین بهانه ی خدا

دل نوشته ایست از یک مهمان خدا که شوق مهمان بودن خدا دلش را پر کرده و قلمش را روان نموده. حتما در این مهمانی به او خیلی خوش می گذرد. گوارای وجودش.

0

سرویس فرهنگی به دخت؛ وجیهه سامانی/

وقتی کسی را دوست داشته باشی، طاقت یک لحظه دوری اش را هم نداری.

وقتی به کسی بی اندازه دل بسته باشی، ازغم جدایی و فراقش درد می کشی و برای  کم کردن فاصله  دنبال راه چاره می گردی.

وقتی عاشق و دوستدار کسی باشی، برای هر لحظه در کنار او بودن، پی بهانه می گردی.

 بهانه هایی برای بودن در کنارش. بهانه هایی برای به دست آوردنش. بهانه هایی برای تصرف و مالکیتش.

انگار خدا هم دنبال بهانه هایی می گردد تا آنهایی را که بی اندازه دوست شان دارد – یا همان به اصطلاح مخلوقات سرکش و عاصی اش – را به سمت خود بکشد.

 مفاتیح را که باز می کنی، پر است از دعاها و اعمالی که تو را از مسیر کوتاه تر و سریع تر به او می رساند.

روزها و شب هایی را پرفروغ تر از بقیه کرده که در مسیر پرشتاب زندگی  مثل دست اندازی، سرعت دویدن و دور شدن مان از او را ناخودآگاه می گیرد: شب های جمعه، شب های قدر، روز عرفه، لیله الرغایب، فاطمیه، محرم …

هر فرصت کوچک و ناچیز را بهانه ای  می کند تا یک قدم هم که شده به او نزدیک تر شویم: اگر انفاق کنیم… اگر مهربان باشیم… اگر خوش خلق باشیم… اگر دست کسی را بگیریم… اگر با مهر به صورت پدر و مادرمان نگاه کنیم… اگر کاسه آبی به دست شان بدهیم… اگر سنگی را از سر گذری برداریم… اگر به پرنده ای دانه بدهیم… اگر… اگر…

ولی انگار همه ی این ها و بیشمار مهربانی و بهانه های دیگر برای خدا کافی نبود.

آخر او دوستدار و دل بسته ی آفریده هایش بود. آفریده هایی که به خاطر خلقت شان، به خود لقب “احسن الخالقین” را داد و از آن ها در برابر تمام ملائک و فرشتگان هفت آسمانش، دفاعی جانانه کرد.

 هر قدمی که ما از او دور  شویم، دلش بیشتر هوای مان را می کند و نگران مان می شود و به دنبال مان می فرستد.

انگار که می خواهد نازمان را بکشد.

 می خواهد فاصله ها را بردارد. در آغوش مان بگیرد. نوازش مان کند. پناه مان بدهد و مهربانی و رحمت بی انتها و نا تمامش را نثارمان کند.

و این چنین شد که خدا ” رمضان ” را آفرید.

ماهی که در آن نه  تنها نماز و روزه و عباداتت تو را خدایی می کند، که خوابت، بیداری ات، نخوردنت، خوردنت، حتی نفس کشیدنت هم  تو را نه یک قدم، که صدها و هزاران قدم به او نزدیک تر می کند.

 خدا رمضان را دوست دارد. چون ماهی است که رحمت واسعه و بی حد و مرزش همه را در بر می گیرد. حتی آن هایی را که با رمضان قهرند و از خدا صدها هزار سال نوری دورند.

 همین که هستند، همین که در فضای بهشتی رمضان نفس می کشند، همین که صدای ربنای افطار را می شنوند، همین که نام شان بنده و افریده و مخلوق خداوندی است، همین ها هم برای شان مایه ی خیر و رحمت است.

برای خدایی که دنبال بهانه ای برای مهربانی و فرستادن رحمت است، همین ها هم کافی است.

و این چنین بود که ” رمضان ” قشنگ ترین بهانه ی خدا برای ناز کشیدن از آفریده های گریزپا و فراری اش شد.

 ………………..

قشنگ ترین بهانه ی خداوندی؛ هزاران بارت سلام!

/انتهای متن/

درج نظر