رمان/ ماه من5

مهرنوش بازیگر مقابل سمیر از سر تنهایی و برای فراموش کردن عشق قدیمی اش با سمیر دوست شده است . اما حضور مستانه کمی این دوستی را پیچیده کرده. مهرنوش شب یلدا مشغول مرور خاطرات آشنایی اش با سمیر است.

رمان/ ماه من 4

مستانه و سمیر بعد از سه ماه آشنایی با هم ازدواج می کنند، البته ازدواج موقت. اما بعد از مدتی فاصله ی مستانه و سمیر بخاطر حضورش در یک تئاتر بعنوان بازیگر هر روز زیادتر می شود؛ مستانه احساس می کند این فاصله بخاطر بازیگر مقابل سمیر، مهرنوش…

رمان /ماه من3

مستانه شب یلدا تنها در خانه نشسته و گذشته اش را مرور می کند، همسرش سمیر خانه را ترک کرده است. مستانه به تمام حرف ها وگذشته ی سخت سمیر شک کرده. او در حال مروز زندگی گذشته خودش و اشتباهاتش با سمیر است.

رمان /ماه من2

مستانه در خانه تنهاست. سمیر ظاهرا باز رفته به غار تنهایی اش یا نه، با هم قهر کرده اند. مستانه گذشته و خاطراتش با سمیر را مرور می کند. حالا او شک کرده به عشق سمیر، به حرفهایی که در مورد گذشته اش زده، در مورد خواهر و مادرش. از طرفی نمی…

رمان / ماه من

تازگی ها شک کرده. نکند این قصه هم یکی از هزار قصۀ دروغ سمیر باشد. ولی آن کابوس ها، تب لرزهای بدش، گریه های تا صبح، گرفتن محکم دست مستانه. اینکه برایش لالایی بخواند آن هم لالایی که مادرش برایش همیشه می خوانده. مزۀ دهان مستانه تلخ می شود.

داستان/ آقاجان

شیما جوادی در تابستان سال 1359 چشم به جهان گشود. او فارغ التحصیل رشته ی حقوق قضایی است و دوره های داستان نویسی رابا استاد تجارگذرانده است.

داستان/ عکس

شیما جوادی در 1359 چشم به جهان گشود و فارغ التحصیل رشته ی حقوق قضایی است. دوره های داستان نویسی را با استاد تجار سپری کرده است.