پروانه بابک ، پاییز سال ۱۳۳۳ در تهران به دنیا آمد. بعد از فارغ التحصیلی در رشته بهداشت مدارس، استخدام رسمی آموزش و پرورش شد و در حال حاضر بازنشسته این سازمان است.
ایشان ده سال است که داستان می نویسد. آموزش داستان نویسی را در حوزه هنری زیر نظر استاد محمد رضا سرشار (رضا رهگذر) گذرانده و در این سال ها در جلسات نقد حوزه هنری حضور فعال داشته است.
دو کتاب از مجموعه داستانهای پروانه بابک “یک سار پرید” و “هم بازی شطرنج” با موضوعات اجتماعی و خانوادگی منتشر شده است.
فرید مرا به اتاق عمل برد. هشت ساعت در اتاق عمل بودم. پانزده روز بعد فرید دوباره مرا به اتاق عمل برد و جای بخیهها را پیلینگ شیمیایی کرد.
امروز قرار است پانسمان را بردارد. مطمئنم عملش خوب بوده.
سرخی تو از من. زردی من از تو. سرخی تو از من. زردی من از تو...
شعله ها کم کم کوتاه می شوند. پویا یک آمپول می اندازد داخل یکی از کپه های آتش گرفته. بلافاصله با صدای بلند می ترکد. صدای مرد همسایه می آید که بلند می گوید: پدر سوخته. مگر آزار…