دکتر فرزانه اژدری 142 posts 0 comments

نسرین بعد از 25 سال زندگی نگران از دست دادن سقف بالای سرش بود. هرچند این وظیفه شوهرش است که پیگیر این مسائل باشد و نگران، ولی وقتی زندگی در تنگنا قرار می گیرد زن و مرد ندارد. نسرین حالا به فکر چاره است.

چگونه ممکن است از پدری نیک مرام و نیکنام پسرانی باقی بمانند که به حقوق دیگران و حتی خواهران خود تعدی می کنند و مدعی اند که به دختر نباید ارث داد!

زندگی مشترک وقتی دوام دارد که دو طرف بخواهند آن را ادامه دهند. اگر یکی از طرفین مایل به ادامه زندگی نباشد، طرف دیگر یا باید ازراه مشاوره و ... نظر او را تغییر بدهد یا این که تن به جدایی دهد.

با مردی که پای بند و وفادار به خانواده نیست، چه باید کرد؟ قانون چه راهی برای زن دراین  زمینه در نظردارد؟

وقتی کسب و کار از رونق می افتد، از اطرافیان مخصوصا  همسر انتظار مساعدت و همراهی است یا اقدام قانونی ؟اگر چنین شد، چه راه قانونی  پیش پای فرد هست؟

برای زن اولین حامی در زندگی پدر است و بعد همسر ولی وقتی خود این  دو عامل عدم امنیت برای یک زن جوانند، او باید چه کند؟ قانون برای او چه می کند؟ دکتر فرزانه اژدری به این سوال پاسخ می دهد.

آقای احمدی مردی بود با اندامی کوچک و لباسی ساده و خیلی خوشرو. آمده بودند تا سوالی کند تا بقیه عمر را با خیال راحت بگذراند و به قول خودش اگر سرش را زمین گذاشت، حقی را ناحق نکرده باشد و دینی گردنش نمانده باشد.

خیلی درددل داشت، از گذشته خودش و از کودکی و جوانی گرفته تا زمان ازدواج و بیشتر از همه شکایت از این که هیچکس حرف هایش را باور نمی کند.

الان دیگر طاقت من و تنها فرزندم تمام شده. من نمی خواهم زندگی ام را به هم بزنم و بچه و خودم را آواره کنم.

رابطه مادرشوهر و عروس از قدیم محل بحث بوده و محل دعوا و اختلاف. راهی برای پایان دادن به این دعوا و اختلاف نیست؟