جای تربیت جنسی کودک در خانه و مدرسه خالی است
تربیت جنسی کودکان تا چه حد ضروری است؟ تربیت جنسی یعنی چه؟ آیا تربیت جنسی همان آموزش جنسی است؟ پرداختن به این موضوع تا چه اندازه می تواند از آسیب های احتمالی به کودکان پیشگیری کند و آیا خانواده ها و نظام آموزشی کشور در میزان این آسیب ها مؤثرند؟ این ها مباحثی بود که در نشست “ضرورت تربیت جنسی کودکان” مورد واکاوی قرار گرفت.
گروه روانشناسی و علوم تربیتی خانه اندیشمندان علوم انسانی هشتم آبان ماه نشستی را با عنوان ” تربیت جنسی کودکان؛ حلقه مفقوده نظام تربیتی در ایران” برگزار کرد. دراین نشست دکتر منصوره نیکوگفتار، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور و دبیر انجمن روانشناسی اجتماعی ایران به ایراد بحث و سخنرانی در زمینه ی ضرورت تربیت جنسی کودکان پرداخت.
تربیت جنسی، مهمترین نوع تربیت در کودکاندکتر نیکوگفتار گفت:
“کودکان آسیب پذیرترین قشر جامعه هستند، چون قشری هستند که منافع و مصالح خود را به خوبی تشخیص نمی دهند، در نتیجه نمی توانند اهداف خود را پیش برده و نیازمند رسیدگی، مراقبت و برنامه ریزی برای رشد ظرفیت های خود خواهند بود. همچنین رفاه، بهزیستی و سلامت کودکان در ابعاد مختلف جزو شاخص های توسعه انسانی است.
تربیت جنسی یکی از مهم ترین انواع تربیت کودکان به حساب می آید و محرومیت در این زمینه می تواند آسیب های عمیقی را در زمینه ی فردی، خانوادگی و اجتماعی به بار آورد.”
او ادامه داد:
“آسیب های اجتماعی روز به روز در حال افزایش است؛ خودکشی، قتل، روابط فرازناشویی، کاهش سن بلوغ، افزایش سن ازدواج، کودکان کار و روسپیگری همه آسیب های اجتماعی اند که با تربیت جنسی ارتباطی مستقیم دارند.
در کشور ما ١١ میلیون نفر حاشیه نشین وجود دارد و بیکاری در بسیاری از مناطق کشور به بالای ٦٠ درصد رسیده. سالانه حدود ٦٠٠ هزار نفر به طور میانگین راهی زندان ها می شوند و در ٦٠ درصد ازدواج ها طلاق عاطفی و جنسی دیده می شود. بنابراین امروزه این آمار و درصدهای تکان دهنده توجه ما را به سمت پیشگیری می برد.”
تربیت جنسی به چه مقوله هایی توجه دارد؟
این استاد دانشگاه ضمن بیان این موضوع که تربیت عرصه ی آزمون و خطا نیست، گفت:
” زمانی که ما با روح و روان و جسم کودکان و نسل آینده سر و کار داریم نمی توانیم دستکاری های سلیقه ای انجام دهیم درحالیکه روش های آزمون و خطا و تصادفی در رفتار والدین و متولیان تربیتی ما دیده می شود و خیلی وقت ها به دلیل فقدان آگاهی و مهارت، مسأله ی تربیت جنسی در زمان خود به درستی حل نشده و عوارض زیادی در پی داشته است. از جمله اینکه تربیت جنسی بنا به سلیقه ها و درک متفاوت متولیان در مدارس، جزو انواع تربیت ها به حساب نمی آید. البته یکی از دلیل اختلاف نظرها خلط بحث بین تربیت جنسی و آموزش جنسی است. آموزش جنسی می تواند زیرمجموعه تربیت جنسی قرار گیرد که در آستانه ازدواج و پیش از ازدواج فرد باید آن را فراگیرد نه در سنین کودکی. در واقع آموزش جنسی، آموزش روابط و احساسات جنسی است اما تربیت جنسی چیزی فراتر از آموزش جنسی است. از نظرمن دوره تولد تا پیش از دبستان فرصت طلایی برای تربیت جنسی کودکان است. در تربیت جنسی ما با چند مقوله مواجهیم:
- کنترل عادات جنسی، شکل گیری عادات و رفتارها
- ارائه ی پاسخ های مناسب به تناسب اطلاعات و سؤالات کودکان
- شکل گیری هویت جنسی، یعنی مشخص شدن دختر و پسربودن. مثلا اگر دختربچه ای را با علایق و پوشش یک پسر بار آوریم هویت او دستخوش تغییر و مشکل خواهد شد وهر نوع کم کاری و بی توجهی در این زمینه کودک را در معرض اختلال هویت جنسی قرار می دهد.
- پیشگیری از بیداری زودهنگام جنسی؛ یعنی حفظ و حراست کودک از هر نوع اطلاعات اضافه در این زمینه و پاکسازی محیط در ارتباط با مسائلی که لازم نیست در جریان آن قرار گیرد.
- رعایت بهداشت جنسی؛ مثلا توجه به لباس زیر کودک ، خوراک او مخصوصا نزدیک سن بلوغ
درواقع وقتی در مورد تربیت جنسی کودکان در سال های اول زندگی اش و زیر شش سال حرف می زنیم تمرکز ما روی این پنج مورد است و موضوعات دیگر با نزدیک شدن به سن بلوغ مطرح می شود.”
کودک آزاری پدیده ای جدید نیست
دبیر انجمن روانشناسی اجتماعی ایران اضاف کرد:
” اختلال و انحرافی در علم روانشناسی داریم که به نام بچه بازی از آن یاد شده است. یعنی فرد آزارگر جنسی که حداقل ١٦ سال دارد، کودک نابالغ یا تازه بالغ شده را مورد آزار قرار می دهد و قربانی آزار جنسی عموما زیر ١٤ سال است. افرادی که به عنوان آزارگر جنسی تلقی می شوند در اغلب موارد در کودکی مورد آزار قرار گرفته اند و به دلیل خشم و نفرت از این اتفاق به دنبال انتقام گرفتن از جامعه هستند. فراموش نشود کودک آزاری پدیده ای جدید نیست و در سال های گذشته هم این مسأله وجود داشته اما به دلیل نبود رسانه های جمعی چون اینترنت و شبکه های اجتماعی مسائل خیلی کالبد شکافی نمی شد. مثلا اخبار گم شدن کودکان در روزنامه ها چاپ می شد ولی دیگر خبری از سرنوشت آن بچه در روزنامه ها نمی آمد، بنابر این موضوعات برجسته نمی شد. “نقش خانواده ها و مدارس
دکتر نیکوگفتار به تأثیر نظام خانواده و مدارس در کاهش سوء استفاده های جنسی از کودکان اشاره کرد : ” در آموزش خانواده، یکی آگاهی بخشی به خانواده ها مطرح می شود؛ یعنی آموزش کودکان در هر مرحله بنا به اقتضائات رشدی، روانی، شناختی و جنسی ای که دارند. در نتیجه اشراف براین اطلاعات، والدین و خصوصا مادر نسبت به تربیت جنسی فرزندش به شدت ورزیده و مسلط می شود. زمینه ی دیگر در آموزش خانواده ها بخش مسئولیت پذیری خانواده هاست. خانواده ها جز تأمین مسکن و پوشاک و خوراک و امکانات تحصیلی، در مورد تربیت معنوی، دینی، اخلاقی و جنسی فرزندانشان هم مسئولیت هایی برعهده دارند. اکثر خانواده ها در حوزه ی تربیت جنسی آگاهی و آشنایی لازم را ندارند و نمی توانند این آموزه ها را به فرزندانشان انتقال دهند. از طرفی آموزش و پرورش هم ضعف های زیادی در نحوه سیاستگذاری هایش در مدارس دارد. تربیت دینی در مدارس ما تک بعدی و یک سونگرانه است و می بینیم در نهایت منجر به تولید انسان های دیندار و سالم و شکوفا نمی شود و حتی برخی از افراد پس از اتمام مدرسه ارتباط و علاقه ای به شعائر دین و دینداری ندارند چون مدارس ما بر بعد نشاط در دین هیچ تأکیدی نکرده اند و حاصل برنامه هایشان تولید افرادی افسرده در جامعه و زده شده از دین می شود. به اعتقاد من با وجود تأثیر بی بدیل آموزه های دینی در کاهش آسیب های اجتماعی، برگزاری مراسم دینی با کیفیت فعلی در مدارس ما در راستای سلامت اجتماعی و رفاه روانی نبوده است.”
سؤالات جنسی فرزندان تان را نادیده نگیرید
وی افزود:
” کودکان در دو و نیم و سه سالگی نسبت به آلت تناسلی خود حساس شده و خودلمسی به آن ها لذت می دهد و در حدود چهارسالگی سؤالاتی چون “چگونه به وجود آمدم؟”، “چه تفاوتی با خواهرم و برادرم دارم؟” برایشان مطرح می شود و می بینیم چون خانواده در زمینه ی تربیت جنسی آگاهی لازم را ندارد، بنابراین با اولین سؤالات کودک، مادر و پدر دستپاچه شده و حتی برخورد خشن با کودک دارند و او را تنبیه و توبیخ می کنند. در حالی که این برخوردهای تنبیهی و تأدیبی باعث فروکش کردن سؤالات در کودک نمی شود بلکه ذهن کودک را نسبت به این سؤالات حساس تر کرده و دیگر این سؤالات را پیش والدین مطرح نمی کند و به محض اینکه اطلاعاتی در این زمینه بشنود یا ببیند ،عطش سیری ناپذیری در مورد این مسائل پیدا خواهد کرد. درحالی که اگر والدین اطلاعات و مهارت های لازم را در زمینه ی تربیت جنسی کسب کرده باشند، می دانند که در مواجه با سؤالات غافلگیر کننده کودک به تناسب شرایط سنی او چه عکس العملی را باید نشان دهد. از طرفی برخوردهای سرکوبگرانه و نادیده گرفتن و برخورد سطحی والدین نسبت به این مسائل باعث می شود کودک در زمان نوجوانی و جوانی موضوعاتی مثل تعارف سیگار از جانب همسالان، پیشنهاد روابط نامشروع و … را دیگر با والدین خود درمیان نگذارد. اگر والدین پایگاه امن برای بچه ها نباشند انتظار وقوع بسیاری از آسیب ها را در خفا و آشکار باید داشته باشیم.”
حریم امن کودک را مشخص کنید
این روانشناس در انتهای بحثش گفت:
“متأسفانه برخی از الگوها و آموزه های فرهنگی ما زمینه را برای مورد آزار جنسی قرار گرفتن کودکان فراهم می کند. یعنی گاهی بچه ها فرق بین آشنا و غریبه را نمی دانند و تشخیص نمی دهند که چه کسانی می توانند وارد حریم امن او شوند و چه کسانی نمی توانند. مثلا در برخی خانواده ها هر مردی که در روابط همسایگی و هم محله ای قرار دارد “عمو” نام دارد و هر خانمی “خاله” است و بچه این نسبت ها را واقعی تصور می کند. وقتی ما در مورد آموزش والدین و تربیت جنسی کودکان حرف می زنیم، باید تفاوت بین فرد غریبه و آشنا را برایش مشخص کنیم تا کودک بداند اجازه دارد با چه کسی به بیرون برود و با چه کسانی نرود.”
در پایان دکتر منصوره نیکوگفتار به سؤالات حاضرین در جلسه پاسخ داد.
/انتهای متن/