هلن روایتی ناموفق از دختر بد ایرانی
فیلم سینمایی”هلن” به کارگردانی و تهیه کنندگی علی اکبر ثقفی ظاهرا می خواهد اهمیت خانواده و ناهنجاری های رفتاری جوانان را نشان دهد و بر شرایط رقت انگیز دختران رها شده در جامعه تکیه کند اما ایرانی و بومی نبودن فضای فیلم و شخصیت ها، از هلن روایتی ضعیف و نامأنوس برای مخاطب ایرانی می سازد.
هلن روایتگر سرگذشت تلخ و سیاه دختری است که بدون حمایت و توجه خانواده در جامعه رها شده است؛ روایتی که به دلیل ضعف در فیلمنامه و شخصیت پردازی نمی تواند همذات پنداری مخاطب را برانگیزد و جنبه آسیب شناسی داشته باشد.
هلن فیلمی به کارگردانی و تهیه کنندگی علی اکبر ثقفی و نویسندگی امیرحسین ثقفی و شراره سروش است که در اسفندماه 95 به روی پرده سینما رفت و چندی است وارد شبکه نمایش خانگی شده است. فیلمی که یکی از نویسندگان آن زن می باشد و با برگزیدن نام یک دختر برای فیلم، تمرکز ویژه ای بر مشکلات و مسائل دختران و زنان در جامعه دارد.
خلاصه داستان
هلن(روشنک گرامی) دختری تنهاست که قصد دارد به شکل غیرقانونی با دوستش- اشکان- (هوتن شکیبا) به ایتالیا برود. هنگامی که پاسپورت او جور می شود، مادرش به او پناه می آورد و برنامه های او را به هم می ریزد.
دختری طرد شده از خانواده
فیلم “هلن” می خواهد با به تصویر کشیدن فراز و فرودهای زندگی یک دختر، تلنگری به پدر و مادرهای بی مسئولیت داشته باشد؛ کسانی که شاید صلاحیت بچهدار شدن را نداشتهاند و ندارند.
نخستین رویارویی مخاطب با هلن زمانی است که او شیشه پنجره ای را می شکند و مردی را تهدید می کند که یا به او تراول بدهد یا شیشه ماشین مدل بالایش را می شکند.
هلن با سویی شرتی کلاهدار، هدفون و کوله خیابان های را طی می کند و داروهای لاغری و چاقی می فروشد. ظاهر متفاوت و عجیب هلن از ابتدا نشان می دهد که او یک دختر معمولی نیست. هلن نماد دختران تنها و طرد شده از خانواده است؛ دختری که می خواهد برای فرار از وضعیت کنونی به خارج از کشور برود.
فیلمساز می خواهد در طول داستان مخاطب را با زندگی هلن، گذشته او و آمال و آرزوهایش آشنا سازد؛ روندی که به کندی و بسیار پرنقص صورت می پذیرد. مثلا مخاطب تا پایان داستان نمی فهمد چرا هلن خودش را به پدرش معرفی نمی کند و تنها به تلکه کردن او از طریق تهدید به شکستن شیشه ماشینش اکتفا می کند؟
هلن بخاطر مادرش که دل خوشی از او ندارد، دلسوزانه از رفتن به ایتالیا صرف نظر می کند به امید آنکه خانواده ای داشته باشد اما بار دیگر از سوی مادرش طرد می شود. در پایان هلن که از سویی دوباره بوسیله مادرش کتک خورده و با حال خراب به او پناه آورده و از سوی دیگر فهمیده کشتی اشکان غرق شده است؛ ناکام و سرخورده می ماند. نگاه نافذ و تلخ هلن به دوربین، حکایت از ناتمامی این داستان تلخ هم برای خودش و هم برای افرادی مانند خودش دارد.
مادری خودخواه
“نسرین”(رویا نونهالی) مادر هلن است، زنی که گویا مدتها با مردی کوچک تراز خود، که ظاهرا حتی با او ازدواج نکرده، زندگی کرده و اکنون فرهاد (معشوقه اش) او را از خانه بیرون کرده و او به هلن پناه آورده است. حالات روحی نسرین تامتعادل و حتی به گفته فرهاد(امین حیایی) روان پریش است. نسرین مانند اکثر مادرها نیست، فداکار نیست. فقط بهخودش فکر میکند، دروغ میگوید، بدقولی میکند، وعدههای تو خالی میدهد و در حساس ترین شرایط دخترش را بخاطر معشوقه اش رها می کند. علاقه وافر نسرین به فرهاد شاید به دلیل شرایط روحی او باشد اما مخاطب نمی تواند درک کند چرا فرهاد بعد از آنکه تمام وسایل نسرین را به خانه هلن می آورد و بعد از کلی دعوا و بد و بیراه دوباره در پایان داستان به دنبال نسرین می رود و نسرین چه چیزی دارد که فرهاد با وجود سن کمتر هنوز هم او را می خواهد؟
بدترین لحظه فیلم زمانی است که هلن فرهاد را جلوی در خانه اش می بیند و ملتمسانه از مادرش می خواهد که با فرهاد نرود؛ چراکه فرهاد او را مدام کتک می زند و در مقابل نسرین با تقلا جلوی دهن هلن را می گیرد تا به فرهاد توهین نکند و بی رحمانه هلن را هل داده و همراه فرهاد می رود. چنین واکنشی از یک مادر بسیار تأسف برانگیز است.
نگین( ستاره پسیانی) دختر دیگر فیلم است. دختری که همخانه هلن و به شغل آرایشگری مشغول است. او هم روابط مجهولی با پسران و مردان فیلم دارد. نگین ظاهراً از بابی(پژمان بازغی) خوشش میآید؛ اما بابی بعد از دیدن نسرین، به او توجه زیادی نشان میدهد. نگین از این توجه به هم می ریزد و نسرین را مانند یک رقیب میبیند. او کمکم به این نتیجه میرسد تا زمانیکه هلن با او زندگی میکند، همیشه پای نسرین هم بعد از هر دعوا با فرهاد، به خانهی آنها باز میشود. نگین میداند وقتی نسرین بیجا و مکان میشود، تازه آن موقع یاد تنها دخترش میافتد، پس نگین سهم ِ هلن از پول پیش خانه را به او پس میدهد و از او هم میخواهد که همراه مادرش خانه را ترک کند.
هلن در یک نگاه
فیلمساز گرچه با ساختن”هلن” سعی در نشان دادن اهمیت خانواده در تربیت فرزندان دارد و بسیاری از ناهنجاری های جوانان را ناشی از بی توجهی والدین نشان می دهد، اما شاید اگر با الگوهای یک فیلم ایرانی و با در نظر گرفتن معضلات جامعه ما بود، قدرت تأثیرگذاری بیشتری داشت. فضای فیلم و حتی پوشش و رفتار شخصیت ها برای مخاطب نامأنوس است. فیلم به معنای واقعی “داستان” ندارد، شخصیت پردازی ها بسیار ناقص و پرابهام هستند؛ مخاطب حتی نام واقعی هلن را نمی داند، ریتم فیلم بسیار کند و خسته کننده است و مخاطب رغبتی برای تماشای فیلم تا پایان آن ندارد.
/انتهای متن/