چه بلایی سر آن زنان آمد؟
“روز عقيم”[1] كارنمایشى جديدی از حسين كيانى است که در آن به سراغ موضوع زنان رفته است با بازنمایی از مشکلات آنان در دهه 50 و روایتگری از زندگی سه زن زندانی.
“روز عقيم”[2] كارنمایشى جديدی از حسين كيانى است که از اول مرداد تا اول شهریوردرتئاتر باران به روی صحنه رفته است.
حسين كيانى زن را مي شناسد، با ذكاوت هاى خاص و ادبياتى كه از او سراغ داريم، اين بار هم در “روز عقیم” با ظرافت هرچه تمامتر به سراغ موضوع و معضل هاي زنان رفته است. تيغ كياني بُرنده است. بنظر می رسد او بازى مقابل سياستمردان را كه به راحتى چشم روى معضلات انكار ناپذير زنان مي بندند برنده شده است.
داستان “روز عقیم” و شکایت کیانی
داستان روايتگر زندگى سه زن در دهه ٥٠ است كه در شرايط سختى زندانى مي شوند . هر سه با هم اشتراكاتى دارند كه به هم گره مي خورند و در نهايت سرانجام شان يكيست.
حسين كيانى شكايت دارد. او از دولتمردان و سياستگزاران حال حاضر كه به راحتى منكرگسترش آمار جرم و بزه مي شوند، شاكيست. تلنگر او مانند پتك شايد كمى چشمان بسته را باز و مردان خفته را بيدار كند. با انكار و نديدن و نگفتن از مسائل بزهكارى و معضلات قشرى از زنان بزه كه بخش جدا نشدنى هر جامعه هستند، نمي توان” جامعه ى سالم “را ساخت. تظاهر به داشتن ويترين سالم و بى جرم جامعه تمام پى و ستون ها را مانند آفت از زير مي پوساند و اين چشم پوشي هاى به ظاهر مصلحت انديشانه ضربه هاى تخريب كننده اى به اصل و اساس اجتماع وارد مي كند. ا ین حرف کیانی است.
کیانی از اتفاقات بعد از آن دهه ها شاكيست كه چه كسى مي داند چه بلاهايي بر سر آن زنان آمد و سرنوشت شان چه شد و حال امروز بعد از گذشت سي سال چه اتفاقى گريبانگير زنان و دختران جوان شده و سرنوشت امروز آنان چه است و آيا واقعا آمار صادقانه واقعيت را بيان مي كند؟
نيمه دوم نمايش به موضوع زندگى مي پردازد، اينكه زندگى بعدى ما در دنيايي ديگر به حق و به قطع ادامه و استمرار همين زندگى فعلى ماست و تمام اعمال ما در زندگى بعدى با ما مى آيند. كاراكتر ها در نيمه دوم نمايش متحمل نتیجه تمام افعال نيك و بد خود مي شوند، حتى اثر كوچكترين كارها هم مي بينند.
ادبیات پخته و کاراکترهای قابل درک
ادبيات در “روز عقيم” ادبيات پخته ايست، ديالوگ ها پر از كنايه و تمثيل اند. جملات، مشابه شعر پر از آهنگ و ريتم و كاملا موزون هستند. نمايشنامه پر از اصطلاحاتى است از دهه چهل- پنجاه و براى نسل جوانتر كه حداقل در كتاب ها خوانده و فيلم هايي كه با تم ادبيات آن دوران نزديكترند ديده اند، نزديك است.جملات به راحتى در ذهن بيننده مي نشينند و هضم مي شوند، بطوري كه واكنش هاى تماشاچيان با سرعت هرچه تمام تر موازى با روند اجرا جلو مي رود و ثانيه ثانيه همراه و همگام با متن و اجراست.
كاراكترها ى نمايش بسيار قابل درك هستند و تماشاچى اعم از مرد وزن فارغ از جنسيت ، مي توانند با انها همذات پندارى كنند. گريه هاي شان براى تماشاچى گريه مي آورد و خنده هاي شان هم اين طور.فارغ از سن و سال و جنسيت و نوع نگاه و عقايد، به خوبى مي توان از دريچه ديد هر كدام از پرسوناژ ها با نام هاى: ليلى ،اكرم و پرى به زندگى و اتفاقات در حال رخداد نظر كرد. مخاطب از ترس هاى زنان مي ترسد، از امنيت شان آرام مي گيرد، از درد كشيدن شان درد مي كشد و در نهايت و انتهاي داستان گويي با آنها مي ميرد و دوباره زنده شده و در دنيايي ديگر زندگى مي كند.
بازيگران كاربلدند. رويا ميرعلمى، فهيمه امن زاده و شايسته ايرانى از بازيگران با سابقه تئاتر هستند كه با قدرت و پر از احساس و ادراك به ايفاى نقش هايشان مي پردازند. بازي ها حتى در روزهاى نخستين اجرا خوب صيقل خورده است و بانوان بازيگر، شخصيت ها را پخته ارائه مي كنند. كلمات ديالوگ ها روان و سليس بيان مي شود و سرعت ديالوگ گويي به همان ميزانيست كه قرار است فرصت تامل و تفكر به بيننده بدهد تا بتواند در لحظه اجرا در ذهن او ته نشين كند و اين امر همان لذت دو چندان است كه تئاتر به مخاطب مي دهد تا علاوه بر چشم، گوش او هم از تئاتر لذت ببرد.
دکور، موسیقی و پوستر حرفه ای
دكور و صحنه پردازي ساده و بى تكلف است و اين امر كمك مي كند تا زيربنا و اصل نمايش كه حول محور ديالوگ و بازى است پررنگ تر باشد، اين سادگى اما بازيگر را محدود نمي كند تمام تجهيزات آماده است تا فضاسازى ذهنى براى مخاطب كامل شكل بگيرد. فضاى رعب آور زير زمينى كه در آن محبوس شده اند ، پلكانى كه راه به حياط خانه دارد و رفت و آمد مردها را از دريچه پنجره مي بينيم، دستشويي كه در زير زمين تعبيه شده و به ساختمان راه دارد، تماما با دكورى ساده روى صحنه سوار شده اند اما در عين سادگى كاملا فضاها گوياى موقعيت و لوكيشن حادثه هستند.
موسيقى فرشاد فزونى به فضا سازى كمك ارزنده اى كرده است اما كيفيت صداها و افكت ها در روزهاى اول اجرا پايين است و اشتباهاتى در خلال اجرا پيش مي آيد كه ما در كليت كار انتظار داريم همان كوچكترين اشتباهات در حد جابجايي افكت صداها ها هم رفع شوند.
دكوپاژ پوستر كاملا حرفه ايست و تيزر تبليغاتى بى شك تمام و كمال بيانگر فضاى داستان است.
“روز عقيم” پيشنهاد ويژه ايست براى انتخاب و به تماشا نشستن يك نمايش خوب كه حرف هاى زيادى در تمام ابعاد نمايشى براي گفتن دارد.
[1] وَلَا یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی مِرْیَةٍ مِنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ یَأْتِیَهُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَقِیمٍ. (حج / 55 (
“کافران همواره در شک هستند تا آن که عذاب روز عقیم (قیامت) ناگهان به سراغشان آید.”
روز عقیم یعنی روزی نازا که روز دیگری از آن زاده نخواهد شد و منظور از آن روز قیامت است که روز سرانجام خواهد بود. این ترکیب به همین صورت «یَومٍ عَقیمٍ» در قرآن کریم چنانکه اشاره شد آمده است. (وحيد عمرانى(
[2] وَلَا یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی مِرْیَةٍ مِنْهُ حَتَّىٰ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ یَأْتِیَهُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَقِیمٍ. (حج / 55 (
“کافران همواره در شک هستند تا آن که عذاب روز عقیم (قیامت) ناگهان به سراغشان آید.”
/انتهای متن/