دهه ی شصت رویا نداشت
دخترهای دهه ی شصتی با علائق و خواست ها و اعمال برخی از دختران امروزی! سوژه فیلم سینمایی نهنگ عنبر ۲سلکشن رویا بود؛ فیلمی در ژانر کمدی که رکوردار فروش افتتاحیه در تاریخ سینمای ایران شد و به نسلی خندید که دوران جنگ و سختی را به خود دید و سعی کرد کشورش را باز بسازد.
کسانی که جنگ و ناامنی را در دهه شصت تجربه کرده باشند، می دانند که عشق های زمینی و دردسرهایش مجال صلح می طلبد. دخترانی که زمان جنگ به سن ازدواج رسیده بودند، نگرانی های بنیادی داشتند. باید یک صدا و پا به پای مردان از ناموس مملکت دفاع می کردند و در این میان اگر علاقه و عشقی بود – که بود – در اولویت های بعدی قرار می گرفت؛ چه که اگر زمین نبود وامنیت، ازدواج و خانواده هم معنایی نداشت.
فیلمی برای دهه شصتی ها
چندی پیش فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی سامان مقدم به نام نهنگ عنبر روی پرده رفت که ماجراها و دردسرهای عشق ارژنگ و رویا را، که هر دو از خانواده هایی پولدار بودند، در ژانر کمدی روی پرده برد. این فیلم درست زمانی که بازار خاطره بازی عموم دهه شصتی ها گرم بود با اقبال مواجه شد.
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۶ نیز نهنگ عنبر ۲ با ممیزی های زیادی که شورای پروانه نمایش اعمال کرده بود و صدای اعتراض کارگردان را در آورد، بالاخره روی پرده های سینما نشست، این بار با سلکشن رویا، با فروش تقریباً یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان و جذب ۱۱۲ هزار تماشاگر تنها در سه روز اولیه اکران، رکورددار فروش افتتاحیه در تاریخ سینمای ایران است. ناگفته پیداست بتازگی سینمای ایران این جمله را که خنده بر هر درد بی درمان دواست را سرلوحه ی کار قرار داده و کلی از خودش فیلم در ژانر کمدی در آورده است.
کارگردان علائق و خواست ها و اعمال برخی از دختران امروز را در قالب دختری با مد و ظاهر ۴۰ سال پیش ریخته است!
تمسخر دختران اصلاح نکرده و اپل دار دهه شصت
توجه به موسیقی، رقص و روابط آزادانه کدهایی هستند که جوانان امروز با آنها درگیرند واین مضامین البته می تواند در شمار ارزش های طبقه ی خاص و محدود آن دوران شمرده شود، اما در واقع این ها رسم آن زمانه نبوده و اینکه ما می توانیم چنین قالبی را بپذیریم از آن جهت است که امروزه با آن مواجهیم. به هر رو ایجاد این تناقض به طنز بودن ماجرا و جلب مخاطب امروزی کمک کرده است.
عرف و اعتقادات خانواده های ایرانی نه تنها در دهه ۶۰ که اغلب همین الان هم مهمانی های مختلط ، روابط بین دختر و پسر را نمی پذیرد. البته که این فیلم را مردم سرگردان امروز می بینند، اما احتمال اینکه همین فیلم در سینمای سال ۶۴ دیده می شد نزدیک به بعید است. شاید بشود به مدهای قدیم و رسومات و اعتقادات خرافی گذشته خندید. اما در واقعیت نمی توان دختران اصلاح نکرده و اپل دار و ساده ی دهه ۶۰ را یکسره به سخره گرفت آنها هر روز به عقد یک نفر در نمی آمدند، دنبال گیتار زدن و چهارشنبه سوری های پر ماجرا نبودند. جوانان ما مسبب بدبختی های شان را آمریکا می دانستند و شوق رفتن به آمریکا کورشان نکرده بود. آنها در واقع همین مادرهای ما هستند که در خانه ی شوهران شان ماندند. بچه به دنیا آوردند و سعی کردند کشورشان را باز بسازند. وبا اینکه دوران جنگ و سختی را به خود دیدند سعی می کنند به خاطر دل دختران جوان شان به اصطلاح به روز شوند و با خیلی چیزها که توی کت شان نمی رود، کنار بیایند.
خندیدن به این نسل خندیدن به خود است
در چند دهه اخیر چنان تغییر مد و اعتقادات و رسوم سرعت گرفته که حتی متولدان دهه شصت برای اینکه به گرد پای مد و جوانی برسند و از زمانه عقب نمانند، دچار دردسر و حیرتند. خندیدن به این نسل خنده به خود است .
کمتر پیش می آید به آینه نگاه کنیم و به خود بخندیم مگر اینکه آنقدر مسخ مان کرده باشند که دیگر خود مان را تشخیص ندهیم.
کار سینما جادو است و کار انسان اندیشیدن.
/انتهای متن/