برسد به دست آقای رئیس‌جمهور

این اردیبهشت برای ایران و ایرانی، اردیبهشتی پرالتهاب بود، روزهای پرالتهاب انتخابات گذشت و مردم قهرمانانه به صحنه آمدند و دست به انتخاب زدند و حال صحنه دیگر این نمایش شروع می‌شود. این بار ما مردم تماشاگر و دولتمردان بازیگرند، باشد که صحنه‌های زیبایی از کار و خدمت برای مردم بیافرینند.

0

 اردیبهشت امسال کشور ما پر بود از شور، نشاط، همهمه و هیاهو، در فضای مجازی که چرخی می‌زدی، در خیابان‌ها و کوچه‌ها و گذرگاه‌ها که عبور می‌کردی، همه‌چیز و همه‌کس خبر از یک اتفاق مهم می‌داد، شهر پرتحرک بود، پر از حرف، پر از خواسته‌، گفتمان‌ و البته امید.

 روزهای اردیبهشت گذشت. آن روز مهم رسید، همه آمدند، همه آمدند چون دل بستند و امید، همه آمدند که بگویند ما به حرف‌ها، وعده‌ها و گفته‌ها یک‌بار دیگر اعتماد کردیم و انتخاب کردند.

از میان هفته‌ها، مناظره و بحث و نشست و گفتگو مردی بالا آمد؛ مردی که امروز به او آقای رئیس‌جمهور می گوییم.

هدف از نگارش این سطرها عرض تبریک و شادباش به او نیست که بار دیگر به دست مردم این سرزمین انتخاب‌شده است، که این‌ها را بسیار گفته‌اند و آقای رئیس‌جمهور بسیار شنیده‌اند.

هدف از نگارش این سطور، خواهش است، تمنا، التماس و شاید کمی هشدار.

آقای رئیس‌جمهور سلام

این روزها وقتی در خیابان‌ها قدم می‌زنم، دیگر خبری از شور و نشاط  هفته گذشته نیست، شهر آرام شده، گویی مأموریتی بزرگ را به سرانجام رسانده است.

این روزها اگر در میان مردم باشید، دیگر همه منتظرند، منتظرند و چشم دوخته‌اند به کارهای بر زمین‌مانده‌ای که قول انجام دادن و به ثمر رسیدنش را از زبان شما شنیده‌اند.

 این روزها در میان مردم همین شهر اگر باشید، همگی امید بسته‌اند، امید بسته‌اند به رسیدن روزهای خوشی که شما وعده آمدنش را داده‌اید.

این روزها جوانان، کارگران، مادران، معلمان، همه و همه بار دیگر اعتماد کردند تا خوشه شیرین کارهای خوب را از دولتی که شعارش تدبیر و امید است، بچینند.

و من یک شهروند ایرانی از دولتی که نام امید را آورده است می‌خواهم که گل امید را هم برویاند و گل‌های امید روییده شده را به  پژمردگی و خشکی نکشاند.

من یک نویسنده خُرد نوقلم از مردی که این روزها بار دیگر جامه ریاست جمهوری این سرزمین را بر تن دارد می‌خواهم که شورونشاط روزهای انتخاب را فراموش نکند، می‌خواهم که اعتماد این مردم را نه‌تنها کمتر و کم‌رنگ‌تر نکند بلکه بیشتر و پررنگتر کند.

من از مردی که این روزها رئیس‌جمهور نام دارد فقط و فقط می‌خواهم که برای بهبود این سرزمین، شادی دل مردمانش و زندگی بهتر و رضایتمندانه تر جوانانش، قدم‌های محکم و هدفمند و استوار بردارد.

این روزها که روزهای حماسه و حضور گذشته است، این مردم منتظرند.

 این چشمان منتظر را جدی بگیرید.

/انتهای متن/

درج نظر