به بحران عدم احساس مسئولیت برسید
روزهایی از سال 95 که گذشت بیش از هر چیز نشان داد که علیرغم همه بحرانهای کوچک و بزرگ، این روزها کشور ما در بحران عدم احساس مسئولیت به سر میبرد ، که بالاترین بحران ها ست و نیاز به توجه فوری تر دارد.
سالی که گذشت برای کشور ما سال پرحادثهای بود، جدای از افراد مختلف و متفاوتی که در عرصههای مختلف هنر و ورزش و سیاست و فرهنگ رخت رحلت پوشیدند و عطای زندگی در این دنیا را به لقایش بخشیدند ، کشور ما در سالی که گذشت دستخوش حوادث ناگوار بسیاری بود ، از ساختمانی فروریخته گرفته ، تا قطاری آتشگرفته و شهرهایی که به غبار و سیل و برف و سرما نشستند .
سالی که گذشت ، سال هشدار بود ، سالی پر از آژیرهای بلند ، برای مسئولین و دستاندرکارانی ، که برای مدیریت بحران این کشور بر صندلیها تکیه زدند و میروند و میآیند و حقوق میگیرند تا در گاه حادثه دست به عمل بزنند و از خسارتها و یا لطماتی که یک حادثه میتواند داشته باشد یا پیشگیری کنند و یا آنها را مدیریت کنند.
اما تجربه نود و پنجی تلخ و حادثهخیز ، درسها و هشدارهای بسیاری داشت، سالی که هنوز که هنوز است اثرات مخرب آن و رنجهایش ساکنان استانهای جنوبیمان را آزار میدهد ؛ برای مسئولانی که جامه خدمت برای روزهای سخت را پوشیدهاند حرفهای بسیار دارد .
ایران کشوری حادثهخیز است ، که بخشی از حادثهخیزی آن به جهت شرایط اقلیمی آن و با عرض تأسف بخش دیگری از حادثهخیزی آن به جهت پیشگیری نکردنها غیرمسئولانه است .
در کشوری مانند ایران ، که در تاریخ خود، نام زلزلهها و سیلها و حادثههای بسیاری را دارد ، پیشگیری از بحران بهمراتب مهمتر و حیاتیتر از مدیریت بحران است ، و این تفکر مهمی است که در سیستم مدیریت بحران کشور ما فراموششده است .با داشتن چنین کشوری ، باید فکر حادثه از پیش کرد. باید مسئولان بنشینند و فکر کنند که اگر یکی از چند صد ساختمان فرسوده فروریخت و سیلی آمد و یا اینکه غباری شهری را فراگرفت ، چه باید کرد .باید از پیش از حادثه فکر کرد که اگر شهری در میان دودها و غبارها محصور شد و نفسهایش به شماره افتاد ؛ بتوان بهترین و مناسبترین اقدام را برای به حداقل رساندن سختیها و ملالتها مردمان آن شهر فراهم کرد .
مسئولین باید بدانند که زمان حادثه ، زمان اجرای اقداماتی است که برای رویارویی با یک حادثه پیشبینیشده است و باید از روزها ، ماهها و یا حتی سالها پیش از یک بحران، جلسات چندین ساعته مدیریت بحران را تشکیل داد . و تشکیل جلسات مدیریت بحران در دل بحرانها راه بهجایی نمیبرد .
مسئولین ما باید بدانند که نباید روزهای سخت شهرها و استانها و راههای کشور را دستمایه مچگیریهای سیاسی قرارداد و زمان حادثه و بحران زمانی برای همبستگی، یکدلی، و یکرنگی است.
مسئولین ما باید بدانند که تخصیص بودجه و عملیاتی کردن بسیار از طرحها برای ماهها پیش از بحران و حادثه است .
این مهم را باید به مسئولین کشور گوشزد کرد که بهترین راه برای پیشگیری از بسیاری از حوادث مخرب ،احساس مسئولیت است، احساس مسئولیت برای انتخابهای درست ، آموزشهای بهموقع و تجهیز و ایمنسازی یک شهر استان و یا یک کشور .
روزهایی از سال 95 که گذشت بیش هر چیز نشان داد که علیرغم همه بحرانهای کوچک و بزرگ، این روزها کشور ما در بحران عدم احساس مسئولیت به سر میبرد ، بحرانی که اگر بهخوبی مدیریت شود، میتوانیم از پس همه بحرانهای دیگر سربلند بیرون بیاییم.
لطفاً پیش از هر چیز مسئولین به این بحران رسیدگی کنند.
/انتهای متن/