درس معلمان بود، زمزمه محبتی؟
این روزها در کنار همه ردپاهای مثبت و نام نیکی که از معلمها در ذهن همه ما است، ردپاهای منفی و خبرهای ناراحتکننده هم قرارگرفتهاند اما آیا معلمان متهمان ردیف اول همه این حادثه ناخوشایندند و یا این حادثه نتیجه یک فعالیت ناقص و معیوب جمعی است که دستان بسیاری در آن نقش دارند.
همیشه بوده است و همیشه شنیدهایم که واژه چهارحرفی معلم، برای خیلیها با دنیایی از معانی، خاطرات خوش و انگیزههای مثبت همراه بوده است، همه ما در زندگیمان معلم و معلمانی را داشتهایم که بهانهای و مشوقی برای تغییرات مثبت و تحولات بزرگ در زندگی ما بودهاند، حتی زبان و ادب فارسی ما پر است از بیتهای نابی که مقام والا و تأثیر مثبت معلم را بابیانی شاعرانه و لطیف به قلم آوردهاند، اما این روزها در کنار این ردپاهای مثبت و نام نیکی که از معلمها در ذهن همه ما است، ردپاهای منفی و خبرهای ناراحتکننده هم قرارگرفتهاند، هرچند که هنوز هم هستند معلمان فداکاری که خود را آماج بلا میکنند و در میان دانشآموزانشان محبوباند و سنگ صبور و فرهنگهای درست را پایهگذاری میکنند، اما این روزها خبرهای ناگوار بسیاری شنیده میشود که درس معلم را از زمزمه محبت تغییر داده است و چهرهای تاریک و ناخوشایند را از معلمان نشان میدهد، خبرهای مختلفی که گستردگی و همهگیری فضای مجازی به آنها دامن زده است و خدشههای بسیار بر نام معلم و کسوت معلمی وارد کرده است.
اما بهراستی چه کسی چرایی خاموشی زمزمه محبت معلمان را میداند و در این خاموشی چه کس یا کسانی مقصرند، آیا معلمان متهمان ردیف اول این حادثه ناخوشایندند و یا این حادثه نتیجه یک فعالیت ناقص و معیوب جمعی است که دستان بسیاری در آن نقش دارند.
خط کش های چوبی و خودکار لای انگشتان و لگد و مشتهایی که جای مطالب مفید به سروصورت دانش آموزان میخورد، شده اند تیتربسیاری خبرها وجمله هایی تحریک کننده در فضاهای مجازی .
آیا تنبیه بدنی دانش آموزان جرم نیست؟
قانون برای تنبیه دانش آموزان توسط معلمان چه راهکارها و حکمهایی در نظر گرفته است ؟
نظارت بر سلامت روانی معلمان کجای دایره آموزشوپرورش قرار دارد؟
تنبیه بدنی این روزها بهعنوان نقطهای سیاه در تعلیم و تربیت کشور ما ریشه دوانده است و این در حالی است که تنبیه بدنی نهتنها در متون تربیتی روشی منسوخ است بلکه از آن میتوان بهعنوان مهمترین عامل دلزدگی دانشآموزان از مدرسه میتوان یادکرد.
در همین سال تحصیلی و از همان روزهای نخستین آغاز کار مدارس، اخبار متفاوت و مختلف و ناگوار بسیاری از تنبیه دانش آموزان در مدارس دیده و شنیدهشده است، اخباری که بسیاری از آنها واکنش و عذرخواهیهای مقامهای مسئول آموزشوپرورش را به همراه داشته است اما آیا این واکنش و عذرخواهیها مؤثر و مفید بودهاند و مانعی برای تکرار مجدد و مجدد و مجدد این قبیل رفتارها بوده است یا نه؟
باوجوداینکه مسئولان آموزشوپرورش از ابلاغ دستورالعمل ممنوعیت تنبیه بدنی قبل از آغاز سال تحصیلی خبر دادهاند و اعلام کردهاند که پرونده معلمان خاطی به هیئت تخلفات اداری ارجاع میشود، اما تجربههای مختلف و متفاوت نشان دادهاند که این روشها برای مقابله با تنبیه بدنی تأثیرگذار نبودهاند و شاید نیاز باشد که برای حذف این معضل از مدارس کشور، برخوردهای جدیتری صورت بگیرد.
آیا بهتر نیست که علاوه بردادن بخشنامهها و بیان خط قرمزها و بیان ممنوعیتها، نظام آموزش و پرورش ما دقت و اهتمام و ظرافت بیشتری را درزمینه گزینش نیروهای خود در نظر بگیرد.
آیا میزان سختگیریها و مجازات و اعمال قانونها در ارتباط با خطاهای صورت گرفته در نظامی که بر سلامت روانی نسلی بعد تأثیرگذارند، کافی و مؤثر بوده است.
البته اما اگر افق دیدمان را بازتر کنیم و پای فراتر بگذاریم و بخواهیم عمیقتر به مسئله نگاه کنیم، مشکل تنبیه دانش آموزان و از بین بردن ریشه آن هیچ ربطی بهنظام آموزشوپرورش ما ندارد و تنها کاری که این نظام پر دغدغه حساس میتواند داشته باشد این است که برگزینش نیروهای خود اهتمامی جدی و برای تنبیه و جریمه خاطیان عزمی جزم داشته باشد.
داشتن نظام آموزشی سلامت و تربیت دانشآموزانی که دانش فراوان و سلامت روان داشته باشد، حیطهاش بسیار و بسیار فراتر از یک وزارت خانه و یک اداره است، در جامعهای که مشکلات معیشتی سطح خشم و میزان فشارهای روانی را روزبهروز افزایش میدهد، در جامعهای که نهتنها معلمان بلکه سطح وسیعی از مردمان آن نگران فردای روزهای زندگی هستند و در جامعهای که امنیت و سلامت روانی کمکم دارد جای خود را به خشونتهای پنهان و روانپریشی هاب یواشکی میدهد، نمیتوان از معلمانش انتظارات آنچنانی داشت.
اگر هنوز که هنوز است جای ضربهها و لگدها و فشارها و تنبیهها درد میکند، نمیگویم معلمان و نظام آموزشوپرورش مقصر نیستند اما معلمان و آموزشوپرورش تنها متهمان این پرونده نیستند، متهمان این پرونده همهکسانی هستند که آرامش روانی جامعه، اهمیت کار معلمی و دغدغههای معلمان را نادیده گرفتهاند.
نگذاریم که از زمزمه محبت گونه چیزی نماند و این ماندگاری، آرامش و صبوری معلمان و عزم راسخ مسئولان را میطلبد تا معلمان و بسیاری دیگر از افراد جامعه دیر یا زود در زیر بار مشکلات، انقلابی خشم گونه نداشته باشند.
/انتهای متن/