انگلیسی دان های فارسی نابلد!
این روزها در جامعه ی ما بسیاری بر انگلیسی دانی فخر میفروشند و این درحالی است که آنها به زبان مادری خود مسلط نیستند و متأسفانه این رویه در دانشگاهها هم مرسوم شده است و از دانشجویان قبولی در آزمون تافل و نوشتن مقالات انگلیسی را انتظار دارند، حالآنکه آنها نمی توانند به راحتی به زبان مادری خود مقاله بنویسند.
آن شب در جمع فامیلیمان برادرزاده ی دو و نیم سالهام غوغایی به پا کرده بود. ارسلان که هنوز حرفهای عادیاش را بهسختی میزد، با استفاده از فلش کارتهای آموزش زبان انگلیسی آنچنان واژگان انگلیسی را با تلفظی درست بیان میکرد که هر که نمیدانست فکر میکرد این برادرزاده ی کوچک ما جد اندر جد انگلیسیتبار بودهاست! آنچه بیشتر از انگلیسی صحبت کردن ارسلان کوچولو برایم جالب بود تشویق و ذوق و شوق اطرافیان از انگلیسی حرف زدن او بود. با خودم فکر کردم اگر زمانی مادر شدم، قبل از واژگان انگلیسی، درست حرف زدن به زبان مادری را به فرزندم میآموزم و یا من هم در تب آموزش زبانهای بیگانه به فرزندم اسیر میشوم؟
این روزها بازار یادگیری زبانهای خارجی داغ است و خانوادهها دوست دارند فرزندان شان در این زمینه جلوتر از هم سن و سالان شان باشند. ازاینرو اهمیت ویژهای به یادگیری زبانهای دوم و سوم میدهند. بسیاری از بچهها پیش از ورود به دبستان و یادگیری زبان فارسی- زبان مادریشان- حروف انگلیسی را یاد میگیرند و این توجه بیشازاندازه به زبان دوم موجب غفلت خانوادهها و متعاقباً فرزندان به زبان مادری شده است.
این تب همهگیر در شرایطی در کشور ما حاکم است که تمامی کشورهای توسعهیافته پیشرفت خود را به حفظ هویت فرهنگی و ملی خود گره زدهاند. اینکه زبان مادری ما که به گفته نامآورترین زباندانان جهان از فاخرترین و غنیترین زبانهای دنیاست در داخل خود کشورمان مورد بیمهری قرار میگیرد و رغبت دانشآموزان و دانشجویان به آن روزبهروز کاهش مییابد، نشان از عدم فرهنگسازی مناسب در این مقوله است؛ فرهنگسازی که برایش ادارات عریض و طویل، سازمانهای مختلف و سمتهای گوناگون را تعریف کردهایم اما امروز در میدان مبارزه با زبانهای بیگانه همه آنها شکستخورده و زمینگیرند.
این روزها در جامعه ی ما بسیاری بر انگلیسی دانی فخر میفروشند و این درحالیکه آنها به زبان مادری خود مسلط نیستند و متأسفانه این رویه در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ما نیز مرسوم شده است و از دانشجویان قبولی در آزمون تافل و نوشتن مقالات صرفاً انگلیسی را انتظار دارند، حالآنکه آنها بر زبان مادری خود اشراف کامل ندارند و حتی برای برخی از آنها نوشتن مقاله به زبانی غیر از زبان فارسی سادهتر و دلپذیرتر است.
این روزها حتی در فیلمها، سریالها و رسانههای تصویریمان آدمهای به قول خودمان کار درست، همه واژگان انگلیسی بسیار میدانند و از افتخارات شان تسلط به مجموعه ای از زبانهای دنیاست اما همین آدمهای متخصص از زبان مادریشان هیچ نمیدانند و همین فرهنگ سازی نامحسوس در جامعه ما سبب شده است که در میان والدین، دانش آموزان و دانشجویان مان با یک بیرغبتی رو به رشد نسبت به زبان فارسی مواجه باشیم .
البته بدون شک کاهش علاقه ی دانشآموزان نسبت به زبان فارسی به شیوههای ناکارآمد و اشتباه تدریس و کتابهای درسی نیز بازمیگردد. اکثریت معلمان علاقه چندانی به استفاده از فناوریهای جدیدی آموزشی ندارند و به شکل سنتی کار را پیش میبرند اما در مقابل تدریس زبانهای دوم عموماً با جذابیتهای بصری و آموزشی بیشتری همراه است و اشکالات فراوانی به کتب درسی آموزش زبان فارسی که این روزها در دست هزاران هزار دانشآموز و معلم است وارد است.
بیشک اگر وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کند، علاقهمندی به زبان فارسی در میان دانشآموزان و دانشجویان کمتر و کمتر خواهد شد و آنگاه مسئولین و متصدیان باید به این سوال مهم پاسخ دهند که:
چگونه میتوان با نابود کردن فرهنگ و هویت ملی به الگوی درست پیشرفت دستیافت؟
/انتهای متن/